پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
«LGBT» مخفف چند واژه میباشد که همگی معادل فارسی هم دارد، اما غربیها همیشه برندسازی میکنند و با توجه به این که به کارگیری حروف مقطع نیز شیوۀ مناسبی برای خلاصه کردن میباشد، حروفی که خود تعیین کردهاند را در فرهنگ عمومی جوامع رواج میدهند.
لابد خودتان میدانید «LGBT» یعنی چه که میفرمایید: «جامعه را به لجن میکشاند» و مقصود از پرسش، پاسخ و توضیح برای دیگران میباشد.
«L»، حرف اول «لزبین - Lesbian» به معنای «همجنسگرایی مؤنثها (زنها)» میباشد.
«G»، حرف اول «گِی - Gay»، به معنای «همجنسگرایی مذکرها (مردان)» میباشد.
«B»، حرف اول «بایسِکشوال - Bisexual»، به معنای «دو جنسگرایی» میباشد.
«T»، حرف اول «ترنسجندر - Transgender» که به کسانی گفته میشود که اندامشان جنسیتی را نشان میدهد، اما آلتشان کاملاً منطبق با جنسیّت آنها نمیباشد؛ که البته این یک نقص فیزیکی میباشد که گاه با عمل جراحی مداوا میگردد.
توضیح
الف - اگر چه در مباحث عقلی (فلسفی)، جهانبینیها را به طور کلی به دو دستۀ «توحیدی -و- مادی (ماتریالیستی)» تعریف کردهاند، اما هر کدام انواع و زیر مجموعههایی نیز دارند، چنان که جهانبینی توحیدی، میتواند اسلامی و یا غیر اسلامی باشد.
جهانبینی مادی نیز زیر مجموعههای فراوانتری دارد؛ اما باید اذعان نمود از جمله انواع آن که به صورت نظری و عملی رایجتر است، «جهانبینی شکمی و زیر شکمی» میباشد؛ یعنی هر چه هست را از همین زاویه و با همین عینک میبینند.
ب - وقتی در تعریف انسان میگویند: «حیوان ناطق، حیوان دوپا، حیوان هوشمند ...» و خلاصه او را جز «حیوان» نمیشناسند و تعریف نمیکنند، بدیهی است که برای حیوان، به جز شکم و جفتگیری، چیز دیگری اهمیّت ندارد و اگر منطقهای را علامتگذاری میکنند و از آن تا پای جان دفاع میکنند نیز برای همین «شکار، چریدن و جفتگیری» میباشد. شیر نر که مشهور به سلطان جنگل میباشد، وقتی به شیر مادهای میل پیدا نماید، بچههای او از شیر نر دیگر را میکُشد تا خود مالک مطلق آن شیر ماده گردد!
ج - انسانی که بیشتر از یک حیوان استعداد و ارزشی برای خود نمیشناسد، مانند حیوان زندگی میکند، اما حیوانی که حتی قوانین حیات وحش و جنگل نیز بر آن حاکمیت ندارد و دوست دارد هر چه میخواهد، به انجام رساند. لذا خالق و پروردگار انسان، دربارۀ آنان فرمود: «كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلّ - مانند چهارپا بلکه پستتر - پایینتر» (الأعراف، 179)
روابط جنسی
روابط جنسی بین حیوانات، چارچوب دارد، فصل و زمان معین دارد، گاه مکان معین نیز دارد و گلههایی از حیوانات، یا گروههایی از پرندگان و نیز دستههای بزرگی از ماهیان، برای جفتگیری، در فصل معینی، به سوی مکان معینی حرکت میکنند؛ اما برای انسان به خودی خود، هیچ چارچوب و قانونی وجود ندارد، مگر آن چه خداوند متعال، به عنوان نقشۀ راه رشد، کمال و سعادت فردی و اجتماعی، تحت عنوان «دین و شریعت» ابلاغ نموده است و البته که «عقل و فطرت» آن را تصدیق مینماید.
●- بنابراین، انسانی که خود را حیوانی بیش نمیبیند - مبتنی بر طبیعتش «تنوعگرا» میباشد و هیچ چارچوب عقلی و شرعی را نیز نمیپذیرد، در روابط جنسی نیز مانند سایر روابطش، خود را آزاد مطلق میپندارد؛ اگر چه آزادی مطلق وجود خارجی ندارد.
اما، روابط جنسی در اصل موضوعیتش و متناسب با خلقت، محدود است به روابطه جنسی بین زن و مرد؛ لذا در گام نخست، قوانین شرعی را تعطیل میکنند و «زنا» را رواج میدهند؛ در گام بعدی در همین راستا، تجاوز و حتی تجاوز جنسی به کودکان را رواج میدهند.
این مقدار نیز برای آنان کافی نیست، پس روابط همجنسگرایانه را رواج میدهند و چون این مقدار نیز کافی نیست، هر گونه رابطۀ جنسی دیگری و حتی روابط جنسی با حیوانات را جایز و حتی قانونی اعلام میکنند!
نقش رفتارهای جنسی در تعاملات اجتماعی
برخی گمان دارند که رابطۀ جنسی و چگونگی ارضای غریزۀ جنسی، یک مسألۀ کاملاً شخصی میباشد، اما نه تنها در زندگی اجتماعی، هیچ مسألۀ مطلقاً شخصی وجود ندارد، بلکه چگونگی روابط جنسی، بافت، شاکله، فرهنگ، ارتباطات، تعاملات و حتی چگونگی سیاست و اقتصاد را تغییر میدهد.
ازدواج و تشکیل خانواده، فرزندآوری، شکلگیری اقوام و نوع خویشاوندی و چگونگی حقوق و ارتباطات آنان، مهر و محبّت خانوادگی، تلاش برای آسایش و امنیت خانواده و ...، همه با روابط جنسی به شکل ازدواج مشروع و قانونی شکل میگیرد.
بیتعهدی زن و مرد نسبت به یکدیگر - اصالت بخشیدن به لذت و منفعت شخصی (اومانیسم) - بردۀ جنسی دیدن طرف مقابل - اغفالها و سوء استفادهها با تمامی مضرات تخریبی - ازدیاد نسل بیهویت - رواج بیغیرتی و بیبند و باری - پایمال شدن حقوق متقابل و ...، نیز با روابط غیر مشروع و غیر قانونی جنسی شکل میگیرد.
نقش اقتصادی
روابط جنسی سالم یا ناسالم، نقش بسیار مستقیمی در بافت اقتصادی یک کشور دارد و البته که صاحبان «ثروت و قدرت»، نه تنها به آن بیتوجه نیستند، بلکه روی آن سرمایهگذاریهای کلان میکنند! چنان که فحشا و فاحشهخانه، و مفاسد حاشیهای چون شرابسازی، شرابفروشی، شرابخواری، بار، کازینو، سواحل و ...، که در مجموع نامش را «عوامل جذب گردشگر - توریست» گذاشتهاند، یکی از بزرگترین منابع درآمد کشورها و کسب و کار بسیار سودزای ثروتمندان میباشد، و قابل توجه آن که عامل اصلی درآمدزایی در تمامی این امور، همچنان «زنان - بردگان و کالاهای جنسی» میباشند!
موزیکهای مرتبط، مُدهای جدید، تولید لباسهای زیر و رو برای تحریک، لوازم آرایش، داروها، لوازم گوناگون، تولید عکس و فیلم، شبکههای تلویزیونی و اینترنتی مرتبط و ...، همگی از منابع کسب درآمد از این راه میباشند!
نقش سیاسی
چگونگی روابط جنسی، در ساختار سیاسی و حکومتی کشورها نیز نقش مستقیم دارد! چرا چهرهای چون پاپ را به خاطر عدم تأیید همجنسگرایی، متهم، محکوم و تخریب مینمایند - چرا همجنسگرایی را از شاخصهای رعایت حقوق بشر قرار میدهند - اگر یک مسئله شخصی است، چرا برایش لایحه مینویسند، به مجلسها میبرند و برایش مصوبه قانونی میگیرند - چرا ازدواج همجنسها را به صورت قانونی مصوب میکنند - چرا اوباما، لایحۀ جواز ارتباط جنسی نظامیان با حیوانات را به پارلمان میبرد تا تصویب شود - چرا دهها هزار پروندۀ شکایت تجاوز و ... را در ارتش امریکا، پس از اخذ مصوبه، میبندند - چرا با افتخار اعلام میکنند که فلان رئیس جمهوری، فلان وزیر و یا جمعی از نمایندگان مجلسها، همجنسگرا هستند و ...؟!
اینها همه به این دلیل است که چگونگی روابط جنسی و ارضای غریزۀ شهوت، به غیر از تأثیر مستقیم در بافت و ساختار فرهنگی، تربیتی، ارتباطی، حقوقی و اقتصادی، نقش مستقیمی در بافت و ساختار سیاستها و حکومتدارد.
فراماسون
اگر چه روابط نامشروع و ناهنجار جنسی، پدیدۀ جدیدی نمیباشد و در گذشتههای بسیار دور نیز وجود داشته است، چنان که قوم لوط، به دلیل پایهگذاری اجتماعی این رذیله عذاب شد؛ اما شکل سازمان یافته و حکومتی آن، پس از تأسیس و قدرت یافتن «فراماسون» که بیشتر حکومتها و حاکمان به آن وابسته میباشند، شکل گرفته و با تبلیغات گسترده، و یا حتی با قانون و نیز به زور، به کشورها و ملتها تحمیل میگردد!
بیچارچوب بودن روابط جنسی، هنجار شکنی در روابط جنسی و شیوع فساد جنسی، از اصول و دستورهای نخستین و زیربنایی فراماسون، برای استیلای حکومت واحد جهانی شیطان میباشد.
اغتشاشگران
فریب نخوریم و اجازه ندهیم که «اغتشاشگران»، به خود هویت مشخصی ببخشند و رفتار خود را تحت عناوینی چون: «اعتراض، بدحجابی و یا حتی آزادی در روابط جنسی» توجیه کنند؛ چرا که آنان هیچ خواستۀ معین و مشخصی، به جز سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران نداشته و ندارند، و این خواستۀ آنان نیز به امر اربابان و در راستای تأمین منافع آنان در استعمار، استثمار و تجزیۀ مجدد این کشور میباشد.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
LGBT چیست و چگونه جامعه را به لجن میکشاند؟! آیا رواج این رذیله، از اهداف اغتشاشگران بوده است؟
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/politic/12336.html
کلمات کلیدی:
سیاسی