پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): زود دنبال این نباشیم که به هر بهانهای که شده، "عدالت خداوند سبحان" را به چالش بکشیم!
«وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ وَكَانَ الْإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا» (الکهف، 54)
ترجمه: و در اين قرآن، از هر گونه مثلى براى مردم بيان كردهايم؛ ولى انسان بيش از هر چيز، به مجادله مىپردازد!
●- هیچ کسی نمیرود تا ببیند و باز گردد.
دقت کنیم که منبع شناخت ما از معاد، قرآن مجید و آموزههای حدیثی و اسلامی میباشد، نه فیلم، سریال، گزارش، خاطره و یا تصورات و گمانهای افراد!
عدالت:
در هر حال، کسی که خدا را نشناخته و باور ننموده است، ابتدا باید او را بشناسد، سپس به او ایمان بیاورد و پس از آن راجع به علم، حکمت، رحمت ... و عدالت خداوند متعال مطالعه نماید – و کسی که او را شناخته و به او ایمان آورده است، میداند که او "سبحان – مبرا از هر عیب، نقص، کاستی و ضعف" میباشد، پس از روی کرمش، پاداش را زیاده میدهد، اما در مکافات اعمال، به هیچ شکلی و به هیچ اندازهای، به کسی ظلم نمیکند:
«مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ» (الأنعام، 160)
ترجمه: هر كس كار نيكى بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر كس كار بدى انجام دهد، جز بمانند آن، كيفر نخواهد ديد؛ و ستمى بر آنها نخواهد شد.
●- برخی گمان دارند که انسان و عملکردهای خوب و یا خطاها و گناهانش، چیزیست و مکافات اعمال از جانب خداوند متعال، مقولۀ جداگانهای میباشد! در حالی که پاداش یا مکافات، حقیقت و بطن همان اعتقاد و عمل میباشد که در آخرت نمایان میگردد، و آن چه متفاوت است، پاداش اضافی حق تعالی به کارهای خوب و البته خالصانه میباشد.
وقتی حقیقت ربا، شراب، مال یتیم، لقمۀ حرام و ...، فرو بردن آتش است، دیگر "ظلم"، معنا و مصداقی ندارد، اگر چه در هر حالی باید مراقب باشیم که در "سبوحیت" حق تعالی تردید ننماییم.
«إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا» (النساء، 10)
ترجمه: كسانى كه اموال يتيمان را به ظلم و ستم مىخورند، (در حقيقت،) تنها آتش مىخورند؛ و بزودى در شعلههاى آتش (دوزخ) مىسوزند.
هیزم و آتش جهنم:
خداوند متعال، در قرآن کریم تصریح نموده است که سوخت آتش جهنم، همین مردمان گناهکار هستند:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ» (التّحریم، 6)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خود و كسان خود را از آتشى كه هيزم آن مردم و سنگهاست نگه داريد؛ بر آن (آتش) فرشتگانى (در گفتار و اخلاق و تعذيب) خشن و (در هيكل و اراده) قوى، موكّلند كه خدا را در آنچه به آنها امر مىكند نافرمانى نمىكنند و آنچه را دستور داده مىشوند انجام مىدهند.
●- بنابراین، نه فقط خدای سبحان به کسی ظلم نمیکند، بلکه آخرت، "يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ – روز اشکار شدن پنهانیها و حقایق" است، و ظلم در آنجا موضوعیت و مصداقی ندارد.
مرگ:
همانطور که در پرسش مرقوم نمودید: اولین درخواست گناهکاران پس از مرگ، بازگشت و اصلاح میباشد که البته پذیرفته نمیشود:
«حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ»
ترجمه: (آنها هم چنان به راه غلط خود ادامه مى دهند) تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرارسد، مىگويد: «پروردگار من! مرا بازگردانيد * شايد (باشد که) در آنچه ترك كردم (و كوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم!» (ولى به او مى گويند:) چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مىگويد (و اگر بازگردد، كارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند!
بنابراین، کسی که واقعاً بمیرد، هرگز برنمی گردد، حتی برای یک لحظه؛ و این حالتی که برای برخی رخ داده یا میدهد، در نهایت همان حال "احتضار" یا نزدیک شدن به آن میباشد، اما چون نمیدانند، گمان میکنند که یکبار مُردهاند و به عالم دیگر رفتهاند و برگشتهاند!
دیدن حقایقی از عالم پس از مرگ:
خداوند سبحان، برای آن که مرگ را بهتر درک نماییم، فرمود که خواب و مرگ شبیه هم هستند، هنگام خواب، روحهای شما را میگیریم، برخی را نگه میداریم [میمیرند] و برخی دیگر را بازمی گردانیم تا زمانی که اجلشان برسد.
بنابراین، در حالت احتضار و یا حالاتی نزدیک به آن، مانند دیدن رؤیای صادق در خواب، صورتهایی دیده میشوند.
●- اما، اگر کسی واقعاً مترصد دیدن حقایق و به ویژه در مورد عوالم پس از مرگ میباشد، در حال بیداری، حقایق را بیشتر از خواب، کُما و نزدیکی به احتضار میبیند؛ منتهی توجه نمیکند.
خداوند متعال، کتاب خلقت را با این عظمت و عجایبش، مقابل انسان قرار داده و امر به مطالعۀ آن نموده است و هم چنین کتاب وحی را در اختیارش گذاشته و امر به قرائت فکورانه و نتیجهگیری عاقلانه نموده است، مضافاً بر این که آدمی بر خودش اشراف دارد و میتواند خود و گذشتهاش را ببیند و درس و عبرت بگیرد نا آیندهاش را بسازد، و به او خبر داده شده که حقیقتها و عاقبتها چگونه است.
«بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ * وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ» (القیامة، 14و 15)
ترجمه: بلكه انسان خودش از وضع خود آگاه است (به خودش بصیر است) * و هر چند [براى توجيه گناهانش] عذرها بیاورد (بهانهها بتراشد).
هر دیدنی، سبب هدایت نمیشود:
بیتردید، دیدن برخی از حقایق پنهان، الزاماً سبب هدایت نمیشود و چه بسا سبب عناد و گمراهی بیشتر نیز بشود.
در عصر پیامبران علیهم السلام، جاهلانِ کافر و متکبر از آنها معجزه میخواستند، و وقتی معجزهای به آنها ارائه میشد، میگفتند: «ما که گفتیم: او یک جادوگر بزرگ است»!
«وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ» (الصف، 6)
ترجمه: و (به ياد آوريد) هنگامى را كه عيسى بن مريم گفت: «اى بنى اسرائيل! من فرستادۀ خدا به سوى شما هستم در حالى كه تصديق كنندۀ كتابى كه قبل از من فرستاده شده [تورات] مىباشم، و بشارت دهنده به رسولى كه بعد از من مىآيد و نام او احمد است!» هنگامى كه او [احمد] با معجزات و دلايل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: «اين سحرى آشكار است!
هیچ پیامبری با دلایل و براهین عقلی، بیّنههای واضح و معجزات نیامده، مگر این که کفار گفتند: «او ساحر و کارهایش سحر است»!
امروزه دانشمندان مادهگرا (ماتریالیست)، زمین و آسمان و کهکشانهایش را با آن عظمت و پیچیدگی و قوانین و نظم حکیمانه و مقتدرانۀ حاکم بر آنها را میبینند و میگویند: «کار طبعیت است»! بنابراین، حقایق را میبینند، اما از روی عناد و لجاج، کتمان و تکذیب میکنند!
ما افرادی را میشناسیم که به حسب ظاهر ابتدا مؤمن و یا دست کم مقید به احکام نیز بودند، اما پس از یک رفتن به حالت کُما و دیدن برخی از تصاویری که عمدتاً صورت ذهنیات خودشان و یا محفوظات حافظۀ آنان بود، بهبود یافتند؛ ولی کلاً از دین برگشتند
●- ما افرادی را میشناسیم که به حسب ظاهر ابتدا مؤمن و یا دست کم مقید به احکام نیز بودند، اما پس از یک رفتن به حالت کُما و دیدن برخی از تصاویری که عمدتاً صورت ذهنیات خودشان و یا محفوظات حافظۀ آنان بود، بهبود یافتند؛ ولی کلاً از دین برگشتند! گفتند: «من رفتم و دیدم هیچ خبری نیست، خیلی هم قشنگ است».
خانم مؤمنهای میگفت: «همسرم مؤمن و مقید بود، اما پس از یک رفت و برگشت، به کلی فاسق شده، نماز را ترک کرده، شراب نیز مینوشد و ...»!
●- بنابراین، دیدنها، همیشه و برای همگان، سبب آگاهی و هدایت نمیشود و چه بسا نتیجۀ معکوس دهد؛ لذا کسی که بخواهد ببیند، میکوشد تا به آن چه در بیداری به او نشان داده میشود توجه کند و در حقایقش تأمل، تفکر و تعقل نماید.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
زندگی پس از مرگ- برخی میروند، میبینند و پس از بازگشت ایمان میآورند؛ این یک رحمت است، اما به لحاظ "عدالت"، بسیاری نمیبینند و شاید اگر میدیدند، ایمان میآوردند؟!
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/belief/11016.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی معاد عدل