س – مهندسی پزشکی: میگویند عدهای از تظاهرکنندگان علیه نمایش فیلم موهن در انگلیس، اقدام به پخش قرآن میان مردم کردند، یا بیلبرد نصب کردند. این دال بر وجود آزادی در انگلیس است. اگر کسی همین کار را در ایران بکند دستگیر میشود.
ایکش – شبهه: متأسفانه روحیه دفاع و سینهچاکی برای انگلیس، حتی به قیمت خودزنی، و تحت هر شرایطی که انگلیس داشته باشد، روحیهی پست و نوکر مأبانهای است که هنوز در برخی وجود دارد و بدیهی است که پس از سه قرن استعمار، استثمار و استحمار، نمی توان انتظار داشت که این روح ذلت و بیگانهپرستی طی سه دهه به طور کلی محو گردد. و البته هر چه عبودیت نفس و خواهشهای نفس حیوانیقوی تر باشد، زمینه برای عبودیت طواغیت و ضدیت با اسلام مساعدتر میگردد.
این که امروزه در انگلیس، امریکا و کشورهای عضو اتحادیه و ...، آزادی و دموکراسی، دست کم نزدیک به آن مقداری که شعارش را میدهند وجود دارد یا خیر؟ به ویژه با عملکردهایشان طی این دو دههی اخیر بر کسی مخفی و در هالهای از ابهام نمانده است که حالا چند نفر بگویند: چون عدهای در آنجا قرآن پخش کردند، پس دموکراسی وجود دارد، تا آتش زدن قرآن نیز حمل بر دموکراسی در آن دیار شود. صاحب نظران، اندیشمندان و آحاد ملت خودشان نیز معترفند که عصر دموکراسی در غرب، بالغ نشده مُرد و دورهی آن به پایان رسیده است.
شاید برای کسی که بسیار ساده اندیش و سطحیبین است، نحوهی برخورد پلیسی و امنیتی با تظاهراتهایی که از یک سو طبق مجوز و قانونی برگزار شده و از سوی دیگر به هیچ وجه به اصل نظام یا شاکلهی سیاسی کشورهای غربی لطمهای وارد نمیکند، بلکه تظاهرات علیه بیکاری یا تورم است، کفایت نماید که با باتوم، مشت و لگد، سگ، اسب، گاز اشک آور، ماشین آبپاش، گلوله پلاستیکی و گاه جنگی بر آنان میتازند. اما کسی که کمی اهل مطالعه باشد، میداند که سلطه نظام پلیسی و امنیتی، تا حد شناسایی تمامی افراد، مواضع و تحرکات آنان، کنترل تمامی گفتارها و رفتارها و هر اقدامی (اگر چه تعداد لیوان آبجویی که هر کسی در روز میخورد) قابل کتمان نیست، و نیز شدیدترین برخوردها، سانسورها، دستگیریها، زندان کردنها و حتی سر به نیست کردنها، قابل انکار نیست و میزان و چگونگی دموکراسی در غرب دیگر بر کسی پنهان نیست. زندان بزرگی که زندانیان در آن برای هر گونه اطاعت، بردگی و حتی بندگی فراعنه آزاد هستند. تا جایی که دیگر حکومتهای غربی، عین حکومتهای قرن 19، به صراحت به این دیکتاتوری اذعان نموده و مصادیق آن را برای خود قانونی اعلام کردهاند.
قانونی کردن شنود هر مکالمه، تصویر برداری از هر رفتار خصوصی، بازداشت و زندان کردن هر مظنون (نه هر متهم و یا مجرم)، شکنجه کردن به هنگام بازجویی، زندان کردن بدون محاکمه برای هر مدتی که دستگاه پلیسی یا امنیتی صلاح بداند، ممنوعیت فیلم برداری و یا درج عکس، خبر و فیلم از تخلفات و یا جنایات پلیس در سطح شهر و انظار عمومی، دستگیری و زندان بدون هیچ جرم، اتهام و حتی سوء ظن تحت عنوان قانونی به نام «پیشگیری احتمالی»، شناسایی تمامی افراد و کلیه اطلاعات خصوصیشان، و تحت کنترل داشتن تمامی گفتارها و رفتارهایشان به ویژه با سوء استفادهی ابزاری از شبکههای اجتماعی در اینترنت، محاکمه، جریمه، زندان و محرومیت از حقوق اجتماعی برای کسانی که خارج از دستور یا مخالف منافع حتی دست به یک تحقیق علمی یا تاریخی (مانند هلوکاست) بزنند، تجاوز به زنان نظامی تا حد 85% (آن هم بر اساس شکایات ثبت شده) و عدم امکان پیگیری و... در سیاست داخلی و هم چنین حق وتو، قانون «هر که با ماست که با ماست و هر کس نیست، حتماً تروریست است و از هر ملیتی که باشد ما حق داریم او را در هر کجای دنیا که خواستیم دستگیر کنیم، برباییم و یا حتی ترور کنیم – جنگها و جنایات بی شمار علیه افراد بی دفاع تحت عنوان مبارزه با تروریسم، جنگهای بیبهانه (به منظور کشورگشایی) تحت عنوان دکترین «جنگهای پیشگیرانه» - تحمیل تحریمهای اقتصادی یک طرفه و غیر قانونی – مسدود نمودن شبکههای تلویزیونی به شکل غیر قانونی و مغایر با کنوانسیونها و قراردادهای متقابل و هزاران جنایت دیگری که قانونی اعلام شده است در سیاست خارجی، همه دال بر چگونگی دموکراسی غرب و دموکراسی غربی در کشورهای خودشان و سرتاسر جهان است.
حال اگر عدهای بگویند که چند نفر در انگلیس چند تا قرآن پخش کردند، پس در آنجا دموکراسی هست؟! نمی دانیم باید به گفتهی آنها خندید، یا برای سطح بینش و دانش و نیز ساختار هویتی و شخصیتی آنها غصه و افسوس خورد و گریه کرد؟
دین اسلام در انگلیس و بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی، یک دین رسمی شناخته شده است، لذا نمیتوانند مانع از پخش کتاب این دین یا تأسیس مساجد شوند. اگر چه میشوند. هم چنین دین مسیحیت در جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده و تا به حال هیچ کشیش یا مسیحیای به خاطر نشر یا توزیع انجیل دستگیر نشده است.
وقتی مقامات کلیساهای ایران، نمایندگان آنها در مجلس، اسقفهای اعظمشان در خارج از کشور و حتی واتیکان اذعان دارند که مسیحیان در ایران آزادانه فعالیت میکنند، دیگر این خودزنها که نه مسلمان هستند و نه مسیحی چه میگویند به غیر از سینه چاکی و مزدوری مجانی برای انگلیس؟!
آیا انجیلهای متفاوت مسیحیت به زبان فارسی در خارج از کشور چاپ و توزیع میشود؟ آیا گمان دارند که دستگاههای ذیربط از تبلیغات آشکار و پنهان آنها، به ویژه حضور در برخی پارکها برای جذب دختران و پسران به کلیسا و آن هم به روش پست دوست دختر و دوست پسر بازی بیخبرند؟ یا مثلاً نمیدانند تولید انبوه مدالیومها و برچسبهای صلیب یا لوگوی زرتشتیها، و توزیع ارزان آنها حتی در مقابل حرمها و ... به چه سفارش و مقصودی انجام میشود؟ یا از ایستگاههای رادیویی و سایتهای اینترنتی آنها بیخبرند؟ هیچ کس هم دستگیر نشده است.
در خاتمه متذکر میشود که مسیحیان، آن هم در کشوری چون ایران که عموم مردم از فرهنگ غنی اسلام ولایی برخوردار هستند و شناخت و باور عمیقی نسبت به «توحید» دارند، اصلاً مایل نیستند که عدهای در خیابان انجیل پخش کنند. چرا که خودش یک نوع ضد تبلیغ برای مسیحیت میشود. از یک سو مردم میپرسند: بالاخره انجیل یوحنا، مرقس، لوقا، متی و سه انجیل زیرخاکی جدید به نامهای یوسف، مریم و ... که کشف شده کدامش کتاب خدا و پیامبر خداست؟ و پاسخ این است که هیچ کدام.
سپس میپرسند: خدا پدر است، خدا پسر است، پدر پسر است، پسر همان پدر است، هر دو روح القدس هستند و هر سه خدا هستند و خدا هر سهی اینهاست، یعنی چه؟ و پاسخ این است که شما تعصبت دارید و نمیفهمید – آخوندها شما را فریب دادهاند ... و صدها سؤال مشابه دیگر.
ملاحظه:
از گالریهای ذیل بازدید نمایید. اگر یک هزارم این صحنه ها در ایران اتفاق بیافتد، اولاً جار می زنند که مردم دیگر نظام شان را نمیخواهند و ثانیاً اوباما، مرکل، اولاند، نتانیاهو و ... شخصاً مصاحبه و اعلام مواضع و حمایت میکنند و ثالثاً نه تنها سازمان هایی چون حقوق بشر نفسی کشیده و بیانیه میدهند، بلکه دست به دست هم داده و تلاش می کنند تا مسئله در سازمان ملل طرح شود و اگر ممکن است پرونده ای در شورای امنیت تشکیل شود تا ببینند آیا آمریکا می تواند به همین بهانه و حمایت از حقوق بشر و دموکراسی به ایران لشکرکشی کند یا خیر؟ رابعاً ببینید خودزنهای داخلی چه خواهند کرد. مثل فتنه 88.
- تعداد بازدید : 1773
- 3 آبان 1391
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی