پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
پیش از هر امری، دقت شدید داشته باشید که جریان ایجاد دو دستهگی، از سطح جوامع و اقشار گوناگون، به داخل خانهها نفوذ کرده است و دشمنان سعی دارند به شکلی و به هر مقداری که شده، بین اعضای خانواده، سپس خویشان و دوستان نزدیک، نه تنها جدایی ایجاد کنند، بلکه آنها را در صفوف مقابل هم قرار دهند! حال فرق نمیکند که موضوع دین خدا باشد، یا گرایش به یک جریان سیاسی، یا طبّ سنتی و مدرن و یا ...، بلکه هدف، ایجاد دو دستهگی است به هر شکلی!
این دسیسۀ دشمن، تازگی ندارد، هزاران سال پیش نیز سعی دشمن بر همین بوده است، چرا که اگر در سطح خانواده و خویشان اختلاف و حتی رویارویی ایجاد شود، در سطح جوامع کوچک و بزرگ، حتی تشنج و درگیری نیز ایجاد میشود و این همان است که دشمن میخواهد.
الف – اولین نکتۀ حایز اهمیت این است که هرگز خود را به خاطر انجام برخی از احکام [که البته توفیق و فضیلت است]، مؤمن و دیگران را کافر و مشرک نشمارید! حتی اگر به صورت علنی مطلبی خلاف دین بگویند، احکامی را رعایت نکنند و یا در رویارویی با شما تندی یا مسخره نیز بنمایند.
مردم ما، عموماً مسلمان هستند، توحید و معاد را قبول دارند، پس کافر و مشرک نیستند؛ لذا نمیتوان به همین راحتی کسی را "کافر یا مشرک" خواند، اگر چه اظهاراتی داشته باشد. بسیاری از این برخوردها، از روی نادانی و لجاجت با شما یا دیگران میباشد، نه از کفر و شرک اعتقادی و قلبی.
●- به امام حسن مجبتی علیه السلام، که "کریم و حلیم" از القاب برجستۀ ایشان بود گفتند: «کشاورزی هست که حتی هنگام کار و بیل زدن، به امیرالمؤمنین علیه السلام، ناسزا میگوید و لعن میکند»! خب، به لحاظ ما نه تنها کافر است، بلکه معاند نیز هست و چون سبّ میکند، حکم سنگینی دارد.
گزارشات آنقدر زیاد شد که ایشان [در زمان حکومتشان] فرمودند: «برویم ببینیم که چه میگوید؟!»؛ اطرافیان حدس زدند که لابد ایشان را به اشد مجازات محکوم نموده و خواهد کشت. نزد کشاورز رفتند و پرسیدند: «دردت چیست و چه میگویی و چرا اینقدر ناسزا و لعن میگویی؟!" پرسید: «تو کی هستی؟!" فرمود: «حسن بن علی هستم»، او به خود ایشان و پدرشان با شدیدتری لحن و واژگان ناسزا گفت! حضرت نگاهی نمودند و پرسیدند: «اوضاع کشاورزی چطور است؟»، او فغانش بلند شد که باران نباریده، محصول کم است، بازار خراب است و ... .
خلاصه حضرت پرسیدند: «اگر بارش خوب بود، محصولت چقدر میشد و چند میفروختی سود میکردی؟» و او پاسخ داد. حضرت فرمودند: «همه محصولت را به همان قیمت میخرم».
کشاورز نگاهی کرد، اشک در چشمانش جمع شد، به پای آقا افتاد و گریه و استغفار کرد.
بنابراین، بسیاری اگر چه جاهل (بیخرد) و نادان هستند، اگر چه اخلاق خوبی ندارند، اگر چه در انجام احکام تنبل هستند و ...؛ اما به دلیل فشارهای مضاعف و نیز کم تحملی، دچار عصبیت میشوند و خود را با موضعگیریهای لفظی یا حتی عملی و حتی ناسزا و تمسخر خالی میکنند، نه این که قلباً کافر، مشرک و معاند باشند!
ب – اگر شما در اوج ایمان، علم و تقوا باشید و طرف مقابل شما به صورت واقعی در اوج کفر و شرک و فساد هم باشد، فاصله شما با آنان، به حد پیامبر اکرم و امامان صلوات الله علیه و آله، با کفار و مشرکین و فاسقان نمیرسد؛ خب آنان چه کردند؟! جز این است که بال رحمت به سوی آنان گشودند - و با صبر و حلم، تندیهای آنان را تحمل نمودند - در رفع مشکلات فرهنگی، اقتصادی، معیشت و گرفتاریهای آنان کوشیدند - فحش و کتک خوردند، اما تحمل کردند تا باشد آنها نیز هدایت یابند؟! لذا فرمود: «تو دارای خلق عظیم هستی و اگر غیر از این بود، مردم از اطرافت پراکنده میشدند، و این رحمت خداوند بر توست – پس برایشان دعا کن و مغفرت بطلب»:
«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ» (آل عمران، 159)
ترجمه: به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان [مردم] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مى شدند پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد.
ج – مؤمنتر از حضرت موسی علیه السلام نیستیم و کافرِ لجوج و معاندتر از فرعون نداریم که حتی ادعای اولوهیت و ربوبیّت مینمود و بندگان خدا را به اسارت و بندگی خود کشانده بود، مردان را میکُشت و زنان را برای حرمسرا، کار، تولید مثل و ... زنده نگه میداشت! خداوند متعال به حضرت موسی و برادرش هارون فرمود که به سوی او روید که طغیان کرده است؛ اما اولین دستور در برخورد اول، نرم سخن گفتن بود، باشد که سبب تذکر او گردد: "فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى - اما بنرمى با او سخن بگوييد؛ شايد متذكّر شود، يا (از خدا) بترسد!" – پس خدا میداند که اولین اثر در نرمی است و نه تندخویی، حتی در مقابله با فرعون.
د – ممکن است که در مجلسی مسخره کنند؛ قرار نیست که ما برای جذب، همصدا شویم، و یا دست کم سکوت رضایتبخش داشته باشیم و یا از عقاید خود عقبنشینی کنیم، اما دستور این است که بحث را عوض کنید تا وارد موضوعی دیگر شوند. او دین را مسخره میکند، شما از آب و هوا بگو، با بپرس برای شام چه درست کنیم، یا مطلب دیگری را بگو. خداوند میخواهد او نیز ادامه ندهد و بیشتر گمراه نگردد. اگر در مجلسی بودید که مسخره میکردند، و حاضر نبودند که بحث را عوض کنند، از جمع آنان خارج شوید.
«وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا» (النساء، 140)
ترجمه: و خداوند (اين حكم را) در قرآن بر شما نازل كرده كه هر گاه بشنويد افرادى آيات خدا را انكار و استهزا مىكنند، با آنها ننشينيد تا به سخن ديگرى بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهيد بود خداوند، منافقان و كافران را همگى در دوزخ جمع مىكند.
ھ – ممکن است در جمع خانوادگی یا خویشاوندی و یا با دوستان، بحثی مطرح شود و حتی کار به جدل هم بکشد؛ نفرمود که با آنها بحث یا جدل ننمایید، بلکه فرمود: «جدل هم باید با زبان خوش، با اخلاق، محکم و مستدل باشد؛ و البته منتظر هم نباشید که او همانجا بپذیرد و تسلیم شود، بالاخره او از او روی هوای نفس هم که شده، تا آخرین لحظه ایستادگی میکند، اما چه بسا سخن حق، رویش اثر بگذارد:
«ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (النّحل، 125)
ترجمه: با حكمت و اندرز نيكو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى كه نيكوتر است، استدلال و مناظره كن! پروردگارت، از هر كسى بهتر مى داند چه كسى از راه او گمراه شده است؛ و او به هدايت يافتگان داناتر است.
●●●- در هر حال، ما در این جامعه اسلامی، در خانه، خویشان و دوستان نزدیک، با کافر یا مشرک حربی مواجه نیسیم؛ که اگر احیاناً در این حد باشند، احکام دیگری در روشهای برخورد با آنان وجود دارد، از نرمی و دعوت به حق گرفته، از اکرام، مهربانی، محبت و رحمت آوردن گرفته، از بحث و گفتگوی مستدل گرفته، تا ترک آنان، برخورد و حتی جنگ در صورت حملهوری آنان و ضرورت دفاع؛ بلکه با نزدیکترینهای خود مواجه هستیم، نهایت این است که با پسر عموهای لجوجی چون ابوجهل و ابولهب مواجه هستیم (که معمولاً تا این حد نیستند)، پس باید اولاً در خودسازی بکوشیم، ثانیاً بال رحمت [وجودبخشی خدایی] را برای آنان بگشاییم، ثانیاً با محبت، مودت و مهربانی برخورد مطلوب و جاذب داشته باشیم، ثالثاً با گفتار نرم، رفتار نیکو، و سخن محکم و مستدل برخورد و دعوت بنماییم، صله ارحام را [هر چه باشند] ترک ننماییم، احترام خود و آنان را رعایت نماییم ...، و البته قرار نیست و مجاز نیستیم که واجبات و محرمات را به خاطر خوشایند و یا حتی جذب آنها، زیرپا بگذاریم و یا کفر، شرک، تمسخر، ناسزاگویی، فساد و فسق آنان همصدا یا همسو گردیم؛ که آن وقت، خود نیز یکی از آنان خواهیم بود.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان.
پرسش:
اگر اعضای خانواده، خویشان و یا دوستان نزدیک، کفر ورزیدند و یا دین را مسخره کردند، چه رفتار و برخوردی داشته باشیم؟!
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/belief/11279.html
کلمات کلیدی:
گوناگون خانواده