شما چقدر این انتقاداتی که آقای رحیم پورازغدی چندی پیش در فیضیه به حوزه های علمیه وارد کردن را قبول دارید؟ چرا بعد از چهل سال، حوزه نتونسته جایگزینی برای سیستم بانکی ربوی ما بده؟ اصلا چرا حوزه علمیه دربرابر بودجهی دولتی که میگیرد، به هیچ نهادی پاسخگو نبوده و سخنگو هم ندارد؟ آیا حوزه علمیه در برابر مشکلات دینی و فرهنگی مثل بی حجابی خود را مقصر میداند؟ (ارشد / قم)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): ابتدا به خودمان نگاه کنیم که آیا قصد تحلیل و نقد سخنان آقای ازغدی یا حوزههاست، یا قصد متهم و محکوم کردن حوزههای علمیه به هر قیمتی میباشد؟! چرا که اگر به پرسش دقت نمایید، از انتقاد آقای ازغدی شروع شده و به دریافت بودجه و یا سخنگو رسیده است؟!
بنابراین، حتی در مواجهه با قرآن کریم و اثر آن نیز چگونگی برخورد شخص تعیین کننده است، چنان که فرمود: «وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا - بر ظالمان، جز بر خسرانشان نمیافزاید / الإسراء، 82»؛ یعنی اگر کسی با پیشداوری، با قصد قبلی جهت تخطئه و انکار بیمنطق، با سوء نیت و جهت سوء استفاده، به قصد دشمنی و یا عوامفریبی و ... به قرآن مجید رجوع نماید، حتماً و یقنیاً منحرفتر میگردد و بیشتر زیان میبیند.
●- در رابطه با نقد آقای ازغدی نیز همینطور است. برخی به افراط افتادند و برخی به تفریط و برخی منافقانه تلاش کردند تا از آن به عنوان حربهای برای حمله به خودی سوء استفاده نمایند.
یک عده، (حتی در میان حوزویان)، اصلاً نفهمیدند که وی چه نقدی را وارد نموده است و سریعاً عکس العمل نشان داده و محکوم کردند! یک عدهی دیگر، به بهانهی این نقد از سوی خودی، به طور کلی برای تخطئهی فقه، فقاهت، حوزههای علمیه و ... تلاش کردند! یک عدهای که از پیش نسبت به هر چه دین و علوم دینی و حوزه و فقیه میباشد، بغض داشتند، بهانهای به دست آوردند تا آن حرص، بغض و کینهی نهفتهی خود را بیرون بریزند و ...!
●- نقد سازنده به حوزههای، همانند نقد به دانشگاهها، یا نقد سایر مراکز علمی، فرهنگی و هنری و ... میباشد، بنابراین، اگر نقد سالم، از روی صدق و برای رشد باشد، هیچ جای عصبیت و واکنش غیر منطقی ندارد. و البته اگر کسی قبول ندارد، میتواند نقد ایشان را نیز نقد کند و بگوید چنین نیست و دلیل بیاورد.
●- نقد اصول و روشهای تحقیق و تدریس در حوزههای علمیه، «بایدها»، «امکانها»، «دستآوردها» و «خروجیها»، حرف جدیدی نیست که اینقدر علیه آن موضع گرفتهاند و یا مورد سوء استفاده قرار دادهاند؛ مگر بزرگانی از همین حوزهی علمیه، و فقهای برجستهای از همین حوزههای علمیه، چون حضرت امام خمینی رحمة الله علیه – امام خامنهای – شهید مطهری رحمة الله علیه، آیت الله مصباح یزدی، آیت الله مشکینی رحمة الله علیه و ...، شدیدترین انتقادها را ننمودهاند؟!
امامی خمینی رحمة الله علیه: «برنامه هاى اخلاقى و اصلاحى، كلاس تربیت و تهذیب، آموختن معارف الهیه، كه مقصد اصلى بعثت انبیا علیهم السلام مىباشد، باید در حوزهها رایج و رسمى باشد. متأسفانه در مراكز علمى به این گونه مسائل لازم و ضرورى كمتر توجه مىشود .
علوم معنوى و روحانى رو به كاهش رود و بیم آن است كه حوزههاى علمیه در آتیه نتوانند علماى اخلاق، مربیان مهذب و آراسته و مردان الهى تربیت كنند و بحث و تحقیق در مسائل مقدماتى مجالى براى پرداختن به مسائل اصلى و اساسى، كه مورد عنایت قرآن كریم و نبى اعظم (ص) و سایر انبیا و اولیا علیهم السلام است، باقى نگذارد.» (منشور روحانیت)
●- نقد آقای ازغدی، عیناً همان نقد شهید آیت الله مطهری رحمة الله علیه میباشد که فرمود: «رشته هاى تحصيلى علوم دينيه اخيراً بسيار به محدوديت گرائيده و همه رشتهها در فقاهت هضم شده و خود رشته فقه هم در مجرایى افتاده كه از صد سال پيش به اين طرف از تكامل باز ايستاده است» (ده گفتار، مرتضی مطهری، ص 288) – و یا فرمود: «برنامههاى تحصيلى ما مطابق احتياجات تنظيم نمىشود.» (همان، 280) – و یا فرمود: «افراط در مباحثه و شيوع علم اصول در عين اينكه يك نوع قدرت و هوشيارى در انديشه طلاب ايجاد مىكند يك نقص دارد، و آن اينست كه طرز تفكر طلاب را از واقع بينى در مسائل اجتماعى دور مىكند، و به واسطه اينكه حتى منطق تعقلى ارسطوئى نيز به قدر كافى تحصيل و تدريس نمىشود، روش فكرى طلاب بيشتر جنبه جدلى و بحثى دارد. و اين بزرگترين عاملى است كه سبب مىشود طلاب در مسائل اجتماعى واقع بينى نداشته باشند.» (همان، 289)
بنابراین، آقای ازغدی، حرف نویی یا نقد جدیدی را مطرح ننموده که برخی اینقدر عصبانی شدهاند، بلکه این انتقادها پیش و بیش از این مقدار نیز بیان شده است، منتهی چون وی [به رغم تحصیلات حوزوی] عبا و عمامه نمیپوشد، به برخی از ملبسین برخورده است(؟!) و چون مذهبی و حزباللهی است و نقدی به حوزههای علمیه وارد نموده، دشمنان اسلام و مسلمین، خوشحال شده و سوء استفاده مینمایند!
●- مشابه همین انتقادها، به دانشگاهها و یا سایر مراکز علمی، آموزشی، فرهنگی و هنری نیز وارد میباشد. سالانه میلیاردها تومان بودجه هزینهی این مراکز میشود، صدها هزار دانشجو و هنرجو وارد این مراکز میگردند و عمری را سپری مینمایند، اما دستآوردها و خروجیها، بسیار کم، ضعیف، نامطلوب و گاه تماماً مضر میباشند و در میان انبوهی از خودباختگان غربزده، یا مدرکدار بیسواد و بیبصیرت، چند نیروی مفید، ساخته و تحویل جامعه میشود که آن نیز بیشتر دستآورد زحمات تحصیلی و علمی خودشان در خارج از آن مراکز میباشد.
●- به چارچوب رسالههای علمی و پایاننامههای دانشگاهی، برای مقطع دکتری [به ویژه در علوم انسانی] توجه نمایید؛ کسی حق ندارد که از خودش مطلبی، تحلیلی، نقدی و یا حرف نویی داشته باشد، بلکه باید نظریات دیگران را با ذکر منبع «رفرنس» بنویسد و اگر آنها غربی باشند، یک امتیاز است. در واقع دانشجو و دانشپژوه، از همان ابتدای ترم اول تا پایان تحصیلات دانشگاهی و اخذ دکتری، باید فقط طوطیوار حفظ کند! البته الحمدلله در رشتههای تجربی (به ویژه پزشکی و صنعت) وضعیت تا حدودی بهتر است، لذا دستآوردهای مطلوبی نیز داشته است.
دانشجویی در شرح مطلبی، آیه یا حدیثی را بیان داشته بود، استاد نادان و مغرض به او گفته بود: «اینجا دانشگاه است، نه حوزهی علمیه! مطلب باید علمی باشد، نه آیه و حدیث»؟!!
نقد:
●- بنابراین، نقد خوب، نه تنها خوب و مفید است، بلکه برای سیر کمالی و ترقی، بسیار لازم و ضروری میباشد، و البته باید دقت نماییم که "نقد"، یک شعاری برای جریانسازی و جوّسازی نیست، بلکه "آسیبشناسی" برای رفع کاستیها و رشد میباشد.
بودجه:
هر وزارتخانه، نهاد، مؤسسه، مرکز آموزشی یا هنری و ... که بخش خصوصی نباشد، بودجهای دارد، و البته چه بسا درآمدهایی نیز داشته باشد.
به عنوان مثال: به قرار اطلاع، بودجهی سازمان سینمایی (به غیر بودجهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، بیش از دو هزار میلیارد ریال میباشد و فقط بودجه دانشگاه تهران در سال 97، نزدیک به نه هزار میلیارد ریال گزارش شده است و ... . به همین ترتیب، دولت در تقسیم بودجه، سهمی نیز بر اساس برنامهها، برای حوزههای علمیه قرار داده است که یکی از قویترین مراکز آموزشی و تربیت نیرو، به ویژه در عرصهی علوم انسانی میباشد؛ و البته حوزههای علمیه، مانند سایر نهادها، در قبال بودجه، به دولت پاسخگو هستند.
بنابراین، اگر کسی از حوزه خوشش نمیآید، نمیتواند بگوید که اصلاً چرا حوزه علمیه داریم و چرا برایش بودجه قرار دادهاند.
پاسخگویی:
دانشگاهها پاسخگوی کدام مرجعی هستند؟! شاید بفرمایید وزارت علوم و آن نیز پاسخگوی کمیسیو و مجلس میباشد. آیا این پاسخگویی تمامی مسائل و ابعاد آموزش عالی را در بر میگیرد؟! از این همه استاد بیسواد و غربزده، کدام مرجعی سؤال نموده و آنها به چه مرجعی پاسخگو بودهاند؟! متون درسی و سؤالات امتحانی، چگونه تدوین میگردد و به کجا پاسخگو هستند؟! یا از این همه اساتید دانشمند و بصیر، چه قدردانی قابل قبولی صورت میپذیرد و یا چه میدان و امکان رشدی به آنها داده میشود؟!
●- اخیراً شنیدید که خانمها فائزه و فاطمه هاشمی رفسنجانی، و نیز آقای لاهوتی (فرزند خانم فائزه)، به همراه تنی چند، از هیئت علمی و گروه علمی دانشگاههای آزاد اخراج شدند! مسئله سیاسی نبود، بلکه اساساً نه تنها عضویتشان در هیئت علمی و ریاستهای دانشگاهی، قانونی نبوده است، بلکه حتی برخورداری از مدرک دکتری آنها نیز زیر سؤال میباشد! خب دانشگاه آزاد، در این چند سال، به چه کسی پاسخگو بوده است؟! اگر خودشان امسال این کار مهم را انجام نمیدادند، چه کسی میتوانست زیر سؤال ببرد؟!
پس هر نهادی، چارچوب و تشکیلات تعریف شدهای دارد. حوزههای علمیه نیز به لحاظ تشکیلاتی، در زیر مجموعهی «شورای عالیه حوزههای علمیه» قرار دارند، و البته اگر تخلفی صورت پذیرد، از قانون و مراجع قانونی، مستثنا میباشند؛ مضافاً بر این که در رأس حوزههای علمیه، یک کارمندی که به انتخابی وزیر یا معاون یا مدیر کل شده باشد، یا یک استادی که به حَسَبی رئیس دانشگاه شده است و ممکن است فردا رئیس نباشد و همان استاد در یک درس خاص باشد، قرار نگرفته است، بلکه فقیهی که خود مرجع تقلید (اعلم) است، قرار دارد.
مسئولیت حوزههای علمیه:
حوزههای علمیه، در مقابل تمامی شئون و تعاملات زندگی فردی و اجتماعی مردم، مسئول هستند، چنان که دولت، مجلس، دانشگاهها، رسانهها و ... مسئول هستند. اما بدیهی است که مسئولیتها، تعریف شده میباشند.
دانشگاههای مهندسی و معماری، شهرسازی و ...، همه مسئول هستند که با علم و آگاهی کامل، بافت شهری را آسیب شناسی نمایند و بهترین نقشهها، الگوها و راهکارهای برون رفت از مشکلات ناشی از معماری شهرها را ارائه دهند، اما نمیتواند از همین فردا با بولدوزر به جان شهرها بیفتند و برای اصلاح، کل شهر را تخریب نمایند. چرا که عملیات اجرایی بر عهدهی شورای شهر، شهرداریها و ... میباشد.
نظام پزشکی ما، به رغم پیشرفتها، سراسر نابسامان است؛ حال آیا دانشگاههای علوم پزشکی میتوانند از فردا ساختار تأمین اجتماعی، بیمارستانها، داروخانهها، عملکرد پزشکان و ... را تغییر دهند؟! و همین طور است وضعیت بانکداری، صنعت، گردشگری، فیلمسازی، آموزش و پرورش و ... !
●●●- بنابراین، حوزههای علمیه نیز نمیتوانند از فردا مجلس شورای اسلامی را تعطیل کنند – دولت را منحل نمایند – درب بانک مرکزی را گِل بگیرند – تمامی مراکز آموزشی، تبلیغاتی، فرهنگی و هنری را تعطیل کنند – صدا و سیما (رسانهی ملی) را ببندند و همه را اخراج کنند ...، سپس خودشان به جای همگان، وارد امور اجرایی کشور گردند!
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
تا چه حد انتقادهای آقای ازغدی به حوزههای علمیه را قبول دارید؟ چرا جایگزینی برای سیستم ربوی بانکها یا حل مشکلات نیاوردند؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9426.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 1942
- 15 مهر 1397
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون