*- متن زیر، ترجمه پرسش و پاسخ این پایگاه، به زبان ترکی استانبولی میباشد.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): امر معصوم، یک یا چند حکمت محدود ندارد، اما در اینجا به یک حکمت اصلی و مهم این وصیت اشاره میشود.
هر مؤمنی، باید در ولایتمداری و نیز دشمنشناسی، آگاه و بصیر باشد؛ و دشمنشناسی فقط به این نیست که شخص دشمن را بشناسد و نامش را بداند؛ بلکه باید از اهداف، برنامهها، نقشهها، حیلهها و تاکتیکهای دشمن و حتی احتمالات نیز با خبر باشد و بهترین مواضع را برای خنثی نمودن آنها اتخاذ نماید.
دقایقی پیش ار رحلت، بیعت با رسول خدا صلوات الله علیه و آله در غدیر خم را شکستند و سقیفه را برای تعیین خلیفه از میان خودشان برگزاری کردند – حکومت الهی، غصب شد – فدک تصرف شد – قرآنها سوزانده شد – نقل حدیث یک جرم بزرگ تلقی شد و مجازات داشت – خفقان و محاصره اقتصادی بر خاندان رسالت تحمیل شد – حضرت فاطمه علیها السلام، به خاطر دفاع از اسلام راستین، حمایت و دفاع از ولایت و امامت امیرالمؤمنین علیه السلام، مورد گستاخی و حتی ضرب و شتمی قرار گرفت که منجر به سقط جنین و شکستگی استخوانهای دست و پهلوی ایشان ... و بالاخره شهادتشان گردید.
بنابراین، ایشان شرایط را به خوبی درک میکردند. ایشان میدانست که به محض شهادت، دشمنان به خانهی امیرالمؤمنین علیه السلام یورش میآورند و میگویند: «فاطمه به تو ربطی ندارد، دختر رسول خداست و به ما تعلق دارد، پس خودمان باید او را تشییع و تدفین نماییم»! سپس جنازه ایشان را بلند کرده و زیر تابوت ایشان گریه و زاری کرده و مراسم کامل دفنش میکردند، به قول معروف «مصادره به مطلوب میکردند»، اما تمام این کارها را برای عوامفریبی و توجیه جنایت خود و تطهیر خود از این همه انحراف انجام میدادند و اگر چنین میشد، دیگر مرز بین حق و باطل گم میشد.
امروز، حضرت فاطمه علیها السلام که خودشان "جچت الله علی الحجج" میباشند، برای همگان و حتی غیر مسلمانان، یک حجت، میزان و معیار شناخت و قضاوت میباشند.
میپرسید: «مگر ایشان دختر رسول خدا نبودند»؟، پاسخ میدهند که «بلی»!
میپرسید: «مگر پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، بارها نفرمودند که «خشنودی او، خشنودی من و خداست و غضب او، غضب من و خداست»؟ پاسخ میدهند: «بله، درست است».
میپرسید: «مگر ایشان رقیب حکومتی شما بودند»؟ میگویند: «خیر، نبودند»!
میپرسید: «مگر ایشان از اهل بیتی که در قرآن کریم به "مودت" ایشان دستور داده شده نبودند»؟ پاسخ میدهند: «در این موضوع هیچ اختلاف نظری وجود ندارد»!
سپس میپرسید: «پس چرا در کوچه کتک خوردند و چه کسی این جسارت را نمود و چرا»؟
میپرسید: «برای چه به خانه او حمله کردند تا به آتش بکشند – چرا وقتی فهمیدند که فاطمه پشت در ایستاده است، چنان با لگد به در کوبیدند که میخ در به سینه ایشان فرو رفت و طفلش سقط شد و چه کسانی چنین کردند و چرا»؟!
میپرسید: چرا امیرالمؤمنین (ع) را طناب پیچ کردند که به مسجد ببرند؟ اگر بیعت با خلیفه واجب بود، پس چرا بیعت با پیامبر خدا را شکستند؟! چرا وقتی فاطمه (ع) با آن وضعیت از خانه بیرون آمد و دست به کمر حضرت علی (ع) گره کرد و گفت: «نمیگذارم او را ببرید»، به قنفذ امر شد که با غلاف شمشیر بر بازوی بکوبد، چنان که بشکند»؟!
●- با این همه، چرا ایشان به امیرالمؤمنین علیه السلام وصیت کردند که مرا شبانه به خاک بسپار؟ مگر روز میشد، چه اتفاقی میافتاد؟!
●- اگر روز میشد و خبر رحلت ایشان در شهر میپیچید و یک عده میآمدند و ایشان را از خانواده جدا میکردند و میگفتند: «او به ما تعلق دارد» و سپس خودشان تشییع و دفن میکردند، چه اتفاقی میافتاد؟!
پس، ایشان میدانستند که اگر آنها از محل دفن نیز مطلع شوند، یورش میآورند تا نبش قبر کنند، جنازه را بیرون بشکند، با جسارت تمام کفن را پاره کنند، تا بگویند» «خودمان باید از اول غسل دهیم، کفن و دفن کنیم» چنان که فردایش آمدند تا بقیع را زیر و رو کنند و جنازه را پیدا کنند و ...! میدانستند که چه بسا در این یورش، امیرالمؤمنین و حسنین علیهم السلام را مضروب نموده و به شهادت برسانند و بعد بگویند: «ما متأسفیم، ما چنین نکردیم، ازدحام بود، نمیدانیم چه کسی این کار را کرد، کار بدی کرد و ما محکوم میکنیم»!
پس، ایشان با این وصیت، تمامی این نقشهها و پیامدها را نقش برآب نمودند و حجت و میزان را تا ابد برای همگان، آشکار ساختند؛ تا هر که میخواهد هدایت شود، راه یابد و هر که نمیخواهد، دیگر بهانهای نداشته باشد. حجت الله، حجت را تمام میکند.
مشارکت و همافزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
چرا حضرت فاطمه علیها السلام به امیرالمؤمنین علیه السلام وصیت نمودند که مرا شبانه دفن کن و ...؟!
پاسخ(نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10776.html
کلمات کلیدی:
تاریخی