در ادامه سؤال آمده است، شاید از نظر امام زمان (عج) فردی که شایسته این مقام است، لزوماً فردی نباشد که مجلس خبرگان انتخاب میکند.
ایکس – شبه: باید در این قبیل مباحث، قبل از آن که در خصوص شخص یا مصداق تحقیق و بحث شود، اصل موضوع مورد تفحص و تحقیق قرار گیرد.
قبول، اطاعت و تبعیت ما از ائمهی معصومین (ع)، بالتبع ایمان به خدا، رسالت، قرآن کریم و امر الهی است که توسط نبی اکرم و رسول اعظمش صلوات الله علیه و آله ابلاغ شده است. هم چنین قبول «فقه» و تبعیت از فقیه نیز بالتبع آموزههای دینی در مکتب اهل بیت علیهمالسلام میباشد که به تصدیق و حکم عقل نیز به اعتبار و صحّت آن واقف شدهایم.
با این مقدمه میتوانیم مرحله به مرحله این بحث را برای خود روشن نماییم:
الف – انسان باید در هر امری یا خودش عالِم، متخصص و متبحر باشد و یا به اهلش رجوع کند. خواه در امر پزشکی یا حقوق باشد و یا فقه و احکام اسلامی که در تمامی شئون فردی و اجتماعیاش لازم الاجرا میباشند.
ب – البته که فقه اسلامی نزد اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام است که ضمن عصمت، به ظاهر و باطن، محکم و متشابه، تفسیر و تأویل قرآن علم لدنی دارند و از ناحیه خداوند متعال منصوب گردیدهاند؛ اما از یک سو دسترسی به آنان چه در زمان حضور و چه غیبتشان برای همگان میسر نیست و از سوی دیگر آنها این علوم را نزد خود مخفی نگه نداشتهاند. بلکه ابلاغ نمودند، بیان کردند، تعلیم دادند و به انحای متفاوت منتشر نمودند.
اشخاصی که به علوم و فقه اسلامی واقف گردیده و در این عرصه متخصص میشوند را «مجتهد و فقیه» مینامند.
ج – ائمهی اطهار علیهمالسلام امر و تعلیم نمودند که هر گاه دسترسی به ما نیافتید و یا مشکل بود، به این فقها مراجع کنید.
هر چند که این مهم در عصر سایر ائمه (ع) نیز بیان شده بود، اما امام حسن عسکری علیهالسلام با توجه به نزدیکی عصر غیبت، رسماً مبحث «تقلید» را مطرح نموده و میفرمایند از هر فقیهی که عالم فقه داشته باشد نمیتوانید تقلید کنید، بلکه تقلید از آنانی جایز است که دارای ویژگیهای ذیل:
«فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائناً لنفسِهِ حافِظاً لِدينِهِ مُخالِفاً على هَواهُ مُطِيعاً لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ، و ذلكَ لا يكونُ إلّا بَعضَ فُقَهاءِ الشِّيعَةِ لا جَميعَهُم»
ترجمه: اما هر فقيهى كه خويشتندار و نگاهبان دين خود باشد و با هواى نفْسش بستيزد و مطيع فرمان مولايش باشد ، بر عوام است كه از او تقليد كنند و البته اين ويژگيها را تنها برخى فقهاى شيعه دارا هستند ، نه همه آنها.
د – نه فقط شخص ولی فقیه، بلکه به فرموده پیامبر اکرم (ص) همه علما و فقها جانشینان انبیا هستند و در ضمن در هیچ یک از این دسته احادیث قید نشده است که باید از فقهایی تقلید، اطاعت و تبعیت کنید که ما آنها را رأساً و مستقیماً منصوب کرده باشیم.
و – فقه اسلام نیز نه تنها منحصر به نماز، روزه، طهارت، حج و سایر عبادات و احکام شخصی نیست، بلکه احکام اجتماعی آن که مستلزم استقرار یک حکومت اسلامی است، به مراتب بیشتر از احکام شخصی و عبادی میباشند. مانند احکام قضا، اقتصاد، حقوق جزایی، حقوق کیفری، حقوق تجارت، حقوق بین الملل، جنگ، صلح، تجارت و ... .
پس اگر در کشوری حکومت اسلامی استقرار یافت، یکی از فقها باید زعامت آن را بر عهده بگیرد. اما کدام فقیه؟ طبعاً باید فقیهی از میان تمامی فقهای زنده بار این مسئولیت را قبول کند که بیش از دیگران واجد شرایط میباشد. این شرایط نیز فقط «علم و صیانت نفس» نیست، بلکه توان، ذوق، اشتهار، مقبولیت عامّه و ... نیز لازم است.
پس، باید یکی از فقها انتخاب شود. برای انتخاب ساز و کارهای متفاوتی میتوان ترسیم نمود. یکی از ساز و کارها این است که فقهای مشهور بین امّت جمع شوند و یکی از فقهای معاصر را از میان جامعه فقها انتخاب کنند. یعنی همان که امروز تحت عنوان «مجلس خبرگان» دایر است.
ز – در نتیجه، وقتی اطاعت از فقها در زمان غیبت یا عدم دسترسی به معصوم علیهالسلام واجب شرعی و عقلی شد، اطاعت از ولی فقیه در امور حکومتی نیز واجب شرعی و عقلی میگردد و هیچ لزومی ندارد که حتماً منصوب شخص معصوم (ع) باشد.
مگر در سایر امور که از مرجع تقلید (فقیه اعلم) اطاعت میکنیم و اطاعاتشان واجب است، آنها منصوب امام معصوم (عج) هستند؟
اما بر فرض این که شاید شخصی در نظر امام علیهالسلام مناسبتر باشد؟! باید از خود بپرسیم: «آیا این فرد آمادگی خود را برای پذیرش این مسئولیت و حمل این امانت اعلام کرده است تا فقها و مردم او را بشناسند یا خیر؟» اگر اعلام نکرده است، پس حجّت تمام است و اگر اعلام کرده باشد که مردم، کارشناسان، علما و فقها که در مجلس خبرگان تجمع میکنند نیز ایشان را میشناسند و انتخاب میکنند. و البته دست امام زمان (عج) نیز بسته نیست.
کلمات کلیدی:
سیاسی انتخاب