ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: جهانبینی آنها درست است، ما باید در آموختههای خود تجدید نظر کنیم و به فکر اصلاح و اکمال دیدگاههای خود باشیم.
خب، راست میگویند. نه ما مثل امام حسین علیهالسلام هستیم و از ایمان و صبر ایشان برخورداریم، نه مصائب وارده بر ما مثل مصایب ایشان است. نه آنها در مصایب خود غم و اندوه و گریه نداشتند؛ و نه از ما خواستهاند که نداشته باشیم.
ما چون مقولههایی چون "مصیبت"، "صبر"، "اسوه و الگو بودن اهل عصمت علیهمالسلام" و هم چنین چگونه "تسلی" دادن را درست درک نکرده و یاد نگرفتهایم، روش برخوردمان نیز غلط است و پاسخ نمیدهد. [البته در بسیاری از موارد همینطور است، نه فقط در تسلی مرگ].
روزی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، به یاد پسرشان حضرت ابراهیم افتادند که بنا به اقوال قبل از دو سالگی از دنیا رفته بود. ایشان گریستند؛ عدهای متعجب پرسیدند: آقا شما چرا گریه میکنی، مگر پیامبر نیستید؟ فرمودند: چرا پیامبرم؛ اما پدر هم هستم.
الف – خداوند متعال به انسان عقل، شعور و منطق داده است برای شناخت، تفکر و تدبیر – قلب، احساسات و عواطف هم داده است برای دوست داشتن و بد آمدن؛ حال دلیلی ندارد که انسان هر دویِ آنها یا یکی از آنها را ار کار بیاندازد. پس تا وقتی عقل و قلبش محجوب و بیمار نشده و از پای در نیامده، هم تفکر دارد و هم "عشق و نفرت"، پس سرور و حزن هم دارد، خنده و گریه هم دارد و باید داشته باشد تا رشد و تکامل یابد.
ب - یقینا کسی که از غصه درگذشت پدر، مادر، همسر، فرزند و سایر عزیزانش گریان نشود، در غم ابا عبدالله الحسین علیهالسلام نیز اشکی از قلب نمیریزد، چون خیلی این قلب دیگر خیلی قصی شده است. همانطور که اگر انسان نبی درونی (عقل) را لبیک نگفت، به نبی بیرونی (رسول) نیز لبیک نمیگوید و دعوتش را نمیپذیرد و اگر در قلب خود خدا را نیافت و عاشقش نشد، در بیرون نمییابد.
مصیبت:
مصیبت یعنی "برخورد کردن"، که البته بیشتر به حوادثی که مطلوب نیستند اطلاق میگردد. اما هیچ کس را گریزی از "مصیبت" نیست، حتی اهل عصمت علیهمالسلام نیز نه تنها از مصیبت در امان نیستند، بلکه بیشتر در معرض انواع آن قرار دارند. چرا که "مصیبت"، به ویژه در فقدان محبوبها، سبب علم، اخلاص و رشد میگردد. با این مصیبتها، انسان نه تنها علم پیدا کرده و میفهمد که همه چیز فانی است، به جز حق تعالی و وجه او باشد؛ بلکه این حقیقت را مکرر درک و وجدان میکند.
از این فرمود که مؤمن وقتی دچار مصیبت میشود، دچار خودباختگی نمیگردد، چون میداند که تعلقی به آن نداشته است، پس مبدأ و مقصد خود را یاد میکند و میگوید که اول و آخر برای من خداست: «الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ - همان كسانى كه چون مصيبتى بر آنها وارد شود گويند: همانا ما از آن خداييم و همانا به سوى او باز خواهيم گشت / البقره، 156».
مرگ:
مرگ نزد ما از سختترین "مصیبت"هاست؛ هنوز خیلی مانده تا زیبایی مرگ فرهنگسازی شود و انسان بفهمد که "مرگ"، پل زیبای عبور برای وصال و لقای محبوب است. هر کسی نمیتواند مانند امام حسین علیهالسلام بگوید: «مرگ مانند جواهری بر گردن دختری جوان است» و یا مثل حضرت قاسم علیهالسلام بگوید: «احلی مِن العسل – از عسل شیرینتر و گواراتر است».
اما، اگر کسی به این حد نیز برسد، باز از خوف مرگ خود و یا در سوگ عزیزان خود گریان میشود، دست کم به این میگرید که آنها رفتند و رسیدند و او باید ما بقی راه را بدون آن یاران عزیز طی کند و یا زندگی را در فراق آنها ادامه دهد. خب این گریه و ماتم دارد.
تسلی:
تسلی دادن دیگران به هنگام وارد شدن مصیبتها به آنان [به ویژه مصیبت مرگ عزیزان]، امری انسانی و بسیار شریف است؛ اما معنای تسلی دادن این نیست که به او بگویند: گریه نکن، ماتم نداشته باش، غصه نخور، عزیزت را فراموش کن، یا فقط برای امام حسین علیهالسلام گریه کن و ...؛ اینها خطاهای ما در دلداری و تسلی دادن است و اصلاً انطباقی با جهانبینی و ایدئولوژی و یا بهتر بگوییم، آموزههای اسلامی، به ویژه در تعلیم و تربیت و ارتباطات ندارد. اهل عصمت علیهمالسلام، مصیبت زده را اینگونه تسلّی نمیدادند.
امام صادق علیهالسلام، به صاحب عزا نفرمودند که کریه نکن، یاد مصیبت کربلا بیافت و ...، بلکه فرمودند: « جبر الله وهنکم، وأحسن عزاکم، ورحم متوفاکم» (میزان الحکمة، محمدی الریشهری، ج3، ص1972)
امام رضا علیهالسلام در تعزیه حسن بن سهل فرمودند: «التهنئة باجل الثواب أولى من التعزیة على عاجل المصیبة» (همان)
یاد مصیبتهای اهل بیت علیهمالسلام:
بله، فرمودهاند که در مصیبتهای وارده به خود، یاد مصیبتهای وارده به ما اهل بیت علیهمالسلام بیافتید. اما معنایش این نیست که مصیبت خود را فراموش کنید و یا اصلاً ناراحت هم نشوید.
بلکه یعنی، زندگی سرتاسر مصیبت است، اول مصیبت فقر و ناداری بر تو احاطه دارد – بعد که به تو میدهند، مصیبت حفظ و نگهداری و بهرهوری درست (آن هم در میان مفاسد تباه کننده و دشمنان حسود و حریص و طماع) گریبانگیرت میشود – و بعد هم هر چه دادهاند، چون امانت بود پس میگیرند و مصیبت ناداری و فراق، مجدد به تو اصابت میکند.
ابتدا که متولد میشوی، بینایی نداری؛ خب این یک مصیبت است – بعد به تو نور چشم میدهند و کاملش میکنند، این هم خود مصیبت است – بعد با کهولت سنّ سوی چشمت ضعیف میشود و حتی ممکن است از بین برود، این هم مصیبت است و مرگ حلقهی آخر این سلسله.
«وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ» (یس، 68)
ترجمه: و كسى را كه عمر دراز دهيم او را در خلقت، واژگون مىكنيم (نيروهايش را رو به ضعف مىبريم)، پس آيا نمىانديشند؟ (به تعبیری: هر کس را که عمر دراز دهیم، از خلقتش میکاهیم).
پس فرمودند در مصیبتها به یاد مصیبت ما باشید، یعنی در هر حادثهای – چه تلخ و چه شیرین – از ما و یاد ما غافل نشوید. هم وقتی میبینید که بر ما نیز آن مصیبتها و شدیدتر از آنها وارد شده است، تسلی دل شما میشود – هم غم و اندوه شما، جهت و نور الهی میگیرد – هم در واکنش، صبر، استقامت، چارهجویی ... و یا حفظ یاد و خاطره عزیز نیز به ما تأسی میکنید.
مصیبت بیماری، مرگ، زندانی و شکنجه شدن، هجرت، فراق اهل و عیال و خویشان، دوری از وطن، گرفتاری و بدهکاری، گرسنگی و تشنگی، مصیبت متهم شدن به انواع افتراها، مصیبت غیض و غضب جاهلانه دشمنان، و یاری احمقانه و یا خیانت دوستان (حتی همسر)، مصیبت تنهایی در میان انبوه جمعیت، یا تنهایی در گودال قتلگاه، مصیبت فتنههای خانگی یا خارجی، مصیبت قطع عضو خود یا عزیزان و یا حتی دیدن سرها بر بالای نیزهها و ...، همیشه بوده و هست و خواهد بود، پس اگر به یاد امامان باشیم، نه تنها در صبر و استقامت و تحلیل وقایع و درس و عبرت الگو برداری میکنیم، بلکه در حزن و اندوه و گریه نیز به آنان تأسی میکنیم.
در نتیجه: در وفات پدر، به مادری که همسر و یاور و شریک زندگیاش را از دست داده، نمیگوییم یا گریه نکن و یا فقط برای ابا عبدالله علیه السلام گریه کن؛ بلکه میگوییم: إن شاء الله خداوند متعال مقامش را رفیع و جایگاهش را فراخ و بهشت قرار میدهد – میگوییم: تو او را دوست داشتی، اما خدا بندهاش را بیشتر دوست دارد و او را کفایت میکند – میگوییم: إن شاء الله خدا او را با ائمه مشحور کند و به تو از صبر حضرت زینب و سایر بازماندگان علیهم السلام نصیب گرداند؛ إن شاء الله به حق باب الحوائج علیه السلام، این بیماری، بدهی یا مشکل تو مرتفع میگردد و ... .
کلمات کلیدی:
گوناگون ذکر صبر