ایکس – شبهه: آیا چنین قاعدهای در ظاهر قرآن آمده است یا از خودشان درآورده و به خدا، اسلام و قرآن نسبت میدهند و در نتیجه به رغم آن که «تفسیر» و نیاز به آن را رد میکنند، خودشان تفسیر به رأی میکنند؟! در ظاهر قرآن نه تنها چنین قاعدهای بیان نشده، بلکه مکرر به عکس آن تصریح شده است.
الف – اگر ظاهر قرآن برای هدایت کفایت مینمود، دیگر ضرورتی نداشت که خداوند انبیایش را گسیل نماید و فقط به آنان وحی بفرستد؛ کتاب یا لوحی میفرستاد تا همگان بخوانند و هدایت گردند. و به طور کلی اگر صرف ظاهر کتاب کفایت مینمود، دیگر این همه مدرسه و دانشگاه تأسیس نمیشد و این همه معلم و استاد به تعلیم و تعلّم مشغول نمیشدند؛ کتاب شعری را منتشر و توزیع میکردند تا همه شاعر، ادیب و شعرشناس شوند و کتاب ریاضی یا فیزیکی را توزیع میکردند تا همگان انیشتاین گردند. اما به قرآن که میرسند، همگان خود را در حد پیامبر و امام قلمداد نموده و دیگر لزومی به رجوع به آنان نمیبینند؟! لذا هیچ کتابی بدون معلم قابل تعلیم و تعلم نمیباشد، چه رسد به قرآن کریم که فقط کتاب تعلیم نیست، بلکه کتاب تهذیب و انسان سازی نیز هست، لذا نه فقط معلم میخواهد، بلکه مربی نیز میخواهد. لذا در همین ظاهر قرآن فرمود:
«لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَ إِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ» (آل عمران، 164)
ترجمه: به يقين خدا بر مؤمنان منت نهاد [كه] پيامبرى از خودشان در ميان آنان برانگيخت تا آيات خود را بر ايشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد قطعا پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.
ب – اما اگر خیلی اصرار دارند که فقط به ظاهر قرآن اکتفا نمایند (که در مورد هر کتاب یا گفتار یا بررسی هر فعل دیگری کاری جاهلانه است و قرآن دستور به تدبر، تعمق، تفکر، شعور و بصیرت میدهد، که مستلزم گذر از ظاهر به باطن است)، به بیان چند آیه که حتی ظاهرش را نیز نخواندهاند اشاره میشود:
ب/1 – نه تنها خداوند علیم، حکیم و بصیر در هیچ امری به ظاهرگرایی توصیه ننموده است و نفرموده که اکتفا به ظاهر قرآن موجب هدایت میگردد، بلکه فرموده همین قرآن برخی را هدایت میکند و به گمراهی و خسران برخی دیگر میافزاید. پس ظاهر قرآن همگان را هدایت نمیکند، چنان چه در عمل نیز مشهود است که هر کسی قرآن خواند، الزاماً هدایت نمیشود:
«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا» (الإسراء، 82)
ترجمه: و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مىكنيم و[لى] ستمگران را جز زيان نمىافزايد.
ب/2 – در همین ظاهر قرآن کریم به صراحت آمده است که آیاتش ظاهر و باطن و محکم و متشابه دارد، و هر کسی نیز به بطن، تفسیر و تأویل آن پی نمیبرد، بلکه فقط خدا و «اولی الالباب» و «راسخون فیالعلم» به آن علم دارند و به جز گمراهان نیز کسی به ظاهر اکتفا ننموده و از متشابهات پیروی نمیکند:
«هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ» (آل عمران، 7)
ترجمه: اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پارهاى از آن آيات محكم [=صريح و روشن] است آنها اساس كتابند و [پارهاى] ديگر متشابهاتند [كه تاويلپذيرند] اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنهجويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مىكنند با آن كه تاويلش را جز خدا و ريشهداران در دانش كسى نمىداند [آنان كه] مىگويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمىشود.
ب/3 – در همین ظاهر آیات قرآن کریم مکرر تصریح شده که از رسول و اولی الامر (ع) اطاعت و تبعیت کنید و در همه امور و به ویژه فهم قرآن کریم و نیز حل اختلاف نظرها و ...، به رسول الله (ص) رجوع کنید تا بهترین تأویل که مطابق فرموده حق تعالی است را به شما بدهند:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا» (النساء، 59)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد اين بهتر [ین تأویل] و نيكفرجامتر است.
ما نیز در تمامی اختلافات و از جمله در مصادیق ولایت و امامت حقه که واژگانش بسیار در ظاهر قرآن مجید آمده و نیز اختلاف بر سر این که آیا ظاهر قرآن کفایت میکند یا خیر؟ به خدا و پیامبر (ص) رجوع کردهایم.
ج - در قرآن نیامده است:
ج/1 - حسبنا کتاب الله – کتاب خدا برای ما کافیست، که آن روز خلیفه دوم به علی (ع) گفت و امروز وهابیها میگویند و منکرین قرآن ترویج میکنند، در هیچ آیهای (چه ظاهر و چه باطن قرآن) نیامده است.
ج/2 – در هیچ کجای قرآن نیامده است که فقط یک عده در زمان محدود حیات رسول خدا (ص)، الگو، هادی و رهبر داشتند و مابقی با یک کتاب رها شدهاند تا هر کاری که دلشان خواست بکنند، بلکه تصریح شده که همگان امام دارند و هر کسی هم با امام خود محشور می گردد. لذا باید امام حق نیز وجود داشته باشد و معرفی شده باشد:
«يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَئِكَ يَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلًا» (الإسراء، 71)
ترجمه: [ياد كن] روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان فرا مىخوانيم پس هر كس كارنامهاش را به دست راستش دهند آنان كارنامه خود را مىخوانند و به قدر نخك هسته خرمايى به آنها ستم نمىشود.
ج/3 – در قرآن کریم بیانات یا فرامین بسیاری است که شناخت و فهم آن و مصادیقش به تبعیت از رسول اکرم (ص) واگذار شده است. چنان چه در هیچ کجای ظاهر قرآن نیامده است که نماز صبح دو رکعت است، یا ترتیب و تعداد رکوع و سجود چگونه است؟ یا طواف حتماً باید هفت بار باشد یا ...؛ پس اگر به ظاهر قرآن اکتفا میکنند، باید هر کسی هر طور که دلش میخواهد نماز بخواند.
ج/4 – در هیچ کجای قرآن کریم نیامده است که ظاهرگرا بوده و از خودتان تبعیت کنید. و اساساً چنین بینشی جاهلانه و متکبرانه است و با عقل، قرآن و روح اسلام منافات دارد.
ملاحظه: قبلاً در این خصوص مطالب دیگری نیز درج شده است که ذیلاً ایفاد میگردد. (کلیک)
س: با توجه به بیاناتی چون «یسر القرآن» و «بیان للناس» در قرآن، معلوم میشود که فهم قرآن برای همگان آسان است و نیازی به تفسیر و تأویل ندارد؟
س: شخصی که مدعی علوم قرآنی است میگوید به دلیل آیات «یونس 15» و نیز « آل عمران 7» و ...، هر کسی نمیتواند قرآن را تفسیر کند و البته قرآن اصلاً نیازی به تفسیر ندارد!
کلمات کلیدی:
قرآن