ظهور - سوالم این است كه چطور امام زمان (ع)، اونم یك تنه میخواد با حرف و برهان كل مردم دنیا رو به راه راست بیاره تازه الان كه جمعیت دنیا 8 میلیارد هست اون روز شاید بیشتر باشه در حالی كه 11 امام قبلش بعلاوه پیامبر نتوانستن كل دنیا رو مسلمان كنن ...؛ این با علم و منطق جور در نمیاد ... / ادامه در متن – (لیسانس زبان انگلیسی)
ادامهی سؤال: در ضمن در قرآن تنوع و گوناگونی رو یكی از نشانههای خدا آورده چرا امام دوازدهم با ظهورش قصد دارد همه این تنوع و گوناگونی فكری و اعتقادی رو حذف فیزیكی بكند و فقط یه دین باقی بزاره؟ ثالثا اگر در اون زمان نصف مردم دنیا با ایشان همفكر نبودند طبق چه اصل و منطقی ایشون همه رو از بین میبره؟ رابعا امروز موقعیت شیعه بسیار در خطر است و تعدادشون نسبت به بقیه كمتر و اگر امام زمان بیاد حتما میخواد از شیعیان برای جنگ استفاده كنه كه این باعث نابودی كامل تشییع میشه....؛ خامسا اصلا چرا در سیاست و برنامههای امام دوازدهم از نرمشهای قهرمانانه و گفتگوی ادیان و تمدنها صحبتی نیست و فقط معادله نظامی هست؟ (لطفاً سعی کنید که سؤال را کوتاهتر بنویسید تا درج کامل آن با مشکل مواجه نگردد).
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: اجازه بدهید که از آخر شروع کنیم. نظر به این که واقعهی ظهور و قیام ایشان با واژگانی چون "قیام – انقلاب و خروج" آغاز و مطرح میشود، اذهان عمومی گمان میکنند که کار ایشان صرفاً جنگ است و معادلاتشان نیز صرفاً نظامی میباشد، در صورتی که چنین نیست. هر چند که با قیام ایشان، مستکبرین و ظالمین عالم اقدام به جنگ میکنند و بالتبع خونریزیهای بسیاری راه میاندازند (مثل اکنون و عصر ما).
الف – امام زمان، حضرت مهدی سلامالله علیه، یک تنه به میدان نمیآید. فقط یکی از همراهان ایشان در این قیام بزرگ و جهانی، حضرت مسیح علیهالسلام است که با آمدن ایشان، انقلابی در جهان مسیحیت به وقوع میپیوندد. یکی دیگر از یاران ایشان به هنگام ظهور، يوشع بن نون، وصی حضرت موسی عليه السلام میباشد که سبب انقلاب در جهان یهودیت میگردد و هم چنین بزرگانی چون سلمان فارسی و مالک اشتر نخعی و ... همراه ایشان هستند.
ب – انبیای عظام الهی، چون حضرات ابراهیم، موسی، عیسی و محمد مصطفی صلوات الله علیهم اجمعین، همه یک تنه قیام کردند. همگی در آغاز دعوت و عصر خودشان، مورد آزارها، اذیتها، شکنجهها و ترور یاران اولیه و سپس تحمیل جنگهای متفاوت قرار گرفتند، اما امروزه اکثریت مردم جهان را همین مسلمانان، مسیحیان و یهودیان (ادیان ابراهیمی) تشکیل میدهند. پس قیام یک تنهی فرستادگان و برگزیدگان الهی و حاصل آن، کار عجیب و غریب و بیسابقهای نمیباشد.
ج – تنوع و گوناگونی در خلقت (که در قرآن کریم نیز بسیار به آن اشاره شده)، با دعوت به سوی حق متفاوت است. در این دعوت هیچ تنوع و گوناگونی وجود ندارد. یک خدا و یک معاد، یک دعوت بیشتر ندارد. 124 هزار نبی علیهم السلام نیز همه یک دعوت و یک دین داشتند، آن چه به تناسب زمان و محیط متفاوت بود، «شریعت» بود، یعنی قوانین و احکام مربوطه. لذا فرمود:
«إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِيعُ الْحِسَابِ» (آلعمران، 19)
ترجمه: در حقيقت، دين نزد خدا همان اسلام است. و كسانى كه كتابِ [آسمانى] به آنان داده شده، با يكديگر به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنكه علم براى آنان [حاصل] آمد، آن هم به سابقه حسدى كه ميان آنان وجود داشت. و هر كس به آيات خدا كفر ورزد، پس [بداند] كه خدا زود شمار است.
پس اصل منطقی برای از میان برداشتن انواع و اقسام ادیان و مکاتب و فرقهها و ...، این است که خداوند واحد و اَحد، یک دین بیشتر برای بشر قرار نداده است. از ابتدا همان بوده و تا انتها نیز همان خواهد بود.
ﻫ – ایشان نیز وقتی ظهور و قیام مینمایند، دعوت به "توحید و معاد" و همان اسلامی مینمایند که دعوت همه انبیا بوده است و البته به لحاظ کتاب و شریعت نیز به اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله و کتاب قرآن که برای جهانیان است، دعوت مینمایند، که تصدیق کنندهی کتب پیشین است. البته وحیای که انبیا آوردهاند، نه کتبی که به نام آنها تحریف شده است.
«تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا» (الفرقان، 1)
ترجمه: بزرگ [و خجسته، خیر پاینده] است آن كسى (خدایی) كه بر بنده خود، فرقان [كتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود، تا براى جهانيان هشداردهندهاى باشد.
و – در هیچ آیه، حدیث، روایت و خبری گفته نشده که پس از قیام ایشان، الا و لابد، همه مسلمان و شیعهی اثنی عشری میشوند؛ منتهی اکثر مردم به ایشان میگروند و مهم آن است که دیگر کفار، ظالمین و مستکبرین، بر صاحبان قدرت و ثروت نخواهند بود که بندگان خدا را چون فرعون، به استثمار و بندگی خود بکشند.
ز – پس از استقرار حکومت جهانی ایشان، دیگر موانع مصنوعی تعقل، تفکر، فهم، شعور برداشته میشود، پردهها و حجابهای تحمیلی از فطرت کنار زده میشود، علم آشکار میگردد، نظامهای سلطه برچیده میشوند، عوامل اصلی دعوت به کفر و الحاد و فساد از بین میروند ...، لذا غالب مردم دنیا آگاه و هوشیار و بصیر، به دعوت او لبیک میگویند. اما چون تا انسان در این دنیاست، نفس او نیز فعال است، برخی نمیگروند و برخی دیگر هم چنان در فسق باقی میمانند. چنان که آیه شریف ذیل، هم به جهانی شدن دین اسلام، امنیت عمومی و جوّ غالب آن زمان تصریح کرده است، و هم به فاسق بودن برخی در آن زمان:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (النّور، 55)
ترجمه: خداوند به كسانى از شما (مسلمانان) كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند وعده داده است كه قطعا آنها را در روى زمين جانشين (خود) كند و حكومت بخشد، همان گونه كه كسانى را كه پيش از آنها بودند جانشين ساخت، و حتما آن دينى را كه براى آنها پسنديده است (دين اسلام) مستقر و استوار سازد، و بىترديد حال آنها را پس از بيم و ترس به امن و ايمنى تبديل نمايد به طورى كه تنها مرا بپرستند و چيزى را شريك من قرار ندهند. و هر كه پس از اين (نعمت بزرگ) كفران ورزد، چنين كسانى به حقيقت نافرمانند.
ح – گفتگو، مذاکره، چرخش قهرمانانه، توافقات به اصطلاح بُرد – بُرد، صلح موقت و مشروط و ...، همه برای شرایطی است که نه تنها حکومت و جامعهای نمیتوانند به حق خود برسند و آن را حفظ کنند، بلکه در تهدید خارجی و داخلی برای اصل حیات و بقایشان قرار میگیرد. پس یک اصل ضروری و همیشگی و الزامی نیست و اگر هیچ قدرتی برای حکومت و جامعهای تهدید به حساب نیاید، این مذاکرات و توافقات و چرخشها و ...، معنا و مفهومی ندارد. چنان که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، همیشه به صلح حدیبیه تن ندادند و دشمنان شصت جنگ بزرگ و کوچک را بر ایشان تحمیل کردند و ایشان نیز جنگیدند و شکستشان دادند.
امروز اگر امریکا ایران را تهدیدی جدی و قدرتمند در مقابل اهداف خودش نمیدید، کلمهای مذاکره نمیکرد و اگر برای جمهوری اسلامی ایران، تهدیدها و تحریمهای امریکا (صهیونیسم بینالملل) هیچ اثری نداشت، کلمه مذاکره نمیکرد.
*- پس دعوت ایشان ابتدا یک دعوت عمومی است، همچون حضرت موسی علیه السلام، فراعنه را نیز به توحید یا دست کم، رها کردن مردمان از زیر سلطه مستکبرانه دعوت میکنند، و همچون حضرت محمد صلوات الله علیه و آله، ابوسفیان را نیز [اگر دست از جنگ بردارد] در امان قرار میدهند، اما آنها چون آنها باور و حتی خوی انسانی ندارند، به جنگ بر میخیزند؛ خونریزی راه میاندازند و ...، اما اینبار دیگر صلحی در کار نیست و شکست میخورند. این وعدهی خداوند متعال به مؤمنین است:
« وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ» (الأنبیاء، 105)
ترجمه: و حقّا كه ما در هر كتاب آسمانى پس از لوح محفوظ، و در زبور (داود) پس از ذكر (تورات موسى) و در قرآن پس از آن كتابها، نوشتيم و مقرّر كرديم كه همانا (ملكيت و حاكميت و استفاده تام از بركات) اين زمين را بندگان صالح و شايسته من به ارث خواهند برد (از دست غاصبان و ائمّه جور به امامان عدل و خلفاى آنها منتقل خواهد شد).
ط – اصلاً چنین نیست که ایشان همگان را حذف فیزیکی کنند، این دروغ برای ایجاد و القای رعب و وحشت عمومی از ظهور و قیام ایشان است، چنان که امروزه نیز جهان استکبار و صهوینیسم بینالملل تلاش گستردهای در ترویج اسلامهراسی دارد. حتی القاعده و داعش میسازد که از سویی مسلمان کُشی کنند و از سویی دیگر به غیر مسلمانان بگویند، اسلامی که امروزه شما متوجه آن شدید و گاه علاقه نشان میدهید، این است!
*- ظهور حضرت مهدی عجّ الله تعالی فرجه الشریف، ظهور علم است؛ ظهور تمامی کمالات انسانی است؛ ظهور رأفت، کرم، جود، رحمت و تمامی اسماء الله در آینه وجود انسان کامل است؛ ظهور تمامی امیدها و انتظارات معقول بشر است؛ ظهور "معرفت و محبّت" است؛ از چنین میدانی، کسی جز ظالم بیرون نمیماند. پس این ظالمین هستند که برای بقای در سلطه و تداوم ظلمشان، مقابله میکند و جنگ به راه میاندازند؛ اما چه با حذف فیزیکی چه بدون آن، شکست میخورند.
یک مثال روشن:
امام خمینی رحمة الله علیه، به حسب ظاهر یک تنه به میدان آمد – البته به حسب باطن، یک تنه نبود، تاریخ بزرگ اسلام و تشیع را پشت سر داشت، همت و رشادت و مجاهدات علما و مؤمنین را پشت سر داشت و باقی ماندن معرفت، ایمان و عشق به اسلام در مردم را به همراه داشت، اما به ظاهر یک تنه بودند؛ خیلی راحت او را دستگیر کردند، به زندان انداختند، تبعید کردند و عدهای را کشتند و عدهای را به زندانها انداختند و ... .
چند سال بعد، این قیام نتیجه داد، در حالی که آن امام دیگر در ایران نبود، مردم به او لبیک گفتند، قیام سراسری شد، حکومت سلطنتی و دیکتاتوری و مستعمره پهلوی فرو ریخت و جمهوری اسلامی ایران استقرار یافت.
ترورها وحشتناک بود. ابتدا از بزرگان علم و تقوا و آیات عظام شروع شد، اگر چه خیلی مسن نیز بودند، اما دشمن میدانست که محورهای بیداری کیانند. آیتالله دستغیب، آیت الله مدنی، آیت الله اشرفی اصفهانی، آیت الله قاضی طباطبایی، آیت الله صدوقی را در محراب نماز کشتند – آیاتی چون مطهری، بهشتی، دکتر مفتح، بهشتینژاد ... و دهها عالِم و اندیشمند دیگر را در کوچه و خیابان و درب منزل و مدرسه و دفتر کارشان ترور کردند – جنگ داخلی، جنگ خارجی، تحریمها غیر انسانی شدید و ... به راه انداختند.
اما چه شد؟ انقلاب اسلامی مستحکمتر شد – جمهوری اسلامی با ثباتتر شد – ملل مسلمان بیدار شدند – نام اسلام به رغم تشدید اسلامهراسی جهانیتر شد – همه ساله دهها هزار نفر در اروپا و امریکا، به صورت رسمی نام خود را از کلیسا حذف میکنند و بیشتر آنان به اسلام میگروند و ... . پس مردمان جهان، به رهبری ایشان، خودشان علیه حکومتهای غاصب و ظالمشان قیام کرده و موجب سرنگونی آنها میشوند.
قیام و انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام، همین نمونه، در ابعادی بسیار وسیعتر و عمیقتر است. مردمان جهان که دیگر خسته از ظلم ظالمین هستند و دیگر هیچ امیدیهم به اسمها و ایسمها ندارند، با سرعت به دعوت ایشان لبیک میگویند، روشنایی علم، جهل بتپرستی را از بین میبرد - قیام عدل، تاج و تخت نظامات سلطهی فرعونی را فرو میریزد و توحید و اسلام، جهانی میگردد ... و بدین ترتیب نتیجه نهایی از بعثت انبیا و رهبری امامان علیهم السلام در زمین محقق میگردد:
«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» (التّوبة، 33)
ترجمه: اوست كه رسول خود را با (وسايل) هدايت و دين حق و درست فرستاد تا آن را بر هر دينى پيروز گرداند هر چند مشركان خوش ندارند.
- تعداد بازدید : 2246
- 19 مرداد 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی علم