ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: انحراف بزرگ همین است که گمان میکند صحنه قیامت، صحنه محاکمه "خدا و شیطان" به قضاوت انسان است؟!
اگر کسی واقعاً از روی اندیشه و قلب چنین ادعایی داشته باشد، نه فقط مسخره نیست، بلکه دقیقاً تجلی همان صفات و گفتار و دعوتهای شیطانی است که خود را در قالب "اندیشه" پنهان کرده و جلوه میدهد، تا مبتلا به موضعاش مغرور نیز بشود.
تکبر – کسی که میگوید: «ما فقط حرف خدا را شنیدهایم باید حرف شیطان را هم بشنویم»، از یک موضع بالا نسبت به خدا و شیطان برخورد میکند؛ چنان که گویی اوست که حاکمیت دارد و بر مستند قضاوت و داوری نشسته تا حرف و ادعای طرفین را گوش کند و سپس رأی خود را صادر نماید؟! و حال آن که چه انسان، چه ملائک، چه ابلیس و سایر جنیان، چه انبیا و اولیا علیهم السلام و چه شیاطین جنّ و انس و ...، همه مخلوق او هستند و حاکم و داور اوست؛ خداست که بین دیگران حکم میکند، نه این که دیگران بین خدا و ابلیس و ... حکم کنند. آن که علیم، حکیم و مالک است حکم میکند، نه آن که خود جاهل و مخلوق و محکوم است.
«اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ» (الحج، 69)
ترجمه: خداوند در روز قيامت ميان شما در آنچه در آن اختلاف داشتيد داورى خواهد كرد.
غفلت – انسان به هر میزان (یک سر سوزن، یا تماماً) که دچار تکبر شود، به همان میزان دچار "غفلت" نیز میگردد، چرا که تکبر انسان را متوجه خود میکند، پس از "غیر" غافل میگردد، حال این غیر خدا باشد، یا بندگان خدا.
شدت غفلت متکبر به حدی است که از "خود" نیز غافل است و شاید بتوان گفت: "ابتدا از خود غافل میشود و سپس از دیگران"، چنان چه اگر از حقیقت خویش غفلت نمیکرد و عبد بودنش را به واسطهی فراموشی خدا، فراموش نمیکرد، هیچ گاه تکبر نمینمود. «مَن عَرَفَ نَفسَه، فَقَد عَرَفَ رَبّه».
این غفلت سبب میشود که انسان نفهمد که «اتفاقاً حرف شیطان را به مراتب بیشتر از حرف خدا کرده و میکند». در حالی که همهی حواسش متوجه به شیطان است و دائم حرف شیطان را گوش میکند و به فرمودههایش عمل میکند، مدعی میشود که «ما فقط حرف خدا را شنیدهایم باید حرف شیطان را هم بشنویم».
کفر – این تکبر و غفلت، انسان را به کفر میکشاند، حتی بدون این که خودش بفهمد. به عنوان مثال، در همین سؤال دقت کنید؛ خدا فرمود من چنین امر کردم و ابلیس چنان استکبار و ابا کرد و ...؛ حال کسی که بگوید: «من فقط حرف خدا را شنیدم، حالا باید حرف شیطان را هم بشنوم» یعنی چه؟! آیا حمل بر این نمیشود که شاید (العیاذ بالله) خدا دورغ گفته است، حالا ببینیم خود شیطان چه میگوید؟ یا این که شاید (العیاذ بالله) نه نفع خودش حرف زده؟ یا دست کم این که برداشت و قضاوت خدا این بوده، حالا باید ببینیم که برداشت و قضاوت ابلیس چیست؟!
خب، آیا این نگاه، اعتقاد و سوء ظن نسبت به خداوند سبحان، کفر و شرک نیست؟!
شیندن حرف خدا و شیطان:
شنیدن حرف خدا و ابلیس، نه تنها سخت نیست و به قیامت موکول نشده، بلکه استمراری بدون لحظهای فاصله دارد و باید در همین دنیا شنیده شود. در آخرت که حرف شیطان به جز لعن و نفرین و تحقیر اتباع خود، چیز دیگری نیست:
«وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلاَ تَلُومُونِي وَلُومُواْ أَنفُسَكُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَآ أَشْرَكْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» (ابراهیم، 22)
ترجمه: و چون كار (روز قيامت) تمام شود (و دوزخيان در جاى خود قرار گيرند) شيطان (بزرگ و ابليس اوّل در خطابى به همه دوزخيان) گويد: همانا خداوند شما را وعده حق داد (وعدهاى كه همه تحقق يافت) و من شما را وعده دادم و تخلف كردم (همه خلاف درآمد) و مرا بر شما (در دنيا) هيچ تسلطى نبود جز آنكه شما را دعوت كردم و شما مرا اجابت كرديد، پس مرا سرزنش نكنيد و خود را سرزنش كنيد و اينك من فريادرس شما نيستم و شما هم فريادرس من نيستيد، من به اينكه پيش از اين مرا شريك طاعت خدا كرديد كافرم همانا ستمكاران را عذابى دردناك است
*- خداوند متعال دائماً به زبان عقل، قلب، فطرت، خلقت و وحی و الهام حرف میزند، ابلیس هم دائم از طریق نفس در درون و برون حرف میزند. و با تأسف بسیار، باید اذعان داشت که اتفاقاً اکثر ما انسانها دائماً مخاطب و مستمع حرف شیطان و شیاطین بزرگ و کوچک درونی و بیرونی هستیم، لذا بهتر است بگوییم: "ما تا کنون حرف شیطان را گوش کردیم، بهتر است کمی هم توجه کنیم که خدا چه فرموده و دائماً چه میفرماید"؟ انسان هم قرآن که کلام الله است را در اختیار دارد، و هم عقل، هم فطرت، هم الهام، هم اولیاءالله و ... دارد؛ اما از آنجا که روی به سوی طبیعت (ماده و جرم و زندگی حیوانی) خود نهاده است و نه روی به سوی خدا و فطرت خویش، بر گوشها برای شنیدن حرف حق پرده افتاده است.
این قانون خداست، به هر طرف که توجه کنیم، صدای همان را میشنویم. ندیدهایم وقتی انسان تمام حواس و شنوایی خود را معطوف (مثلاً) شنیدن اخبار کرده، دیگر سخن بقیه را نمیشود، حتی اگر اصوات به صورت فیزیکی به پردههای گوشش برسد، هیچ مفهومی را درک نمیکند، تا آن که حادثهای او را متوجه مخاطب دیگری کند؟ یا حتی وقتی در خودش فرو رفته و به موضوعی توجه کرده است، صداهای دیگر را نمیشنود و اگر به صورت فیزیکی هم بشنود، متوجه نمیشود؟
« وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْاْ عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا » (الإسراء، 46)
ترجمه: و (به مجازات كفرشان) بر دلهاى آنها پوششهايى (از غرور و حبّ جاه و مال) قرار دادهايم كه مبادا آن را بفهمند و در گوشهايشان سنگينى (قرار دادهايم)، و چون پروردگارت را در قرآن به يگانگى ياد كنى در حال تنفر پشت مىكنند.
پس لازم است که کلام خدا را بشنویم و تبعیت کنیم و متوجه باشیم که قاضی، داور و حکم کننده اوست، نه ما.
«وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّىَ يَحْكُمَ اللّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ» (یونس، 109)
ترجمه: و از آنچه بر تو وحى مىشود پيروى كن و شكيبا باش تا خدا [ميان تو و آنان] داورى كند، و او بهترين داوران است.
اطلاعیه: پنجمین کتاب الکترونیک، با موضوع احکام درج شد. هر گونه کپی و نشر با ذکر منبع رایگان و مجاز میباشد.
کلمات کلیدی:
گوناگون قیام