در متن این سؤال آمده است: این آدم بزرگ و متدین می گوید: ما در خلوت و جلوت با امام بودیم و نمیتوانیم قاطعانه ثابت کنیم که امام چنین گفت یا چنان کرد! شما چطور پس از 1400 سال این در راحت میگویید که پیامبر (ص) چنین فرمود یا چنان کرد؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): به ایشان بفرمایید: اگر هم چنان موحد، مسلمان، متدین و مؤمن هستی، باید این سؤال را ابتدا از خودتان بنمایید که پس به چه چیزی ایمان آوردهاید؟! بفرمایید: همین قرآنی که در دست شماست و تلاوت میفرمایید، به شما وحی نشده است، بلکه به قلب ایشان نقل شده و ایشان بیان نمودند و سپس نقل به نقل به دست شما رسیده است، پس طبق چه قواعدی قبول کردید؟
به ایشان متذکر گردید که انسان وقتی دچار تألم یا صدمهای میگردد، در ناخودآگاه خود دچار یک نوع بحران و سپس جبههگیری نیز میشود (حتی علیه خداوند متعال)؛ و سپس برای توجیه و معقول و منطقی نشان دادن آن جبههگیری و انحراف از مواضع قبلی یا مواضع حق، به خودش و دیگران، شروع میکند به شبهه، تشکیک، توجیه و ... (البته به غیر از انسانهای مؤمن، متقی و بصیر) – لذا خوب است از این آقا بپرسید که آیا شما نسبت به کلّ تاریخ در تمامی جهان شبههناک هستید یا فقط نسبت به تاریخ و سیرهی پیامبر اکرم و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین مشکوک و شبههناک شدهاید، آن هم جدیداً؟ مثلاً اگر از افلاطون، ارسطو، سقراط، بقراط، چنگیز، هیتلر، اولین رؤسای جمهور امریکا و ... نیز سخنی نقل شود یا از شکسپیر، حافظ، مولانا قطعهای نقل شود یا بیان گردد این سنفونی را بتهوون ساخته است و یا بوعلی سینا، فارابی، ملاصدرا، هگل، فروید، داروین و ... چنین و چنان گفتهاند نیز تشکیک میکنید و همین مثال حضور خود در خلوت و جلوت امام را میآورید؟! یا فقط اگر بگویند: پیامبر اسلام و اهل عصمت صلوات الله علهیم اجمعین چنین فرمود یا چنان عمل کرد، شک میکنید؟!
سپس به او بگویید که اولاً: شما در خلوت و جلوت با امام نبودید، ثانیاً: عملکرد و مواضع امام همه با فیلم، صدا، نوشتار و ... ثبت است و نیازی به شهود دیگران نیست، لذا مواضع ایشان نیز بسیار روشن است و هیچ شبهه و خللی به آن راه ندارد؛ و ثالثاً: تعیین صحت یک گزاره تاریخی، راهکارها، اصول و قواعدی علمی دارد، وگرنه از تاریخ یک خاطره هم باقی نمیماند [حتی از پدربزرگتان که به لحاظ تاریخی به شما نزدیک است] و هیچ کشف یا یافتهی علمی نیز فایدهای نداشت.
بدیهی است که سیره نبوی (ص) نیز مستثنی از این قاعده نمیباشد. تمامی اصول و فروعی که برای تعیین صحت یک گزاره یا یک نقل تاریخی و انتساب آن به شخصیتها وجود دارد، در این مقوله نیز وجود دارد که در علم تاریخ، علم حدیث و علم رجال و ... مطرح است و اتفاقاً بسیار هم سخت است و تحصیل آن، پس از گذر از مراحل پیشین، یک دهه یا بیشتر زمان میبرد؛ وگرنه همان سی هزار حدیثی که ابوهریره جعل کرده بود، برای نابودی فرهنگ اسلام کافی بود و به هیچ وجه امکان نداشت که حدیث صحیح از مرسل، ناصحیح، متواتر، نادر، فرد و ... تمیز داده شود. و البته ملاکهای دیگری نیز وجود دارد، از جمله آن که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: اگر حدیثی از من برای شما نقل شد که با وحی و عقل مطابقت نداشت، به سینه دیوار بزنید و نپذیرید. لذا «حدیث شناس» یا به تعبیر دیگر همان «محدث» یا فقیهی که احکام الهی را از آیات، احادیث (سیره)، عقل و اجماع با رجوع به منابع صحیح و استدلال محکم استنباط و بیان میدارد، به غیر از آن که مؤمن و متعهد است و از روی هوای نفس تأیید و تکذیب نمیکند و به محض جا به جایی در شغل به همهی اسلام شک نمینماید، عالِم به علوم قرآنی – حکمت و فلسفه – علم حدیث – علم رجال – تاریخ و... نیز هست.
به ایشان بفرمایید که البته راه تحقیق نیز باز است. خداوند متعال نه عقل و هوش را از شما گرفت است و نه تحصیل علم ممنوع شده است. لذا به هر گزارهی تاریخی یا صحت هر نقل و قول و حدیثی که شک دارید، تحقیق نمایید تا صحت یا سقم آن بر شما معلوم شود، نه این که با یک کلمهی (از کجا معلوم صحت داشته باشد)، به همه علوم و مهمتر از آن به عقل، شعور، فکر و علوم بشری تشکیک نموده و خدشه وارد نمایید.
کلمات کلیدی:
تاریخی