ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: اگر خدا مِثل داشت که بشود برای وجود و یا یگانگیاش مثال آورد که دیگر یگانه نبود. او "لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ" است، یعنی چیزی مثل او نیست، پس واحد و احد است.
اثبات یگانگی خداوند سبحان، چه به زبان علمی در حکمت و فلسفه و یا کلام و چه به زبان ساده در حکمت و کلام، پس از شناخت و باور خود او مطرح میشود. چرا که تعریف هر چیزی پس از شناخت و قبول اصل وجودش مطرح میگردد.
این اصل اختصاصی به توحید ندارد؛ تا کسی وجود زمین را قبول نکند، نمیشود برای او توضیح داد که زمین جاذبه و جوّ هم دارد. تا کسی وجود یک کتاب را قبول نداشته باشد، نمیشود برای او توضیح داد که موضوعش چیست و نویسندهاش کیست؟ پس در این مقوله، بحث از "اثبات وجود خدا" نیست، بلکه اصل بر قبول وجود خداست و اینک در مورد "وحدانیت" او بحث میشود.
الف – هر "وجودی"، اول خودش خود را میشناساند، بعد دیگران او را میشناسند. به عنوان مثال: یک گُل، یک درخت، یک سیاره و ... نیز ابتدا خود را با تجلی میشناسانند، و سپس دیگران آن را میشناسند. آن که نگاه سطحی دارد، میفهمد که رنگ و بو و اندازهاش چیست؟ اگر کسی با عصای علم جلوتر رفت، خواصی را از آن میشناسد و اگر کسی جلوتر رفت، ویژگیهای دیگری از آن را نیز خواهد شناخت. من و شما همانقدر یک دیگر را میشناسیم، که هر کدام خود را به طرف مقابل معرفی کرده و شناساندهایم.
خداوند متعال میفرماید: من خودم را در وجود هر کسی و نیز در افقهای متفاوت، مثل افق عقلی، افق علمی، افق حسی (زمین و آسمانها)، میشناسانم.
«سَنُرِیهِمْ آیاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّى یتَبَینَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَیءٍ شَهِیدٌ» (فصلت، 53)
ترجمه: به زودى آیات خود را هم در آفاق و خارج از وجود آنان و هم در داخل وجودشان نشان خواهیم داد تا روشن گردد كه خدا حق است آیا این شهادت براى پروردگار تو بس نیست كه او ناظر و گواه بر هر چیزى است.
ب - از امام سجاد علیه السلام در دعای ابوحمزه ثمالی میخوانیم: «بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِی عَلَیكَ وَ دَعَوْتَنِی إِلَیكَ - من تو را با تو شناختم و تو مرا بر خودت راهنمایی کردی و مرا به سوی خودت خواندی».
از امام صادق علیهالسلام پرسیدند: خدا را چگونه بشناسیم؟ ایشان فرمودند (مضمون): خداست که باید خود را بشناساند و میشناساند. – با تعجب پرسیدند: پس تکلیف ما چیست؟ فرمودند: تکلیف شما این است که به آن شناسایی ایمان بیاورید. [کفر نورزید]. (اصول کافی، ج1، کتاب التوحید).
ج – حال باید دو سؤال برای ذهن مطرح شود:
یک – خداوند سبحان خود را با دلایل عقلی، فطری از درون و به واسطه رسولان و وحی و خلقتش از بیرون، چگونه شناسانده است؟ ازلی، ابدی، واحد – احد – بیهمتا – بیشریک و منزه از هر گونه عیب و نقص و نیستی و کاستی، یا [العیاذ بالله]، پدیده، محدود، مرکب و متکثر؟!
دو – آن خدا یا خدایان فرضی دیگر چگونه خود را شناساندهاند؟ یا اصلاً نشناساندهاند؟ چون وجود ندارند و اگر بودند، حتماً نشانههایی (آیاتی) برای تجلی خود ظاهر میکردند، عالم یا عوالم دیگری خلق میکردند تا ما با دیدن و شناخت این نشانهها، به وجود آنها پیببریم.
د – "وحدت"، در مقابل "کثرت" است و بدیهی است که هر متکثری، محدود است و هر محدودی حتماً ناقص است و هر ناقصی بیتردید محتاج است و هر محتاجی، چه در اصل وجودش و چه در بقای آن وابسته به غیر خود است.
پس اگر دو یا چند خدا وجود داشتند، همگی آنها محدود به حدود خود بودند؛ پس همگی ناقص و متحاج و وابسته به غیر خود بودند. پس هیچ کدام خدا و خالق این عالم یا عوالم فرضی دیگر نبودند.
ﻫ – یکپارچگی نظام حاکم بر عالم هستی، دلیل قاطع بر وحدانیت خالق آن است. اگر خدا یا خدایان دیگری وجود میداشتند، حتماً تجلی کرده و عوالم و نظامات دیگری خلق میکردند و تضاد و تزاحم این عوالم و نظامات متعدد، سبب تباهی همه آنها میشد. لذا فرمود:
«لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ» (الأنبیاء، 22)
ترجمه: اگر در آسمان و زمين خدايانى جز خداى يكتا بود تباه مىشدند، پروردگار عرش از آنچه وصف مىكنند منزه است.
نکته:
کسی در اصل "وحدانیت خداوند سبحان" تردید نکرده است، چرا که به حکم عقل، وجود یا "واجب" است و یا "ممکن"، پس اگر "واجب الوجود" بود، دوئیت یا کثرت در مورد او معنا و مفهومی ندارد. بلکه تردید همه در "الوهیت و ربوبیت" بر زمین و آسمان و بالاخره "انسان" میباشد. طواغیب و فراعنه، هیچ یک ادعای خالقیت نداشته و ندارند، فرعون گفت: "إلهی جز خودم برای شما نمیشناسم" و گفت: من ربّ اعلا (ابر قدرت) هستم؛ و هیچ گاه ادعا نکرد که من خالق چیزی هستم، چه رسد به زمین و آسمانها.
همه این تشکیکها و إله و معبودسازیها جعلی نیز برای این است که "انسان" را از عبودیت و بندگی خدای واحد خارج کنند تا بتوانند به بندگی خود بکشانند. لذا در آموزههای قرآنی و اسلامی نیز مکرر به انسان تذکار داده شده "الهی جز الله نیست" – "ربّی جز الله نیست".
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید