دوست سنی: ما این که مقام هر انسان را نزدیک مقام خدا کنید رد میکنیم، منظورم بالا بردن مقام علی علیه السلام ... نزد شیعیان است، تا این حد که آنها با اسم امام علی دعا میکنند و ...؟!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): او مشکلش با امیرالمؤمنین و اهل بیت علیهم السلام است، نه با اسلام، مسلمانان، شیعیان و ...! میخواهند مردم [که گریزی از پیرویِ امام معینی ندارند]، پیرو امامان باطل آنها شوند، نه امامان بر حق.
معمولاً معاندین و کسانی که بغض اسلام و مسلمین (اعم از شیعه و سنّی) را در دل دارند، هیچ مشکلی با جایگزینی طواغیت و فراعنه به جای خدا ندارند، چنان که هیچ مشکلی با جایگزینی اسلام انگلیسی (وهابیت) به جای اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله را نداشته و ندارند، اما نام اهل بیت علیهم السلام به عنوان وسیلهی هدایت هم بیاید، مشمئز میشوند!
ممکن است یک سنّی ناآگاه نیز چنین سخنی بگوید؛ اما این ادعاهای مغرضانه، خاص "وهابیت" میباشد، نه سنّیها. منتهی چون وهابیها هیچ هویت دینی و مطلوبیت و مقبولیتی نزد مسلمانان ندارند، خود را "سنّی" جا میزنند و این ظلم بزرگی به مسلمانان اهل سنّت میباشد که باید خودشان برائت بجویند.
*- ما به "وهابی"ها میگوییم: اصلاً برای ما (شیعه و سنی)، مهم نیست که شما در اسلام عزیز، چه چیزی را قبول میکنید و چه چیزی را رد میکنید؛ چون اصلاً مسلمان نیستید؛ بلکه فقط چون با سیاست انگلیس، حاکم بر مکه و مدینه شدید و نیز با پول نفت ثروتمند شدید، خود را در میان مسلمانان جا کرده و البته بر جماعاتی نیز سلطه یافتهاید.
*- ما میگوییم: شما "وهابی"ها، قبل از این که به مقام امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام برسیم، خیلی چیزهای دیگر را رد میکنید، از جمله وحدانیت خداوند سبحان را که برای او «جسمیت» قایل هستید و شما اساساً اسلام و قرآن را رد میکنید، چون "انگلیس بنیاد"، و نوکر امریکا و صهیونیسم بینالملل هستید.
مقام قرب:
اما، اکنون به اصل بحث بپردازیم. باید دقت کنیم که اساساً "قرب" یعنی چه؟ و "مقام قرب = نزدیکی به خدا"، هست یا نیست و اگر هست یعنی چه؟
الف – قُرب، یعنی نزدیکی، چنان که نزدیکان را "اقربا" میگویند و در قرآن کریم نیز بکرات به همین معنا (نزدیکی، نزدیکان) به کار رفته است.
ب – درست بر عکس آن که "وهابیت" یا اعتقادات مبتنی بر اندیشههای "ابن تیمیه و ..." برای خدا جسمیت و بالتبع جا و مکان قایل هستند، مسلمانان (به ویژه شیعیان که از فرهنگ متعالی، قرآن و اهل عصمت علیهم السلام) بهره بردهاند، هیچ گونه جسمیت، هیبت، جا و مکانی، برای خداوند سبحان (= منزه از این توصیفات که خاص مخلوق است) قایل نیستند. بلکه او وجود (هستی) محض است، یعنی "کمال محض".
ج – پس "قُرب [نزدیکی] به خداوند سبحان، یا "مقام قُرب"، یعنی حرکت به سوی رشد و کمال. پس هر کس که کاملتر شد، مقربتر میشود.
آیا نزدیکی به خدا داریم؟
اگر چه همین مقدار روشن نمود که حرکت به سوی کمال، یعنی همان نزدیکتر شدن به خداوند متعال، و معنای این نزدیکی نیز، نزدیکی مکانی یا شباهتی نمیباشد، اما جهت روشنتر شدن این مبحث مهم، به نکات ذیل نیز اشاره میشود.
یک – آیا در قرآن کریم نفرمود: « وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ - و (سومین گروه) پیشگامان پیشگامند * آنها همان مقربان [نزدیکان] هستند / الواقعة، 10 و 11»
دو – آیا در قرآن کریم، از « الْمَلَائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ – فرشتگان نزدیک» بحث نشده است؟
سه – آیا نفرمود که در بهشت نوشیدنیهایی ممهور شده به مشک است که از آنها "مقربین" مینوشند: « عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ - همان چشمهای که مقرّبان از آن مینوشند / المطففین، 28»
چهار – آیا نفرمود مقام و جایگاهی به نام « عِلِّيِّينَ » وجود دارد، . « عِلِّيُّونَ »، یک کتاب مرقوم شده است (نه به معنای کتاب ما یا چاپ، بلکه به همان معنای قرآنی که به تکوین و خلقت تصریح دارد» و به این کتاب فقط "مقربین" شهود مییابند « يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ - که مقربان شاهد آنند / المطففین، 21»؟
نکته:
●- آیا در نیت نماز (شیعه و سنی)، نمیگویند که این نماز را «قُربَةً إلیَ الله» اقامه میکنم؟
●- "قربانی" یعنی چه؟ آیا یعنی سربریدن یک حیوان حلال گوشت و خیرات آن در راه خدا؟ یا یعنی کاری که موجب «قُرب = نزدیکی» به او شود؟
●●●- پس نه تنها نزدیک شدن به خدا (طی مراحل کمال) داریم، بلکه اساساً هر هدفی به جز این، شرک و انحراف و سقوط میباشد.
شبیه خدا:
بیتردید خداوند متعال، مِثل، مانند، شبیه، همتا و شریک ندارد، و این بدیهیات به صراحت در قرآن کریم بیان شده و در کلام و آموزههای اهل عصمت علیهم السلام، کاملاً و مستدل تشریح شده است و عقل مستدل گردیده است؛ اما دقت کنیم که "خدایی شدن" هدف خلقت است، و خدایی شدن، به معنای شبیه یا مثل خدا شدن نمیباشد.
«خلیفة الله» یعنی چه؟! خلیفه، یعنی "جانشین"، آن چه خدا ندارد، "جایگزین" است نه جانشین.
و جانشین (خلیفه خدا) کسی است که اسماء و صفات الهی (مُستَخلف)، در او تجلی یافته باشد. از این رو در همان صریح آیات قرآنی، ضمن آن که فرمود: آدم علیه السلام را "خلیفه"ی خود در زمین قرار دادم، اطاعت از خلفای خودش را در طول اطاعت از خودش قرار داد.
«صِبغة الله» یعنی چه؟ صبغه، یعنی رنگ. مگر خداوند سبحان رنگ دارد؟! اما فرمود: شما سعی کنید که "رنگآمیزیِ" خدایی داشته باشید. چنان که فرمود: «متصف به صفات الله شوید – یا مُتخلّق به اخلاق الله گردید». یعنی متجلی علم، حکمت، رحمت، مغفرت، جود، کرم ... و سایر اسمای کمالیهی الهی گردید، تا "خلیفة الله" شوید.
●●●- آیا میخواهید این معارف ژرف و این معانی بلند در توحید، معاد و آدمیت را به یک "وهابی" بفهمانید؟! هیهات. اگر قرار بود بفهمد و قبول کند که به اسلام میگروید و وهابی نمیشد!
آیا مقرب و نزدیکتر به خدا داریم؟ کیانند؟
از آیات و مباحث فوق، به وضوح روشن شد که اساساً هدف از خلقت، همان "قُرب و نزدیکی" به خداوند سبحان است، یعنی رشد و کمال؛ پس حتماً و یقیناً انسانهای کامل، کاملتر و کاملترین داریم. چنان که فرمود: سبقتگیرندهها، مقربترند. یعنی کاملتر هستند؛ پس پیشروتر هستند؛ پس همانانند که در مراتب گوناگون، هدایت کنندگان بشر، از ناحیه خداوند متعال هستند.
●- قطعاً این افراد، ابوسفیان، معاویه، یزید، عمرو عاص، سعد بن ابی وقاص، عمر سعد، شمر، خولی، و امثال آنها در طول تاریخ نیستند – قطعاً آنها معارضان به قرآن کریم و پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و پیمان شکنان نیستند – قطعاً آنان کسانی هستند که خداوند متعال آنان را برگزید و برای هدایت، رشد و کمال، امر به اطاعت، تبعیت (پیروی) و مودت آنان نمود – قطعاً در ردههای بعدی، کسانی هستند که به حکم قرآن و عقل، نسب به اهل بیت علیهم السلام، نه تنها معرفت و محبت، بلکه "مودت = ظهور و بروز محبت و پیروی" دارند. یعنی همان «اهل ایمان و عمل صالح»، یعنی همان متقیان «اهل تقوی».
با اسم علی علیه السلام دعا کردن یعنی چه؟!
"اسم" یعنی نشانه؛ خداوند متعال با اسمهایش میآفریند، با اسمهایش خود را میشناساند، با اسمهایش خوانده میشود و اسمهایش را علامتها و پرچمهای هدایت قرار میدهد و در نهایت نیز با اسمهای اعظمش محشور میگرداند؛ و مقربین را با برترین اسمهایش (نشانههایش) که همان انسانهای کامل هستند و در والاترین مقامهای قرب قرار دارند، هم نشین میگرداند. پس انسان را گریزی از "اسماء الله" نیست.
از این رو، خواندن خدا با اسم یا اسمهایش، بسیار متفاوت است با "خدا خواندن آن اسمها"، نشانهها، آیات و علامات؛ و هیچ مسلمانی چنین نمیکند.
تمامی دعاهای ما با « اللَّهُمَّ – یا - اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ – یا – إلهی – یا – یا ربّ » و سایر اسمهای خدا شروع میشود و به پایان میرسد، چون: ما او را میخوانیم، و هر گاه به دیگری توجهی کنیم، "توسلی" است نزد پروردگار عالم. یعنی او را "اسم – نشانه و وسیله" قرار دادهایم برای تقرب به خداوند متعال، این هم که دستور صریح آیهی قرآن کریم و حکم عقل است و گریزی هم از آن وجود ندارد.
رسیدن به هر هدفی، اسباب و وسایل مناسب خودش را لازم دارد، هیچ کس بدون توسل به وسایل مربوطه، به چیزی ربط پیدا نمیکند و به هدفی نمیرسد. نزدیکی به خداوند متعال نیز وسیله میخواهد، چنان که مخالفین توسل نیز برای نزدیکی به فراعنه، شیاطین و یا مقاصد پلید خود، به انواع و اقسام وسایل زنده و مرده و روشهای کهنه و نو، متوسل میشوند. (توسل)
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
دوست سنی: این را که مقام هر کس را نزدیک خدا کنید، رد میکنیم! منظورم شیعیان است و دعاهایشان با نام علی علیه السلام.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7918.html
- تعداد بازدید : 1659
- 11 مرداد 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی