ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: عمراً بنده و شما و دیگران، هیچ گاه نمیتوانیم و نخواهیم توانست که شدت عزاداری پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، در شهادت عمویشان حمزهی سیدالشهداء علیه السلام را داشته باشیم، یا شدت حزن و اندوه و عزاداری حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را برای شهادت فاطمه زهراء علیهاالسلام درک کنیم، یا مانند: امام حسن و امام حسین علیهمالسلام بر رحلت یا شهادت بزرگان و عزیزان سوگوار باشیم. چرا که علم، معرفت، ایمان، عطوفت، محبت و بصیرت آنان را نداریم و درکمان از اوج حقایق و عمق فجایع، بسیار ضعیف است.
الف - پیامبر اکرم، حضرت امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه زهراء و امام حسن مجتبی، حتی قبل از شهادت امام حسین علیه السلام، بر مظلومیت و شهادت ایشان میگریستند و امامان بعدی، همه مجالس تعزیه برپا میکردند، پس این چه تهمتی است که میگویند: «آنها چنین سنتی نداشتند؟!».
ما برای مظلومیت و شهادت حضرت صدیقه کبرا، سیدة النساء، فاطمه زهراء علیهاالسلام محزون میشویم و عزاداری میکنیم، اما هیچ موقع چون امیرالمؤمنین که خود یعسوب الدّین است، نمیفهمیم و بالتبع گریهکنان نمیگوییم: «بیستون شدم».
ما برای مظلومیت و شهادت حضرت ابوالفضل العباس محزون شده، گریه میکنیم و چه بسا عزاداری با شکوهی هم بکنیم، اما هیچ موقع مانند امام حسین علیهالسلام، گریه کنان نمیگوییم: «الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِی وَ قَلَّتْ حِيلَتِی واضَیعَتا بَعدِکَ یااَخی - اکنون کمرم شکست و چارهام اندک شد، وامصیبتا بعد از تو، ای برادر!» چون اصلاً معرفت، شناخت و درک این معانی را نداریم و عظمت ایشان و نقش و اثرشان در احیا و ابقای اسلام و نجات خودمان را نمیشناسیم.
الف – ما اندکی از معرفت، محبت و مودت را داریم و پارهای از علوم و اطلاعات نیز به دستمان رسیده است؛ قلبمان با پردههای هوای نفس محجوب شده، نفسمان با جهل و نافرمانی معیوب شده و بالتبع عقلمان نیز معیوب شده و هدف انواع ضدتبلیغ و هجمه دشمنان قرار گرفتهایم، این است چگونگی کمّی و کیفی عزاداریهایمان، برای خودمان و آن چه از دست دادیم و شرایطی که در آن گرفتار آمدیم؛ پس اگر معرفت، ایمان، علم، بصیرت و عواطف کاملتری داشتیم چه میشد؟
«إِلَهِي قَلْبِي مَحْجُوبٌ وَ نَفْسِي مَعْيُوبٌ وَ عَقْلِي مَغْلُوبٌ وَ هَوَائِي غَالِبٌ وَ طَاعَتِي قَلِيلٌ وَ مَعْصِيَتِي كَثِيرٌ ...» (دعای صباح)
ترجمه: خداى من! دلم در پردههاى ظلمت پوشيده شده و جانم دچار كاستى گشته و عقلم مغلوب هواى نفسم شده و هواى نفسم بر من چيره آمده، طاعتم اندك، و نافرمانيم بسيار گردیده ... .
ب – حزن، اندوه و عزاداری، دو بُعد دارد:
1- یک بُعد آن شخصی است که به عقل و قلب هر کسی بستگی دارد. به بینش و دانش او از یک سو و به قلب، محبت و مودت و عاطفهاش از سوی دیگر، بستگی دارد.
2- بُعد دیگر، آرمانی و انگیزهای است؛ در پی احقاق حق است؛ حفظ و تداوم و پویایی شعائر است، تا از یک سو مانع از فراموشی و مستحیل شدن در جار و جنجالهای شیطانی دیگران نگردد؛ از سوی دیگر زنده و پویا بماند و راهنما و راهگشا باشد و از سوی دیگر تجلی وحدتی قلبی حول محور «حبل الله المتین» باشد. و این به جمعیت و جماعت بستگی دارد.
دشمنان:
دشمنان اسلام و مسلمین، با هر دو بُعد مخالفند. چرا که اولاً میدانند انسان در نهایت به سوی آن کسی یا آن چیزی میرود که او را دوست دارد؛ و آنها میخواهند قلبها نسبت به اهل بیت علیهمالسلام بیتوجه و بالتبع بی عاطفه و مودت شود، تا بتوانند محبوبهای خود را در این حرم دل جایگزین کنند – و از سوی دیگر از ظهور جمعی حول محور «حبل الله = معصومین علیهمالسلام»، میترسند و تنفر دارند. چرا که سبب دانش و بینش و بصیرت اذهان عمومی میگردد؛ مرزهای حق و باطل را روشن میکند؛ تفاوت اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله، با انواع و اقسام اسلامهای جعلی و تقلبی، مانند اسلام معاویهای و یزیدی را در طول زمان واضح میکند؛ و در نهایت سبب میشود که تجمع مردم، حول محور آنها نباشد؛ و اهداف پلیدشان در سلطه محقق نگردد. سبب میگردد که این تجمع بصیرت بخش، به خیزش علیه آنان منجر گردد.
تمامی جنجالها و ضدتبلیغهایی که علیه محبت، حزن و عزاداریها میشود، ریشه در همین دو دلیل دارد، وگرنه کسی نگران خوشحال یا ناراحت شدن ما نیست.
اگر مسلمانان عالَم 24 ساعته بخندند (چنان چه حتی خندههای فیزیکی و بیروح تجویز میشود) – یا 24 ساعته بر مصائب خود و مصیبتهایی که آنان تحمیل میکنند، گریه کنند و مجالس عزا برپا کنند، هیچ یک از مستکبران را نگران نمیکند، اما اگر این شادی و خنده و یا این حزن و گریه و عزاداری، حول محور «حبل الله» باشد، همه نگران شده و به تکاپو میافتند. چرا که به «اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ وَ وَلِیُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ» منجر میگردد.
پس، به هر دو لحاظ معرفتی و عاطفی و نیز انگیزهای و اجتماعی (به تعبیری سیاسی)، جشن و عزا حول محور ولایت و امامت، بسیار ارزشمند و ضروری است. «وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ»
مرتبط:
فلسفه و حکمت عزاداری برای معصومین (ع) چیست؟
استاد ما میگوید: چرا باید این قدر عزاداری کرد؟ امام حسین (ع) شخصیت بزرگی بوده و ما باید به ایشان احترام بگذاریم نه این که عزاداری کنیم.
کلمات کلیدی:
گوناگون امام حسین(محرم) عزاداری