پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): رسیدن به هیچ هدفی آسان نیست؛ هیچ تلاشی برای رشد مادی و معنوی آسان نیست و اساساً انسان در سختی خلق شده است (لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ) و آسانی مال بهشت است.
امام خمینی (ره) از استادش نقل مینمود که در مقابل ضرب المثل «آخوند شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل» میگفت: خیر چنین نیست، بلکه «آخوند شدن چه مشکل، آدم شدن محال است».
بیتردید تمامی احکام الهی برای رشد، تکامل، حاکم نمودن الوهیت و ربوبیّت الهی بر مملکت وجود [به جای حاکمیت نفس حیوانی] و در یک کلمه برای «آدم شدن» است.
اگر قرار باشد پدر، مادر، همسر، فرزند و دیگران خوب باشند و ما نیز متقابلاً نسبت به آنها خوب باشیم، هنری نکردهایم، بلکه کمترین حدّ انفعالی است که از یک انسان انتظار میرود. حتی حیوانات نیز در مقابل خوبی، قدردان هستند، مگر آن که از دستهی حیوانات رام نشدنی و وحشی باشند.
اما، خداوند منّان از ما نخواسته است که همیشه منفعل باشیم، بلکه خواسته است همیشه مستقل باشیم، خودمان باشیم، عبد و بنده باشیم و خوب باشیم تا رشد کنیم و به او تقرّب یابیم.
توجه به چند نکته در یک آیه:
احترام به والدین در درجهای از اهمیّت و نقش در رشد انسان است که خداوند متعال وجوب آن را پس از «توحید» تأکید نمود و کمترین حدّ بیاحترامی را که یک «اف» گفتن باشد حرام نمود:
«وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا» (الإسراء، 23)
ترجمه: و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] اُف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى.
نکته اول: «وَقَضَى رَبُّكَ» است. «قضا» یعنی حتمی شدن. یعنی حکمت و مشیّت الهی بر تحقق آن حتمیّت دارد و تغییر و تبدیل نیز نمییابد.
نکته دوم: «أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ» تأکید بر این است که هیچ کس را نپرستید، به جز او. و پرستش همان هدف گرفتن و وابستگی است، همان اختصاص دادن همه و اوج عشق و محبت است که در اطاعت محقق شده و تجلی مییابد.
نکته سوم: «وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا»، یعنی نیکی و بخشش نسبت به والدین است که بلافاصله پس از توحید ذکر شده است. به راستی چرا؟
شاید بتوان بیان نمود که یکی از جنبههای آن، ضرورت و اهمیت قدردانی نسبت به کسانی است که «باذن الله» در وجود یافتن ما نقش داشتهاند.
اولین نقش آفرین، همان خدای خالق، باری و مصور است (هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنی)، که ارادهاش بر خلق ما تعلق گرفته است و به ما هستی بخشیده است، پس او باید پرستش شود. اما نقش بعدی که نقش واسطه است، پدر و مادر ما هستند که باید مورد احترام باشند و نقش بعدی نیز معلم، راهنما و رهبر اختصاص دارد که در رأس آن پیامبر اکرم و اهل عصمت صلوات الله علیهم اجمعین هستند که باید مورد اطاعت و تبعیت قرار گیرند.
نکته چهارم: «إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ»، تأکید دارد که به ویژه اگر یکی یا هر دو نفر آنها به سن کهولت رسیدند، مبادا به آنها «اف» بگویی!
اف، کمترین حد از بیاحترامی یا ناراحت کردن است. امام صادق علیهالسلام فرمودند: «اگر چيزى كمتر از -اُف- وجود داشت، خدا از آن نهى مىكرد. «اُف» كمترين اظهار ناراحتى است. و از اين جمله، نظر كردن تند و غضب آلود به پدر و مادر است».
تأکید بر این ادب و رعایت، به ویژه در سنین پیری والدین، قابل تأمل است. ما همیشه جوان و میانسال نبودیم، آنها نیز همیشه پیر و ناتوان نبودند. پس با امیدهایی ما را از نوزادی تا این سنّ آوردهاند – هر چند که ممکن است خطاهایی نیز داشته باشند و یا اصلاً خوب نباشند و ظلم هم کرده باشند – اما در هر حال آنها والدین هستند و ما اولاد و این «اف» چه ناشکری و دلشکستن بزرگی است. به ویژه در دوران شکسته شدن و ناتوانی آنها. در واقع خط بطلان کشیدن به همه علایق، آرزوها، امیدها و دلبستگیهاست.
نکته پنجم: «وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا» میباشد. دقت شود که از ما نخواسته است که در هر شرایطی مطیع باشیم [که این حق معلم، مربی، راهنما و امام است]، بلکه خواسته است اولاً به آنان پرخاش ننماییم و ثانیاً با آنها کریمانه سخن بگوییم. کریمانه یعنی با گذشت، با بخشش و با بزرگواری. آیا این کار سختی است؟! آنها کم به ما محبت کرده و ما را نوازش کردهاند و کریمانه با ما سخن گفتهاند؟! حتی لحظهای گریهها، خندهها و نیازهای دوران نوزادی یا کودکی را به یاد میآوریم؟
خداوند متعال «کریم» است و بندهاش نیز باید «کریم» باشد، لذا تردیدی نیست که اگر به ویژه در حق والدین که بیشترین حق را نسبت به او دارند «کریم» نباشد، در حق دیگران نیز کرامتی نخواهد داشت و بالتبع از شمول کرم الهی نیز خارج میشود.
ساختار فردی و اجتماعی:
مواضع و رفتارهای آدمی، شخصیت و ساختار فردی و اجتماعی را شکل میدهد. علم، فرهنگ، اخلاق، امنیت، تعاون، مدنیت و ...، از آسمان نمیآیند، بلکه محصول مواضع و رفتارهای اشخاص نسبت به خودشان و دیگران است. پس اگر این مواضع و تعامل، کریمانه و خیرخواهانه و نیکو بود، هم انسان به کمال میرسد و هم جامعه. لذا در آیهی دیگر، باز بلافاصله پس از امر به توحید و دوری از «شرک»، به رفتار نیکو با صاحبان حق تصریح مینماید. این تأکید و تصریح بیانگر است که سوء رفتار، حقنشناسی، ناشکری و ...، خود ریشه در خودنگری، تکبر، تبعیت از هوای نفس و شرک (خفی یا جلی) دارد که انسان را از شمول محبت الهی خارج مینماید:
«وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا» (النساء، 36)
ترجمه: و خدا را بپرستيد و چيزى را با او شريك مگردانيد و به پدر و مادر احسان كنيد و در باره خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه خويش و همسايه بيگانه و همنشين و در راهمانده و بردگان خود [نيكى كنيد] كه خدا كسى را كه متكبر و فخرفروش است دوست نمىدارد.
نتیجه:
پس، احترام به پدر و مادر و نیکویی در حق آنان، رفتار و سخن گفتن کریمانه با آنان و نیز نیکویی در حق خویشان، یتیمها، درماندگان، همسایگان و ...، همه [اگر به امر خدا و برای خدا باشد]، از مصادیق بندگی و اطاعت است که از ضروریات رشد خود ماست. پس ما در این امر اطاعت و عبادت خدا را به جا میآوریم، نه مقابله به مثل – هر چند که گفتهاند: تمامی خدمات تو طی یک عمر، حتی به اندازهی یک سختی در غلط زدن مادر به هنگام بارداری تو نمیباشد.
دقت شود که اطاعت و عبادت، هر چه خالصانهتر و بیشتر باشد، ایمان تقویت میگردد و ایمان هر چه قویتر باشد، اطاعت و عبادت راحتتر، دلچسبتر و خالصتر میگردد. و خداوند متعال بندگان اهل کرم و احسانش را بسیار دوست میدارد. پس اگر کوتاهی کردیم، جبران کنیم – اگر کم احسان و نیکویی کردیم، بیشتر نماییم و اگر در زمان حیاتشان انجام وظیفه ننمودیم، ضمن استغفار از نافرمانی خداوند متعال، به آنان با نماز، دعا، زیارت، خیرات، صدقات و مبرّات احسان نماییم:
«فَآتَاهُمُ اللّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» (آل عمران، 148)
ترجمه: پس خداوند پاداش اين دنيا و پاداش نيك آخرت را به آنان عطا كرد و خداوند نيكوكاران را دوست دارد.
جدید – یادداشت سردبیر:
مشکل جامعه اسلامی، حضور دشمنان و مخالفان در جمع و حتی صفوف اول غدیریان بوده و هست.
کلمات کلیدی:
گوناگون پدر