ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: با توجه به جایگاه، اهمیّت، نقش و اثر تبلیغات در هر موضوع و موردی [مادی یا معنوی]، لازم است ابتدا به چند نکته مهم توجه شود:
واژه تبلیغ: کلمه "تبلیغ" از ریشه "بَلَغَ" به معنای ابلاغ کردن را از قرآن گرفتهاند. و البته ابلاغ الزاماً کلامی یا تصویری یا پیامی نیست، بلکه به معنای "رسیدن و رساندن" نیز به کار میرود، از این رو در "رسیدن به رشد" و حتی کمال سنّ و بلوغ نیز از همین واژه استفاده شده است.
خداوند متعال درباره مسئولیت و تکلیف رسولانش فرمود: «مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاَغُ وَاللّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ - بر پيامبر [خدا، وظيفهاى] جز ابلاغ [رسالت] نيست، و خداوند آنچه را آشكار و آنچه را پوشيده مىداريد مىداند/ المائده، 99» - و رسولان نیز دائم به مخاطبین خود متذکر شدهاند که «وَمَا عَلَيْنَا إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ - و بر ما [وظيفهاى] جز رسانيدن آشكار [پيام] نيست.»
آگهی – در فارسی [به ویژه تبلیغات تجاری را] به «آگهی» ترجمه کردهاند. شاید آن جامعیت معنای «تبلیغ» را نداشته باشد، اما در حال نشان میدهد که هدف و مقصود اصلی از هر گونه تبلیغ یا آگهی، مطلع کردن و آگاه نمودن مخاطبین از موضوع میباشد.
جذب – بدیهی است که چه در امور معنوی و چه در امور مادی و بازرگانی، این تبلیغ یا آگهی (اطلاع رسانی و آگاهی بخشی)، باید به همراه «جاذبه» باشد تا در مخاطب میل و رغبت به رویآوردن و گرویدن ایجاد نماید؛ و اگر دافعه ایجاد کند، به آن میگویند: "ضد تبلیغ"؛ همین کاری که در اسلام هراسی و تبلیغات دروغ، علیه اسلام یا جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان جهان میکنند.
اصل مجاورت – در تبلیغ (آگهی)، اصول و چارچوبهایی وجود دارد که اگر رعایت شود، بازدهی را افزایش میدهد و اگر نشود، چه بسا حتی تبلیغ را به ضد تبلیغ مبدل نماید. مثل معرفی صحیح – بیان و ابلاغ محکم و قاطع، اما دلنشین – مخاطب شناسی ... و از جمله رعایت «اصل مجاورت».
اصل مجاورت، یعنی چیزی که معرفی و به سوی آن دعوت میشود، در کنار چیزی که از قبل معروف و محبوب است قرار گیرد، تا به واسطهی معروفیت و محبوبیت و جاذبهی او، این هم معروف و محبوب گردد. به عنوان مثال، خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي - منم، من، خدايى كه جز من خدايى نيست، پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار / طه، 14». ببینید، خود را معرفی کرد که «الله» است و متذکر شد که هیچ إله دیگری که محبوب انسان گردد و انسان واله و حیران او شود وجود ندارد و سپس دعوت به اقامهی نماز را در مجاورت این عشق و محبت فطری و همگانی قرار داد، تا به واسطه محبت به خدا، محبت به نماز نیز ایجاد گردد.
زن در آگهیهای بازرگانی:
زیبایی و جاذبهی زن، به ویژه برای مردان (که محور اقتصاد در تولید، توزیع و مصرف هستند) نیازی به معرفی و تبلیغ ندارد. و البته این زیبایی نیز فقط در شکل صورت و اندام او نیست. بلکه صدا، نگاه، رفتار، ادا، عشوه و ... همه جاذبه دارد.
حالا صاحب کالا یا محصول، برای فروش و درآمد بیشتر، این جاذبهی خداداد و طبیعی را در کنار محصولش قرار میدهد تا برای آن نیز جاذبه ایجاد کند. مثل این که برای معرفی یک چای یا قهوه، کسی را نشان دهند که در یک فضای سبز طبیعی (جنگل، کنار دریا یا ...) نشسته و از چای مینوشد. حالا اگر زنی جوان و زیبا و دلنشین باشد و این فنجان را برای مردی (مثلاً همسرش) بیاورد، این جاذبه به مراتب شدیدتر میشود.
استفاده ابزاری از زنان و کودکان در آگهیهای بازرگانی:
یک عده نیز از زن، تحت عناوینی چون آزادی زنان، نقش اجتماعی زنان، نقش اقتصادی زنان و سایر شعارهای فمینیسمی که فقط برای فریب دادن زنان و استفاده ابزاری از خلقت و بدن (زیباییها و جاذبههای جنسی) آنهاست، از زنان، برای آگهی، تبلیغات و بازاریابی استفاده میکنند، تا با این «مجاورات» و جاذبه، کالا یا محصول آنها نیز محبوب و مجذوب واقع گردد. البته ناگفته نماند که این کار، نوعی غش در معامله نیز هست، چون وقتی چای، روغن، برنج، لباس، خودرو یا ... را میخرید، آن زنی را اول او را تبلیغ کردند و به واسطهی جاذبهی او کالای خود را تبلیغ کردهاند، به همراه نمیدهند.
این «بردگی مدرن زنان»، محصول غرب است که متأسفانه در کشور ما نیز در حال ترویج میباشد. فقط آگهی بازرگانی در شبکههای سیما نیست، امروز همگان تماسهای تلفنی دختران و زنان، و عشوههای آن چنانی (سلام، چطوری، عزیزم یک دقیقه برام وقت میذاری به حرفم گوش کنی ... ما یک کتاب و یک لوح داریم که در آن ...) – یکی از آنها به من (نویسنده) حتی التماس میکرد: «ببین عزیزم، آخه من روزیم تو همینه، اگر تو اینو از من نخری، من کارمو از دست میدم، تو رو خدا، بخر».
و بدتر آن که به رغم ممنوعیت سوء استفاده کاری از کودکان، از آنان نیز برای این مجاورت بهرهکشی میشود.
مسئولیت با کیست؟
در واقع این زنان و کودکان، همان کنیزان و بردگانی هستند که باید آزاد شوند. از اینها خواسته میشود که جاذبههای جنسی خود را برای درآمد عرضه کنند. به عنوان مثال در آگهیهای داخلی که عریانی «سکس» در آن ممنوع میباشد، مثلاً زن با تمام آرایش، نگاهی که به شوهرش میکند و فلان برنج یا روغن را تبلیغ میکند؛ اما این نگاه جاذب و با عشوه و لحن دلانگیز، فقط به شوهر نمایشیاش نیست، بلکه به تمامی مخاطبین است!
منتهی چه کسی مسئول است؟
احساس مسئولیت و اقدام جدی، اختصاصی به رییس قبلی یا رییس جدید صدا و سیما ندارد، بلکه همه مسئولاند و متصدیان امر مسئولیت مستقیمتری دارند.
مجلس قانونگزار و ناظر باید نقشآفرینی کند – رییس صدا و سیما باید قاطعانه مدیریت کند – بخش بازرگانی صدا و سیما نه تنها نباید چنین آگهیهایی را تولید کند، بلکه قبل از پخش بازبینی کرده و از سفارش دهنده نپذیرد - قوه قضاییه باید به صورت جدی وارد عرصه شود، اگر قوانینی موجود است، بر اساس آن پیگیری کند و اگر نقص قانون وجود دارد، لایحه به مجلس بدهد – علما، فقها و مراجع محترم، باید متذکر شده و هشدار بدهند – دانشمندان، فرهیختگان و اهل تحلیل و نقد و بررسی، باید ابعاد این فاجعه را بیان کنند و بالاخره مردم هستند که باید با انتقادهای شدید، ناخوشایندی خود را متذکر شده و حتی تحمیل نمایند و حقوق خود را از متصدیان امر مطالبه کنند.
کلمات کلیدی:
گوناگون