- موسى به او [عبد صالح - خضر علیه السلام] گفت آيا تو را پیروی کنم تا از علم رشدی که به تو تعلیم شده، به من بیاموزی *
(خضر) گفت تو هرگز نمى توانى همپاى من صبر كنى * و چگونه میتوانی در چیزی که به آن احاطه خبری نداری، صبر کنی؟!
●- هیچ کس نمیتواند نسبت به چیزی که از آن آگاهی ندارد، یا بر آن احاطۀ خبری ندارد، مقاوم و صبور باشد؛ حتی اگر پیامبر اولوالعزم خداوند سبحان باشد! و مقاومت هر کسی نیز به تناسب آگاهی اوست.
بیشتر
درسها و حکمتهای بسیار مهمی در این چند آیه که حکایت دیدار حضرت موسی علیه السلام با عبد صالح [خضر علیه السلام] را بیان نموده، وجود دارد.
در بارۀ نقش و اثر «خبر» یا به تعبیر دیگری «اطلاع و آگاهی»، بسیار خوانده و شنیدهایم و امروزه با توجه به گسترۀ رسانههای خبری و هم چنین انتقال خبر در فضای مجازی، به مراتب بیش از گذشتگان به این مهم واقف شدهایم؛ اما در هیچ بیانی این چنین کوتاه، ولی ژرف و جامع، به نقش خبر و ارتباطش با صبر و مقاومت اشاره نشده است.
حضرت موسی، از حضرت خضر علیهما السلام اجازه میخواهد از او تبعیت کند، تا وی از «علم رشدی» که به او تعلیم شده، به ایشان نیز بیاموزد.
عبد صالح [حضرت خضر علیه السلام]، تعارف نمیکند که شما خودتان پیامبر اولوالعزم میباشید و پاسخ مثبت یا منفی نیز نمیدهد، بلکه در اولین جمله، به او خبری میدهد که خودش اولین درس در «علم رشد» است. میفرماید: «تو طاقت صبر با من را نداری، چگونه ممکن است صبر کنی در چیزی که از آن خبر نداری؟!»
حضرت موسی علیه السلام میگوید: «سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا - ان شاء الله مرا صبور خواهی یافت»؛ اما این کار با إِنْ شَاءَ اللَّهُ و مَا شاء اللهِ احساسی و لفظی حلّ نمیشود، چرا که رابطۀ «خبر و آگاهی با صبر و مقاومت»، رابطۀ «علّت و معلول» است و اگر علّت (خبر - آگاهی) نباشد، معلول (صبر و مقاومت) نیز نخواهد بود!
کار حضرت موسی علیه السلام، به تهمت کشید و گفت: «تو کشتی را سوراخ کردی تا اهل آن را غرق کنی!» و سپس حکم نادرست صادر کرد و گفت: «چه کار زشتی انجام دادی!»؛ و ایشان در پاسخ فقط میگفت: «من که گفتم تو طاقت صبر با من نداری»!
حضرت موسی علیه السلام، هر بار عذرخواهی مینمود، اما بار سوم، عبد صالح به او گفت: «هَذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَبَيْنِكَ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَيْهِ صَبْرًا - این دیگر جدایی من و توست، به زودى تو را از تاويل آنچه كه نتوانستى بر آن صبر كنى آگاه خواهم ساخت».
عبد صالح، ابتدا متذکر شد که من تمامی این کارها را به امر خدا انجام دادم؛ بله، حضرت موسی علیه السلام، شریعت آورده بود و پیامبر شریعت (قانون) بود و بر اساس شرع حکم میداد، اما عبد صالح، پیامبر تکوین و مأمور خدا بود.
●- بنابراین، باید اولاً بکوشیم که از امور مهم و لازم در زندگی فردی و اجتماعی، آگاه و با خبر باشیم و بدانیم که اخبار دروغ، سبب میشود تا مخاطبان، مقاومت خود را از دست بدهند و منحرف شوند - ثانیاً تا نسبت به امری آگاهی لازم را نیافتهایم، زود حکم صادر نکنیم.