الحاد جدید یعنی چه و تفاوت آن با الحاد قدیم (الحاد سنّتی) چیست؟ + صوت (10:40 دقیقه)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
«الحاد» در لغت، به معنای گریز یا دور شدن از یک سمت و گرایش به سمت مقابل گفته میشود؛ از این رو، در فرهنگ دینی، به خروج از حد اعتدال، انکار حق و رویکرد به باطل و انحراف از راه راست (صراط مستقیم) و نیز تحریف حقایق، «الحاد» گفته میشود.
ممکن است عدهای نسبت به اسمای الهی «الحاد» بورزند؛ مثل این که قبول نکنند تنها او إله، معبود و ربّ است و دیگرانی چون طاغوتها، فرعونها و هوای نفس خود و دیگران را جایگزین نمایند؛ لذا فرمود:
- و نامهای نیکو (اسماء کمالیه)، از آن خداوند است؛ خدا را با آن بخوانيد، و آنها را كه در اسماء خدا تحريف میكنند (و بر غير او مینهند و شريك برايش قائل میشوند) رها سازيد آنان به زودی جزای اعمالی را كه انجام میدادند میبينند.
ممکن است گروهی، در آیات [نشانههای هدایت کننده] «الحاد» بورزند! به این آیات توجهی ننماید، نبینند چه کسی یا چه چیزی را نشان میدهد، یا آنها را نپذیرند، یا حتی سعی در تحریف آنها بنمایند! لذا فرمود:
- كسانی كه [با تکذیب، انکار، عناد و تحریف] در آیات ما الحاد میورزند، بر ما پوشيده نخواهند بود! آيا كسی كه در آتش افكنده میشود بهتر است يا كسی كه در نهايت امن و امان در قيامت به عرصه محشر میآيد، هر چه میخواهيد انجام دهيد، او به آنچه انجام میدهيد بيناست!
انواع الحاد
تقسیمبندی «الحاد» به نظری و عملی - دوستانه یا تهاجمی - ایجابی یا سلبی و از جمله «قدیم و جدید»، اولاً به مصادیق مربوط است و نه به اصل «الحاد» و ثانیاً برای تقسیم و جداسازی شاخههای علوم به منظور مطالعه و درک بیشتر میباشد؛ مانند پزشکی یا مهندسی که به صدها شاخه تقسیم میشوند.
از اینرو، نه ایمان قدیم و جدید دارد - نه کفر - نه شرک و نه الحاد قدیم و جدید دارد؛ لذا این که میگویند: «از اواخر قرن بیستم، الحاد جدید یا الحاد مدرن جایگزین الحاد سنّتی شده است»، اولاً القای نوآوری برای جذابیت و پذیرش میباشد و ثانیاً به مصادیق صدق دارد؛ مثل آن که در الحاد نظری، نظرات مارکس، سام هریس، داوکینز و نظریهپردازان پست مدرن و پسا پست مدرن، چون: بودریار، دریدا، هایدگر، باومن و ... را الحاد جدید یا مدرن بخوانند!
بله، علوم پیشرفت میکند؛ اگر در گذشته عدهای به غیر از طبیعت را قبول نداشتند و میگفتند: «این طبیعت است که ما را زنده میکند و میمیراند و بازگشتی جز به طبیعت نیست!» و امروزه مباحث به اصطلاح ماتریالیستی را مطرح میکنند و گاه علوم تجربی را با نتیجهگیری عقلی نادرست، چاشنی آن قرار میدهند؛ اما ادعا، همان سخن پیشینیان میباشد - اگر در گذشته یک عده با رویکرد به «منیّت و خود خواهی»، کفر و الحاد میورزیدند و امروزه با چاشنی روانشناسی و ...، مکتب «اومانیسم» را طرح کردهاند، همان ادعاها و رویکردهاست که با ادبیات جدید مطرح میشود.
●- در گذشته و الحاد سنّتی، فرعون فریاد برمی آورد که «يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرِي - ای درباریان! [اشراف، سران و یاران] من برای شما هیچ إلهی جز خود نمیشناسم» (القصص، 38)؛ امروزه نیز ادعای سران نظامات سلطه به رهبری امریکا همین میباشد که میگویند: «همه باید از هر حیث به ما وابستگی داشته باشند و ما وابستگی به هیچ دین، مکتب، مذهب، حزب، گروه، مملکت و نظامی را قبول نداریم!»
●- در گذشته و الحاد سنّتی، فرعون فریاد برمی آورد که «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى - من برترین پروردگار شما هستم» (النازعات، 24) و امروزه نظام سلطۀ امریکایی میگوید: «من ابر قدرت جهان هستم، پس مالکیت و مدیریت (ربوبیّت) امور در اختیار من میباشد و کسی حق مخالفت ندارد!»
●- اگر در گذشته و الحاد سنّتی، فرعون به ایمان آورندگان گفت: «چون بدون اجازۀ من ایمان آوردید، دست و پای شما را به خلاف قطع میکنم و شما را به صلیب میکشم و میکُشم!» امروزه نیز نظامات سلطه به سرکردگی امریکا و انگلیس، همین ادعا و تهدید را دارند، لذا نسل کُشی مسلمانان را در سرتاسر جهان، در اولویت برنامههای راهبردی (استراتژی) خود قرار دادهاند.
●●●- عقلانیت، معرفت (شناخت)، ایمان و تقوا نیز گذشته و حال، یا سنّتی و مدرن ندارد؛ بلکه از یک سو علوم رشد نموده و از سویی دیگر جوامع گسترده شده و از سویی دیگر، ابزارسازی پیشرفت کرده است. در گذشتههای بسیار دور نیز میدانستند که طبق قواعد عقلی، هر چیزی معلول است و علتی میخواهد - و طبق قواعد علوم تجربی نیز میدانستند که حرارت علت جوش آمدن آب است؛ اما در آن روزگار برای گرم کردن آب، از هیزم و آتش آن استفاده مینمودند و امروزه از گاز، برق و دستگاههای گوناگون استفاده میکنند.
*- آن چه خداوند سبحان در عقل، فطرت و جان آدمی نهادینه نموده، ثابت است و تمامی مبانی معرفتی و استدلالهای عقلی، ریشه در اصول تبیین شده توسط حضرات ابراهیم، موسی، عیسی و محمد مصطفی صلوات الله علیهم اجمعین دارد - اصول مباحث در خداشناسی، معادشناسی، ولایت شناسی، دوست و دشمن شناسی، انسانشناسی، جامعه شناسی، اخلاق و بالاخره حقوق حقۀ فرد و جامعه، همه ریشه در آموزههای قرآن مجید و اهل عصمت علیهم السلام دارد؛ چنان که تمامی ادعاها، نظریات، استدلالها، گمانها و مفروضاتِ کفار، مشرکان، ملحدان، منافقان، ظالمان و فاسدان جدید، ریشه در نظریات و مواضع گذشتگان بسیار دور دارد.
کفار گذشته به پیامبران میگفتند: «این سخنان شما، همان سخنان و قصههای پیشینیان میباشد»، چنان که کفار جدید نیز همین را میگویند، راست هم میگفتند، چرا که انبیا همه یک دعوت داشتند؛ - و خداوند علیم و خبیر نیز به اهل کتاب منحرف شده فرمود: «این سخنان شما، همان سخنان کفار پیشین میباشد!» که قائل بودند خداوند فرزند دارد.
- و يهود گفتند عز ير پسر خداست و نصارى گفتند مسيح پسر خداست! اين سخنى است [باطل] كه به زبان مىآورند و به گفتار كسانى كه پيش از اين كافر شدهاند شباهت دارد خدا آنان را بكشد چگونه [از حق] بازگردانده مىشوند.
●- بنابراین، «الحاد» به معنای انکار خدا، انکار معاد، انکار حقایق و انحراف از حق به سوی باطل، «قدیم و جدید» ندارد، بلکه برخی از مصادیقش در گذشته، هم چنان باقی است، مانند: طبیعتگرایی - دنیاپرستی - بت پرستی در معابد، بودیسم، هندوئیسم و ... - برخی از مصادیقش به حسب ظاهر جدید است، مانند: «ایسمها»یی چون: «ماتریالیسم - آتئیسم - لائیسم - مارکسیسم - فرویدیسم - اومانیسم - پست مدرنیسم و ...؛ اما ریشه و ساختار نظری هیچ کدام نسبت به کفار و جاهلانِ هزاران سال پیش، هیچ تغییری نکرده است، بلکه فقط ادبیات، به کارگیری واژگان نو، شیوه القا و تبلیغات و چگونگی تحمیل بر فرهنگها و مردم متغیر شده است.
مشارکت و همافزایی- لطفاً این پرسش و پاسخ را در راستای «جهاد تبیین»، برای دوستان به اشتراک بگذارید؛ متشکر.