حوزههای علمیهی ما چقدر در تربیت روحانیونی که هم چون پیامبر اکرم (ص)، علیم، امین و مایه خیر و برکت جامعه باشند، موفق بودهاند؟ (کاردانی عمران)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات – همانقدر موفق بودهاند که اسلام و سیرهی نبوی صلوات الله علیه و آله امروز به دست ما رسیده است و میتوانیم بشناسیم که صراط مستقیم کدام است و چه کسی در آن صراط و تبعیت از آنان قرار دارد و چه کسی ندارد.
نه فقط روحانیون، بلکه همه آحاد جامعهی اسلامی باید پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله را اسوه و الگوی خود قرار دهند و با اطاعت، تبعیت و تأسی به او، چنان رشد یابند که شاهدی بر امم دیگر گردند و نیز امین و مایه خیر و برکت خود و جامعه باشند و در این امر هیچ فرقی بین یک مرد یا زن عادی، یا روحانی، استاد دانشگاه، هنرمند، ریس جمهور، کابینه، نمایندگان مجلس و ... نمیباشد، اگر که تکلیف علما و دانشمندان و صاحبان نفوذ، کلام و علم بیشتر است و در میان آنان، تکلیف روحانیون سنگینتر است، چنان چه از سویی علما و دانشمندان را جانشینان انبیای الهی خواندند و فرمودند: «العُلماءُ ورثة الانبیاء» و از سوی دیگر فرمودند اگر دانشمند و عالم (نه فقط در سلک روحانی) فاسد شود، عالَم فاسد میشود. (اذا فَسَد العالِم، فَسَدَ العالَم».
بله؛ اینها همه مسئولیت بیشتری را متقبل شدهاند و بالتبع وظایف و تکالیف سنگینتری دارند، از این رو در قرآن کریم میخوانیم که سؤال، جواب، کیفر و پاداش برای همه است، اما نسبت به کسانی که مسئول انحراف یا بدبختی دیگران شدهاند، میفرماید:
«وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ» (الصّافات، 24)
ترجمه: و بازداشتشان نماييد (نگهشان دارید) كه آنها مسؤولند.
الف - حوزههای علمیهی ما، اگر چه به لحاظی پیشرفتههای قابل چشمگیری داشتهاند، اما رکودها یا حتی عقبگردها و نکات ضعف بسیاری نیز داشته و دارند. البته باید هنگام طرح بحث بسیار دقیق بود و دچار افراط و تفریط نگردید و بهانه به دست کسانی که میخواهند به طور کلی روحانیت را منفور و تعطیل کنند نداد؛ در هر حال با تمام نکات و نقاط ضعف، هر چه از اسلام میشناسیم، از طریق همین روحانیت است که در حوزههای علمیه پرورش یافتهاند.
ب – ضعف در روشهای آموزشی و تربیتی در حوزههای علمیه (همانند مدارس و دانشگاهها)، کشفی نیست که ما به آن نائل شده باشیم و یا ضعفی نیست که ما بدان پیبرده باشیم، امروزه اغلب علمای آگاه و بصیر (حتی در اذهان عمومی – مثل حجت الاسلام و المسلیمن قرائتی در برنامه تلویزیونی)، بدان اذعان دارند.
شما امروز شاهدید که هر چند «اصول دین و اخلاق»، اصل و محور دینشناسی و دینداری است، دروسی چون عربی و احکام، شاخص اصلی دروس حوزوی گردیده است! مضافاً بر این که در این برهه از زمان و شرایط ایران به عنوان یک کشور اسلامی و حوادث و رویکردهای جهان، نیاز به علم روز، توأم با خودسازی و اخلاق به مراتب بیش از گذشته است.
ج - در عین حال، همان گونه که در دانشگاههای ما و جهان، از میان صدهاهزار دانشجو که اغلب آنها موفق به اخذ مدرک میشوند، ولی تعداد کمتری اهل علم و دانش و پژوهش میشوند، در حوزههای علمیه نیز تعداد کمتری از مجموعه طلاب، اهل عِلم به معنای واقعی میشوند. در گذشته چنین بوده است، در حال حاضر چنین است و در آینده نیز چنین خواهد بود. همیشه نیکان اندکاند و گویا قانون « ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ * وَقَلِيلٌ مِّنَ الْآخِرِينَ » همه جا شمولیت دارد.
د – نمیپرسیم چند سال لازم است، بلکه میپرسیم: چند قرن لازم است تا حوزههای علمیه بتوانند در یک عصر، آیاتی چون: سید قاضی، امام خمینی (ره)، امام خامنهای، آیت الله طالقانی، آیت الله بهجت (ره)، آیت الله بهاء الدینی (ره)، شهید آیت الله دستغیب، شهید آیت الله مدنی، شهید آیت الله صدوقی، شهید آیت الله اشرفی اصفهانی، شهید آیت الله بهشتی، شهید آیت الله مطهری، شهید آیت الله مفتح ... یا حکما و مفسرینی چون: آیت الله علامه طباطبایی و آیت الله علامه جعفری (ره) بپرورانند؟ اگر ساده بود، چرا در قرون دیگر چنین نبود و نشد؟!
بیتردید وجود پربرکت و هم زمان چنین شخصیتهایی بود که سبب بیداری مردم و تحول در اندیشه اسلامی و انقلاب اسلامی شد و البته دشمن نیز بیدلیل آنان را در رأس فهرست ترور شخصیت یا ترور فیزیکی قرار نداده بود و اکنون نیز چنین است. چنان چه شاهدید چهرهی دانشمندان و علمای واقعی تخریب میشود و یا حتی ترور میشوند، اما افرادی که اعوجاجی در تفکر، اندیشه و اهداف و عمل آنان است، معروف و گاه محبوب نیز میشوند(؟!)
ﻫ – در عین حال فراموش نکنیم که اگر چه دانشگاه یا حوزهی علمیه، عرصه تعلیم و تربیت است، اما چه در تعلیم و چه در تربیت و تهذیب نفس، اراده، همّت و تلاش خود شخص لازم است. نه دانشگاه فارغ التحصیل و دکترا را مهذب میکند و نه حوزهی علمیه قادر به تهذیب طلاب و روحانیون میباشد؛ بلکه اینها فقط «میدان، شرایط و امکان مساعد» قلمداد میگردند؛ لذا اگر شخص خودش مراقبت، تلاش و مجاهدت ننماید، همین علم بلای جان خودش و دیگران میشود. همین «علمی» که از یک سو نور است، از سوی دیگر خودش حجاب ظلمانی میشود «العِلمُ هوَ حجاب الاکبر».
نگاه و انتظار منطقی:
در این مقوله نیز مانند سایر مقولات، شرط به دام ذهنیات نیافتادن و گوی و میدان به دست دشمن در ضد تبلیغ ندادن، نگاه و انتظار منظقی از خودمان و هر شخصیت حقیقی و حقوقی دیگر است.
همان گونه انتظار نداریم همه دانشجویان جابر بن حیان، فارابی، بوعلی یا ملاصدرا شوند – و همان گونه که انتظار نداریم همه حکام و مسئولین امیرالمؤمنین علیه السلام یا مالک اشتر شوند – همین طور انتظار نداریم که همه آیات عظام، امام باقر و امام صادق علیهماالسلام شوند و یا همه طلاب، امام خمینی و آیت الله خامنهای و آیت الله بهشتی و آیت الله مطهری شوند. قرار نیست فلان طلبه یا حجت الاسلامی که میشناسیم یا امام جماعت مسجد سر کوچهی ما الزاماً آیت الله حسن زاده آملی یا آیت الله جوادی آملی شود، لذا به هر کس به حد و اندازه و جایگاه خودش نگاه میکنیم و به اندازهی مرتبه و مسئولیتش انتظار داریم، اما انتظار عمومی این است که همگان در صراط مستقیم شدن قرار گرفته و راه رشد را به درستی بپیمایند.
- تعداد بازدید : 1099
- 29 فروردین 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون