آنگاه که اعمال خوب و بد ما مخلوط میشوند، چه کنیم؟! فرمود: «اعتراف کنید»! مگر «اعتراف» چه نقش و اثری دارد؟!
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
سلام دوستان؛
از آنجایی که ما انسانهای معمولی، «معصوم» نیستیم، یعنی: انسان کامل نیستیم، نه اشراف عملی کامل داریم، نه شناخت کافی، و بالتبع نه ایمان و تقوای کامل، هیچ تردیدی نیست که هر چقدر هم اهل ایمان و عمل صالح باشیم، باز غفلتها و حتی خطاها و گناهان بسیاری را مرتکب شده و میشویم.
حال برای پاک شدن گناهان و ذنوب (یعنی حتی آن چه گناه ما نیست، اما به انسان میچسبد، مانند بدگوییها، افتراها و تهمتهای مردم)، چه کنیم؟!
ما میدانیم که هر گناهی، آثار و تبعات خودش در دنیا دارد و در آخرت نیز تمام حقیقت آن آشکار میشود و نتایج و عواقبش، به خودمان برمی گردد! حال چه کنیم؟! ما که نمیتوانیم به گذشته باز گردیم و گناه نکنیم؛ پس، آیا راه نجاتی نداریم؟!
بله، خداوند رحمان و رحیم، باب «استغفار و توبه» را به روی بندگانش باز گذاشته و فرموده که هرگز ناامید نشوید، چون من تمامی گناهان شما را یکجا میبخشم:
«قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (الزّمر، 53)
- بگو اى بندگان من كه بر خويشتن زياده روى روا داشتهايد! از رحمت خدا نوميد مشويد؛ در حقيقت خدا همه گناهان را مىآمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است.
اما، واقعیت این است که ما زیاد هم با حقیقت «استغفار و توبه» آشنایی نداریم و حتی بسیاری هر دو را به یک معنا میدانند! لذا بسیاری از مردم به گفتن جملۀ «اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّی وَ اَتُوبُ اِلَیهِ» بیشتر رغبت نشان میدهند که البته نه تنها خوب است، بلکه به آن امر شدهایم؛ هر چند استغفار و توبه، باید قلبی و عملی باشد، نه فقط لفظی. فرمود:
«وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ» (هود علیه السلام، 90)
- و از پروردگار خود آمرزش بخواهيد سپس به درگاه او توبه كنيد كه پروردگار من مهربان و دوستدار [بندگان] است.
اعتراف
اما، دستور العمل دیگری برای بخشش (عفو) و پوشش (مغفرت) از سوی خداوند منّان وجود دارد؛ فرمود: «اعتراف کنید».
«وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (التوبة، 102)
- و ديگرانى هستند كه به گناهان خود اعتراف كرده و كار شايسته را با [كارى] ديگر كه بد است درآميختهاند! اميد است خدا توبه آنان را بپذيرد كه خدا آمرزنده مهربان است.
●- به ماجرای حضرت یونس علیه السلام که به «ذکر یونیسه» معروف شده است، توجه نماییم. او وقتی با تنبیه و تنبّه الهی مواجه شد، به خطای خودش پیبرد و به دو حقیقت مهم اعتراف کرد: یکی به وحدانیت و سبوحیت حق تعالی و دیگری ظلم به خودش:
«وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» (الأنبیاء، 87)
- و ذا النون (يونس) را (به ياد آور)، در آن هنگام كه خشمگين (از ميان قوم خود) رفت، و چنين میپنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت! (اما موقعی كه در كام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمتها (ی متراكم) فرياد برآورد: «خداوندا! جز تو إلهی نيست، منزهی تو، من از ستمكاران بودم.
اگر دقت کنیم، هیچ بیان نشده که او «اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّی وَ اَتُوبُ اِلَیهِ» گفته باشد، بلکه همین که اعتراف و اقرار کرد، خداوند سبحان نه تنها او را بخشید و او را عزیز کرد، بلکه فرمود: «تمامی مؤمنان را این چنین نجات میدهم» - یعنی: شما نیز چنین نمایید، تا نجات یابید:
«فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ» (الأنبیاء، 88)
- ما دعای او را به اجابت رسانديم، و از آن اندوه نجاتش بخشيديم، و همينگونه مؤمنان را نجات میدهيم.
اثر اعتراف
خداوند متعال که شاهد، شهید، علیم، بصیر، سمیع و خبیر است و میداند که ما چه کردهایم و میکنیم و نیازی هم به اعتراف ما ندارد، پس اعتراف باید در وجود ما اثر بگذارد؛ چنان که او نیازی به نماز و سایر عبادات ما ندارد، بلکه باید در خودمان اثر بگذارد.
حال میخواهیم بدانیم که چرا این همه بر اقرار و اعتراف و آن هم نه فقط به گناهان، بلکه به نعمات الهی توصیه و تأکید شده است؟ مگر «اعتراف» چه نقش و اثری دارد؟!
«اعتراف» از «معرفت» گرفته شده، یعنی شناخت. یعنی کسی به خودش، عقایدش، نعماتش، اعمالش، گناهایش و ... شناخت پیدا کند و سپس خود را با آنها معرفی و توصیف نماید.
کسی که به گناهانش اعتراف میکند، یعنی نسبت به خودش غافل نیست؛ یعنی اعمال بد و خوبش را در هم نیامیخته است؛ بلکه تمیز داده، جدا کرده و میگوید: «این خوب بود، اما آن بد بود» پس، بابت بدیهایش طلب مغفرت میکند و میکوشد تا آنها را کنار بگذارد.
فرمود:
«وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ - و نعمتهای پروردگارت را بازگو كن» (الضحی، 11)؛ یعنی حتی به نعمات نیز باید «اعتراف» نمود.
*- کسی به نعمت اعتراف میکند و آن را بازگو میکند که نعمت را میشناسد، پس «مُنعِم - نعمت بخش» را نیز میشناسد؛ لذا «شاکر» میشود، یعنی ضمن سپاس از ربّ خویش، قدر نعمت را میداند و درست از آن استفاده میکند و نعمت را ضایع نمیکند. حال خواه نعمت هدایت و ولایت باشد، یا نعمت سلامتی، یا نعمت یک لقمه نان!
*- کسی به «گناه» خویش اعتراف میکند که به چگونگی رفتارش «شناخت» پیدا کرده و فهمیده که این کار او، از غفلتش نشأت گرفته - تبعیت و اطاعت از هوای نفس بوده و خطا و گناه بوده است.
همین «شناخت» مراتب وجودی او را بالا میبرد و او را لایق بخشش میکند و البته بدیهی است کسی که به غفلت، خطا و گناهش واقف شده، «علم و شناخت» حاصل نموده، ضمن پشیمانی، سعی میکند تا دیگر مرتکب نشود. این همان «استغفار و توبه» است.
*- ما اجازه نداریم که خطاها و گناهان خود را نزد دیگران افشا کنیم و موظفیم که هم عزّت خود را حفظ کنیم و هم با افشای گناه (در بیان و عمل)، آن را گسترش ندهیم و گناه را عادی سازی ننماییم.
اما، در عین حال به ما امر شده است که در مقابل خداوند رحمان و رحیم، به گناهان خود اعتراف کنیم؛ یعنی بگوییم که فهمیدم خطا و گناه کردم، و سپس از او طلب مغفرت نماییم (استغفار) و به سوی او بازگردیم (توبه).
خداوند سبحان، وعده داده و تضمین نموده که استغفار و توبۀ این گروه معترف و تائب را میبخشد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
- تعداد بازدید : 149
- 18 فروردین 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت