بسمه تعالی
سلام دوستان؛
فضای مجازی، یک امکان و یک وسیله است، که مثل هر امکان و وسیلهی دیگری، میتوان از آن استفادهی بهینه یا سوء استفادهای نمود.
بیتردید مقابل هر مثبتی، یک منفی وجود دارد و هر چیزی آفت خودش را دارد. اجازه دهید چند مثال تقدیم کنم تا مقصود کاملاً روشن شود:
*- اگر کسی اهل تحقیق، علم و دانش باشد، میداند که پُرخوری و پُرخوابی، آفت تحقیقات علمی است؛ چنان که گفته میشود در حدیث آمده است که خداوند متعال به حضرت داود فرمود: «علم در گرسنگی به دست می آید؛ ولی مردم با شکم سیر می خواهند کسب علم کنند».
*- اگر کسی اهل ورزش باشد، میداند که آفتِ ورزش، عادت به نگاه کردن به بازیها و علاقه و وابستگی مفرط به یک تیم یا شخص خاص میباشد. خودش هیچ ورزشی نمیکند، اما تمامی بازیهای یک تیم، یا یک ورزشکار را مجدانه دنبال میکند، عکس و پوستر او را همه جا نصب میکند، با جان و مال دفاع یا حمله میکند و ... .
*- اگر کسی مؤمن و مقید باشد، میداند که آفت باورهای او "خرافات"، و آفت تقیداتش "وسواس"، و آفت نمازش «ریا و کِسلی در نماز» است.
فضای مجازی:
فضای مجازی، امکانات و ابزار آن نیز ویژگیهای مثبت و منفی دارد و هر ویژگی مثبت، آفتی دارد که اگر مصرف کننده دقت نکند، حتماً آفتزده میگردد، و چون میدان عمل و فعالیت در فضای مجازی دست و پا و معده نیست، بلکه فکر و ذهن انسان میباشد، پس این همان فکر و ذهن است که آفتزده میگردد.
امتیازات و آفتها:
به عنوان مثال روشن، فقط به سه دسته از امکانات فضای مجازی، امتیازات و آفتهایش اشاره میکنیم:
الف – ارتباطات:
انسان با ارتباطات زنده است، از ارتباط با خدا و رسول خدا و اولیای الهی صلوات الله علیهم اجمعین گرفته، تا ارتباط با همنوعان و حتی ارتباطات با سایر جانداران و گیاهان و جامدات (طبیعت). بدی و سختی اصلی حبس (زندان) چیست که به عنوان تنبیه و مکافات اِعمال میگردد؟ قطع ارتباطات.
امتیاز - از جمله امتیازات و ویژگیهای مثبتی که فضای مجازی به وجود آورده است، گستردگی و سهولت ارتباطات میباشد. هر کسی در دقیقه میتواند هزاران نفر را مخاطب قرار دهد و یا مخاطب هزاران نفر قرار گیرد. گستردگی ارتباطات، وسعت و اوج گرفتن حیات است.
آفت – آفت گستردگی ارتباط، سهولت و سرعت آن در فضای مجازی نیز این است که مردم به «ارتباط مجازی» عادت میکنند و [به ویژه نسلهای جدید]، از ارتباطات طبیعی غافل و عاجز میمانند. یک جوان در فضای مجازی از فلسفه گرفته تا سکس، همه چیز میگوید، اما بلد نیست با پدر و مادر خود، یا همسر و فرزند خود، ارتباط صحیحی داشته باشد، با معلم صحبت کند و یا حتی به فروشگاه سر کوچه رفته و با سلام و علیک با فروشنده، خریدی بنماید.
ب – تبلیغات و ضد تبلیغ (جذب و دفع):
ما انسانها با تبلیغ میشناسیم، با تبلیغ جذب میشویم و با ضد تبلیغ دفع میگردیم. خداوند متعال مکرر در قرآن کریم فرمود که وظیفه اصلی انبیایش همان «ابلاغ - تبلیغ» است.
امتیاز – امتیاز مثبت دیگر فضای مجازی، امکان گسترده برای تبلیغ و باز بودن دست برای چگونگی تبلیغ و جذب میباشد و هم چنین برای دفع. هر شخصی میتواند موضوعی را که مورد هدف و علاقهی خودش میباشد را "تبلیغ" کند، فرق نمیکند که تبلیغ دین باشد، یا تبلیغ کفر – تبلیغ یک کتاب باشد یا ناخن مصنوعی – و هم چنین ضد تبلیغ علیه اعتقادات حقه باشد یا ضد تبلیغ علیه وحدت و انسجام مردم، یا ضد تبلیغِ مثبت و لازم علیه یک ناهنجاری رفتاری، تا اصلاح شود.
آفت – کثرت تبلیغات – پراکندگی تبلیغات – دعوت به خود – تبلیغ «مَن» - کثرت شایعه و شبهه ... و نیز دفع راحت مخالف با منکوب کردن، فحش دادن، تخطئه کردن، تخریب هویت و شخصیت و در نهایت "حذف فیزیکی" کردنِ مخالف با فشار یک دکمه نیز از آفات این امکان میباشد. این روحیهی استکباری غرب است که اگر نتوانست شخص یا جامعهای را جذب خود [مَن] کند، سریع حذف فیزیکی میکند (میکُشد). یادم نرود که «این مَن، شیطان است».
ج – تبادل آرا و اندیشهها:
از دیگر ویژگیهای این امکان و ابزار، سهولت، سرعت و گسترش تبادل آرا و اندیشهها میباشد. این همه دعوت به حق برای گفتگو و ایجاد کرسیهای آزادندیشی و این همه ادعای واقعی یا نمایشی برای دموکراسی و لیبرال دموکراسی. آیا اکنون فرصت خوبی نیست؟
خب بالاخره انسان نمیتواند در ذهن خود و مبتنی بر تصورات تخیلی خود باورها و اندیشههایی داشته باشد و همه آنها را نیز بدون تعلیم و اصلاح و تکامل بخشی، در عرصه عمل محقق نماید. بلکه باید تبادل و تضارب آرا داشته باشد، نظرش را به دیگران بگوید و نقد بشنود، نظر دیگران را بشنود و نقد نماید و ... .
امتیاز – امتیاز فرصت و امکان و ابزار فضای مجازی، همین عرضه و نشر گسترده، سریع و آسان آرا و اندیشهها و به دست آوردن بازخوردها، نظرات تکمیلی دیگران و یا نقد آنهاست.
آفت – اما آفتی هم دارد، و آن این است که حتی مردمان همفکر، هم هدف و همسو، با کمترین اختلاف نظری، مقابل یک دیگر صف کشی میکنند و به جای تبادل آرا، یک جنگ نرم شدید راه میاندازد و به جان هم میافتند تا دشمن نهایت سوء استفاده را در ایجاد تفرقه و تشدید اختلاف بنماید.
x-shobhe
گروهی به نام ایکس – شبهه (x-shobhe ) ایجاد گردید، خب این بهترین فرصت بود برای ایجاد کرسیهای آزاد اندیشی، تبادل و تضارب آرا، بحث و گفتگو، کمال بخشی به مطالب و نیز نقد نظرات و مباحث گوناگون. هر چه دوستان خیرخواه گفتند که شرط و شروط و چارچوب خاص تعیین کنید و نیز مرتب همه گفتگوها را رصد کنید و اعضا را کم و زیاد کنید، قبول نکردیم.
آسیب شناسی:
حال وجوه مثبت را یک طرف بگذارید و از نگاه آسیبشناسانه و نقادانه به مطالب درج شده از سوی دوستان و تبادل یا تضارب آرایشان در همین گروه توجه نمایید:
حال با این که برخی ورود میکنند تا با درج عکسهای زشت و بیربط و یا سخنان جلف و بیمورد و بی منطق، تخریب وجهه کنند کاری نداریم، بالاخره عرصه، عرصهی جنگ نرم است و دشمن نیز وجود دارد و فعالیتی میکند؛ اما به گفتگو و تبادل نظر دوستان کار داریم، بالاخره هر کسی گذرا وارد این گروه نشده، بلکه یا ما میشناسیم و یا آشنایان، دوستان خود را وارد کردهاند.
*- چرا وقتی یک نفر مطلبی میگذارد که موافق نظر برخی دیگر نیست، به جای نقد، بحث، روشنگری و تبادل دلایل، به او حمله میکنند؟!
*- چرا گستره دامنه تحمل برخی از دوستان، بیش از دو یا سه جمله نیست و از جمله چهارم، یک دیگر را به باد شماتت، تمسخر و تحقیر میگیرند؟ و در جمله ششم به بعد حتی فحش داده، حذف میکنند و یا خودشان قهر میکنند و بیرون میروند؟!
*- چرا یک عده حتی حرف خود را با چاشنی عصبیت و آهنگ حقد و کینه بیان میکنند و اگر کسی نظر مخالفی داشت، گمان میکنند که دیگر دشمن دیرینهی خود را شناختهاند و چنان به او میتازند که عمراً به دشمنان اسلام و مسلمین و ایران نتاختهاند؟!
*- واقعاً اسفآور یا دردناک نیست وقتی میخوانیم که یک مخالفِ نظر (هر چند اگر حق هم داشته باشد)، مخاطب خود را به سربازی شمر و یزید متهم میکند و یا حتی او را «حرام لقمه» و «حرام نطفه» میخواند؟!
*- اگر چه در یک اجتماع کوچک یا بزرگ، گفتگو کنندگان با یک دیگر حرف میزنند و در نهایت چند نفر دیگر نیز این گفتگو را گوش داده یا میخوانند، اما مگر در محضر خدا نیستیم، و مگر او «سمیع و علیم» نیست و مگر هر دو نفری که با هم سخن میگویند، نفر سومی که میشنود، خدا نیست؟!
«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِن ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» (المجادلة، 7)
ترجمه: آيا ندانستهاى كه خدا آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه در زمين است مىداند؟ هيچ گفتگوى محرمانهاى ميان سه تن نيست مگر اينكه او چهارمين آنهاست، و نه ميان پنج تن مگر اينكه او ششمين آنهاست، و نه كمتر از اين [عدد] و نه بيشتر، مگر اينكه هر كجا باشند او با آنهاست. آن گاه روز قيامت آنان را به آنچه كردهاند آگاه خواهد گردانيد، زيرا خدا به هر چيزى داناست.
اگر خدا بپرسد:
اگر در دنیا و در قیامت خداوند متعال یک بندهی مؤمنش را بیاورد و به او بگوید: "بنده من، گناهانت را بخشیدم، عبادتهایت را نیز قبول کردم، جای تو بهشت است، ولی اول باید بگویی: از کجا فهمیدی لقمه یا نطفهی آن بندهی من حرام بود؟ دلیل بیاور و اثبات کن، وگرنه به جنهم خواهی رفت و معذب خواهی شد، چه پاسخی خواهد داد؟!
جدال احسن:
بله، تردیدی نیست که یک جایی بحث به جدل کشانده میشود. یک جا لازم است که پاسخ کوبنده، قاطع، نقضی، کوتاه و جدلی داده شود و گفتمان همیشه جواب نمیدهد؛ جدل هم قاعده و اصولی دارد و باید «جدل احسن» باشد.
مگر دوستان مؤمن، خود را شاگرد مکتب قرآن کریم نمیدانند و مگر غیر مؤمنین، ادعای روشنفکری ندارند؟ در قرآن کریم فرمود که در یک گفتگو و بحث، اولاً دعوت باید به حق (به خدا) باشد و نه به (مَن) – ثانیاً با حکمت و دلیل و برهان باشد – ثانیاً با حُسن نیّت و خیرخواهی باشد و جنبه موعظه و نصیحت داشته باشد – و اگر کار به جدل کشید و لازم شد که جدلی هم صورت بگیرد، باید جدال احسن باشد.
«ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (النّحل، 125)
ترجمه: (مردم را) به سوى راه پروردگارت با منطقى حكيمانه و ادلّه قانعكننده و با پندى نيك و بيدارىبخش و عبرتآموز دعوت كن و با آنان (مخالفان) به نيكوترين وجه محاجّه و مجادله نما. (اين وظيفه تو، و اما آنها) البته پروردگارت خود داناتر است به كسى كه از راه او گم گشته و او داناتر است به هدايتيافتگان.
دعوت:
بیاییم از فرصتها و نعمتها، خوب، درست و بهینه استفاده کنیم. فرصتی در این گروه ایجاد شده تا همه دوستان و هم وطنان و فارسی زبانان بتوانند در آن شرکت کنند، حرفها و نظرات خود را بگویند، حرف دیگری را نیز بشنوند، تبادل آرا کنند ... و چه فرصت مناسبی است برای فراگیری و تمرین گفتگو در کرسی آزاد اندیشی. بیایید یک گروه نمونه درست کنیم، یک گروه مفید و پاسخگو تشکیل دهیم.
*- دوستان نه تنها خودشان حضور فعالی داشته باشند، بلکه دوستان دیگر را به این گروه اضافه کنند.
*- دوستان نظرات مخالف خود را درج کنند، اما متین، بدون اهانت، مسخره، بددهنی و ... / اگر به کامنتهای پایگاه ایکس – شبهه دسترسی داشتید، میدیدید که بسیاری از مخالفین با مطلب درج شده، هیچ نقدی ندارد و فقط فحش میدهند؟ خب چرا؟! فحش چه کاری را درست میکند، چه منطقی است؟ چه پاسخ مستدلی میباشد.
*- دوستان نظرات موافق خود را درج نمایند، اما متین، جاذب، مستدل، حکیمانه و با قولی لیّن – اگر کسی مخالفت کرد، یا پاسخ خوب و حکیمانه بدهند، یا جدال احسن کنند و یا اصلاً پاسخ ندهند. تندی و بدی دهنی و اتهام که پاسخ یا ردیه نیست.
از همه متشکرم و توفیق روز افزون و سلامت عزیزان را از خداوند متعال مسئلت مینمایم. گروه را کامل و فعال نمایید.
- تعداد بازدید : 2473
- 12 مهر 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت