ایکس – شبهه: همیشه در برهههای خاص یا نزدیک به انتخابات که میشود، بحثهایی در خصوص «مصلحت» شایع میشود و البته مثالهای متفاوت میآورند تا مقصود اصلی پنهان بماند، ولی مقصود که زیر سؤال بردن نهادهای قانونی چون «شورای نگهبان» و نیز «تشخیص مصلحت» است که هر دو زیر مجموعه نهاد رهبری قرار دارند، القا شود.
معمولاً برای موجه جلوه دادن خود، نامی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام در ابتدا کلام آورده و با استناد به سیره ایشان میگویند: «علی هیچ گاه حق را فدای مصلحت نکرد» و به مثالهایی در خصوص رفتار با طلحه و زبیر یا ... (که در متن این سؤال نیز طرح شده بود) استناد میکنند.
اما دقت نمایید که این شعارهای ژورنالیستی، اگر از روی سادگی نباشد، از روی قصد و غرض است و همه دروغهایی برای ایجاد اعوجاج در شناخت، اندیشه و باورهای مسلمین و به ویژه شیعیان میباشد.
«حق» همان «مصلحت» است و «مصلحت» نیز همان «حق» است.
حق چیست که ممکن است به مصلحت فرد و جامعه نباشد و یا چه چیزی به مصلحت فرد و جامعه است که آن حق نباشد؟ پس این تفکیک معنا و مفهومی جز شعار ندارد. میخواهند القا کنند که اولاً شما بر حق نیستید و بر حق عمل نمیکنید؛ ثانیاً آن چه ما میگوییم و میخواهیم همه «حق» است و آن چه شما میگویید و میخواهید، همه مصلحتهایی است که حق فدای آن شده است!
عمل به مصلحت یعنی همان عمل صالح. چقدر در قرآن کریم به «عمل صالح» تأکید شده است و چقدر از مقام و جایگاه «صالحین» تعریف شده است، چرا که تکامل انسان و جامعه مرهون «ایمان و عمل صالح» است. وظیفه مؤمن پس از ایمان به خداوند متعال و اصول اعتقادیاش، عمل به مصلحت است، لذا همیشه ایمان و عمل صالح مثل روح و بدن برای انسان زنده، در کنار یک دیگر بیان شدهاند.
«إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ» (الحج،)
ترجمه: بىگمان خدا كسانى را كه گرويده و كارهاى شايسته (عمل صالح) كردهاند به باغهايى درمىآورد كه از زير [درختان] آن رودبارها روان استخدا هر چه بخواهد انجام مىدهد.
«فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ» (الحج، 50)
ترجمه: پس آنان كه گرويده و كارهاى شايسته (عمل صالح) كردهاند آمرزش و روزى نيكو براى ايشان خواهد بود.
«الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ» (الرعد، 29)
ترجمه: كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته (عمل صالح) كردهاند خوشا به حالشان و خوش سرانجامى دارند.
حق و مصلحت در صدر اسلام:
اگر پیامبر اکرم (ص) هجرت نمودند، حق و عمل صالح همان بود - اگر صلح حدیبیه را پذیرفتند، حق و مصلحت همان بود – اگر مکه را بدون هیچ جنگی فتح کردند، حقوق و مصلحت همان بود و اگر خانه ابوسفیان کافر و ظالم را خانه امن اعلام کردند، حق و مصلحت همان بود.
اگر حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام در رکاب پیامبر اکرم (ص) شمشیر زدند، اگر شمشیر غلاف کرده و حتی مقابل ظلم به خویش و همسرشان از نیام نکشیدند، اگر 25 سال سکوت کردند، اگر به رغم آن که حکومتهای خلفا را بر حق ندانسته به آنها برای اداره بهتر مشورت دادند، اگر در جنگهای تحمیلی صفین، جمل و نهروان دوباره آن شمشیر را بیرون کشیدند، همه عین حق و عین مصلحت اسلام و مسلمین بود. و سایر معصومین (ع) نیز همینطور.
آن مصلحتی که مذموم است، رفتارهای فرصتطلیانه (اُپورتونیستی) با سمت و سوی منافع شخصی و نفسانی است که به دروغ نامش را «مصلحت» گذاشتنهاند. چرا که نه به مصلحت شخص است و نه به مصلحت جامعه؛ نه این که اصل «مصلحت اندیشی»، «مصلحت بینی» و «عمل به مصلحت» بد و مذموم باشد، بلکه ایجاب عقل، ایمان و شعور این است که انسان مصلحت را درست تشخیص داده و به مصلحت عمل نماید.
کلمات کلیدی:
سیاسی ولایت (امام علی)