پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
مگر به آیهای از قرآن کریم استناد نمیکنند؟ پس نظر ما، نظر شما و نظر دیگران مهم نیست، اینجا جای نظریهپردازی نیست، بلکه باید دقت نمود که خداوند متعال چه فرموده است؟
اساس اخلاق انسانی نیز اجباری نیست، هر کسی میتواند حیوان صفت گردد؛ اما آیا مجاز و آزاد است که نسبت به دیگران و در جامعه، وحشیگری نماید؟!
یکی از شیوههای القای شبهه، همین مخلوط کردن مباحث گوناگون و سپس پُرگویی و پراکنده گویی میباشد تا اولا مخاطب گمان نماید که لابد گوینده حرفی برای گفتن دارد و ثانیاً پاسخ دهنده نیز نداند که حالا به کدام پاسخ دهد؟!
الف - دربارۀ «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» مطالب متعددی در همین پایگاه ایفاد شده است و مکرر توضیح داده شده که فرق است بین «دین» که همان اعتقادات میباشد و «شرع» که قوانین، حقوق و احکام میباشد.
فرموده: «در انتخاب دین، چیز بدآمدنی و اجباری وجود ندارد، چرا که «راه رشد از گمراهی» برایتان روشن شده است»؛ و به شما عقلی که به نور علم میبیند داده شده، علم نیز در دو کتاب خلقت و وحی، در اختیار شما قرار گرفته، معلم و مربی نیز برای شما فرستاده شده؛ پس دلیلی برای "اجبار" وجود ندارد.
●- «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»، یعنی: «شما را مانند فرشتگان، حیوانات و گیاهان، مجبور به خداپرستی نیافریدهام، چرا که به شما «عقل و اختیار در انتخاب» موهبت نمودهام؛ اما، این بدان معنا نیست که به ویژه در یک زندگی اجتماعی، در شرع (قانون) اجباری نیست و هر کسی آزاد است تا هر کاری که دلش میخواهد انجام دهد! در کجای دنیا و در کدام قبیلۀ وحشی و یا جامعه متمدنی چنین بوده و یا هست؟!
*- وقتی میبیند که آیهای را تقطیع میکنند و تمام آن را نمیخوانند و به آن استناد نمیکنند؛ و فقط یک قسمت از آیه را میخوانند و آن را نیز تفسیر به رأی میکنند؛ پس بدانید که غرض و مرضی در کار است!
متن و ترجمۀ تمام آیه، به شرح زیر میباشد:
«لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (البقره، 256)
- در قبول دين (اعتقادات)، اكراهى نيست (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است بنا بر اين، كسى كه به طاغوت [هر طغيانگری] كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيرۀ محكمى چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست و خداوند، شنوا و داناست.
●- کاملاً روشن است که مقصود از «دین»، اعتقادات و باورها میباشد، چنان که در ادامه، به «کفر نسبت به طاغوت» تصریح نموده است؛ مضافاً بر این که تصریح نموده: «فقط کسانی که راه رشد [دین الهی] را برمی گزینند و به طاغوت کفر میورزند، به ریسمان محکمی که گسستنی نیست، چنگ زدهاند.
مثال:
یک - انسان آزاد است که به قصد خودکُشی، خود را از طبقات بالای یک برج به پایین پرت کند؛ اما اگر در امریکا و اروپا نیز کسی چنین اقدامی نماید، نه تنها آتشنشانی، آمبولانس، روانشناس و مشاور برای جلوگیری از اقدام او به میدان میآیند، بلکه پس از انصراف، توسط پلیس دستگیر میشود و دادگاه نیز او را به جرم تهییج اذهان عمومی و تحریک عواطف دیگران، مجازات میکند!
دو - در هیچ کجای دنیا، مردم با قوانین مالیاتی موافقت ندارند، اما همه باید بپردازند.
سه - کودکان تحصیل در مدرسه را دوست ندارند، و شاید یک نوجوان نیز نخواهد ادامه تحصیل دهد، اما حتی در کشوری چون آلمان و ... نیز تحصیل تا کلاس نهم اجباری است.
چهار - خدمت نظام وظیفه، در تمامی کشورها اجباری میباشد، در حالی که اکثر مردم از آن خوششان نمیآید و به اجبار به سربازی گردن مینهند و کسی که این وظیفه اجتماعی و قانونی را انجام ندهد، به عنوان «سرباز فراری»، بازداشت و مجازات میشود.
پنج - در دنیا، بسیاری از مدارس، دانشگاهها، ادارات، مؤسسات دولتی و حتی شرکتهای خصوصی، و همچنین مشاغل، لباس مخصوص (یونیفرم) دارند و کسی حق ندارد با پوشش دیگری سر کار بیاید و بگوید: «من آزادم»! و هم چنین، در هیچ کجای دنیا، هر کسی حق ندارد با هر حدّی از برهنگی در انظار ظاهر شود و بگوید: «من آزادم»!
شش - در فرانسه که خود را مهد آزادی میخواند؛ آزادید تا به پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله، در قالب سخن، کتاب و یا حتی کاریکاتور، اهانت کنید؛ اما آزاد نیستید که علیه نخست وزیر و ... کاریکاتور بکشید؛ دادگاه شما را محکوم میکند!
*- حال اگر بخواهیم مثال بیاوریم، میلیونها مثال وجود دارد؛ مقصود آن که نه تنها در اجرای قوانین (شرع) آزادی وجود ندارد، بلکه قوانین همه ضمانت اجرایی [جریمه، زندان، تبعید و حتی اعدام] دارند.
خلط مبحث و سوء استفاده
به نماز تراویح اشاره شد. اول آن که مردم در آن زمان، امیرالمؤمنین علیه السلام را برای حکومت برگزیدند، نه این که ولایت و امامت ایشان را پذیرفته باشند؛ بنابراین هیچ ضرورتی نمیدیدند که در احکام عبادی و شخصی از ایشان تبعیت کنند.
"نماز تراویح" و مرسوم در میان سنّیها نیز یک امر مستحب است، پس «بدعت» در آن موضوعیت ندارد که کسی بخواهد جلوگیری کند! مثل این است که شما و صد نفر دیگر، تصمیم بگیرید به مدت ده روز، هر شب صد رکعت نماز بخوانید؛ به این «بدعت» گفته نمیشود.
اما، آیا پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین صلوات الله علیهما، در دوران حکومت خود، در برابر هیچ فساد، فحشا و ظلمی اقدامی نداشتند و هیچ حکمی و هیچ حدی را جاری ننمودند و و میگفتند: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»؟!
●- در متن پرسش، به روش سایر انبیای الهی اشاره شده است؛ اگر چه آنان حکومت نداشتند، اما چرا حضرت ابراهیم علیه السلام، تمامی بتان را شکست و نفرمود: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»؛ در حالی که اکثریت کافر و بت پرست بودند و ایشان میدانستند که شدیدترین مجازاتها را علیه او اِعمال خواهند کرد؟!
چرا حضرت یوسف علیه السلام، زندان را به جان خریدند، اما زیر بار فساد و فحشای سلطهگران نرفتند و چرا پس از رسیدن به صدارت و وزارت، آن قوانین سخت اقتصادی را جاری نمودند؟!
چرا پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، پس از فتح مکه، بخشش همگان، و حتی مکان امن قرار دادن خانۀ ابوسفیان لعنت الله علیه، نه تنها هرگز برخی را نبخشید، بلکه حکم اعدام چهار نفر صادر نمود که جرم آنها، تهاجم فرهنگی بود. کسانی که با اشعار و شعارهای خود، علیه اسلام ضد تبلیغ مینمودند!
●- و خلاصه آن که چرا خداوند متعال، در دینی که انتخابش را آزاد قرار داده، این همه واجبات و محرمات وضع نموده است؟! چرا این همه کفاره و مجازات برای گناهان قرار داده است و اساساً چرا بهشت و جهنم را خلق نموده و هر کسی را به نتیجۀ انتخابها، مواضع و عملکردهایش میرساند؟!
حقوق اجتماعی
ممکن است کسی در خفا و حریم خصوصی خودش، هزاران خطا بنماید و کسی هم دخالت نکند؛ اما وقتی از حریم خصوصی خودش خارج شد، باید حقوق اجتماعی را رعایت کند، چه خوشش بیاید و چه نیاید؛ و در این امر آزادی وجود ندارد.
*- میدانید که در بیشتر کشورهای جهان، شرابخواری آزاد است؛ یک نفر میتواند در خانهاش یا در محافل شرابخواری، شب تا گلویش شراب بنوشد، مست کند و ...؛ اما اگر به خیابان بیاید، تلوتلو بخورد، عربده بکشد و ...، او را بازداشت میکنند!
*- جالب آن که در تمامی دنیا، به محض تخلف رانندگی یا تصادف، پلیس ابتدا آزمایش مصرف الکل یا مواد مخدر میگیرد و اگر مصرف ثابت شود، متخلف محکوم میشود! خودروی او توقیف میشود و چه بسا تا چند سال از رانندگی محروم شود!
*- جالبتر آن که در برخی از کشورها (مانند کانادا)، خرید و مصرف مشروبات الکی آزاد است، اما اگر تخلف رانندگی یا تصادفی پیش آید، و در خودروی متخلف، شیشه شرابی که درش باز شده یافت شود، هر چند مصرف نکرده باشد، محکوم میشود!
*- در تمامی کشورهای جهان، نگهداشتن سگ آزاد است؛ اما در کشورهایی چون آلمان، کسی حق ندارد سگش را بدون پوزمند بیرون بیاورد، چون حقوق اجتماعی را با پارس کردن و ایجاد آلودگی صوتی و یا احتمال حمله، و یا حتی احتمال ترسیدن کودکان و ...، به مخاطره میاندازد!
*- رانندۀ خودروی عمومی (تاکسی و ...)، حتی بدون مسافر نیز حق ندارد در خودروی خود سیگار بکشد - و هنگام حضور مسافر، حق ندارد بدون اجازۀ او شیشه را پایین بکشد - رادیو روشن کند، موزیک یا ... پخش کند؛ در حالی که این امور منع قانونی ندارند!
*- در کشورهای به اصطلاح پیشرفته، مردم حق ندارند که حتی در خانۀ خود، به گونهای بلند صحبت کنند و یا صدایی پخش کنند که به خانۀ همسایه برسد؛ و در صورت اتفاق، همسایه فوری پلیس را خبر میکند و صدای او را به اجبار خاموش میکنند!
●- بنابراین، نه تنها در قوانین (شرع) اجبار هست، بلکه اگر به حقوق اجتماعی نیز مربوط شود، این اجبار شدیدتر میشود و متخلف با مجازاتهای گوناگونی مواجه میگردد.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
لا اکراه فی الدین - وقتی اساس دین اجباری نیست، حکومت قوانین دین به طریق اولی اجباری نیستند . مگر نماز تراویح بدعت نبود؟ آیا امام علی (ع) به اجبار از آن منع نمودند و ...؟ نظر شما چیست؟
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/etc/12126.html
کلمات کلیدی:
سیاسی