معنی و منظور از « اعتدال » که شعار رییس جمهور منتخب در دولت تدبیر و امید قرار گرفته چیست؟
ایکس – شبهه: یک موقع سؤال میشود که «عدل، عدالت، تعادل و اعتدال» در تعریف حکمت، فلسفه، ادبیات سیاسی و در مقام اجرا در عرصه حکومت چگونه است؟ این یک مقولهی قابل بحث است؛ اما یک موقع سؤال میشود که منظور رییس جمهور، آقای دکتر حسن روحانی از شعار «اعتدال» چیست و چگونه میخواهد آن را محقق نماید؟ آن مقولهی دیگری است که باید از خود ایشان سؤال نمود.
مشابه همین سؤال در دیدار دانشجویان (1392.5.6)، از مقام معظم رهبری شد و ایشان فرمودند:
«يكى از دوستان به مسئلهى اعتدال اشاره كردند و از من خواستند كه «اعتدال» را معنا كنم؛ چون دولت منتخب، شعار اعتدال میدهد. به نظرم اين تكليف من نيست كه اعتدال را معنا كنم. بالاخره هر كسى يك نيتى، يك فكرى پشت سر حرف و شعارش هست. رئيس جمهور منتخبِ محترم حتماً اين كار را خواهد كرد و اعتدال را معنا خواهد كرد و عرصه براى قضاوتها باز است؛ ما هيچ كس را از قضاوت كردن دربارهى مطالبى كه گفته میشود، منع نمیكنيم.»
الف – باید به بیان شیوا و ژرف مقام معظم رهبری دقت شود، چرا که به ما دانایی و بصیرت میدهند، و گرنه ایشان به عنوان یک عالم، یک دانشمند، یک حکیم، یک فقیه، یک سیاستمدار و یک «ولیفقیه»، به خوبی و بهتر از بسیاری دیگر میدانند که معنا و مفهوم عدل، عدالت و اعتدال چیست؟
اما میفرمایند: هر کسی پشت حرف و شعارش نیّتی دارد و در ضمن تأکید مینمایند که «رئيس جمهور منتخبِ محترم حتماً اين كار را خواهد كرد و اعتدال را معنا خواهد كرد»؛ یعنی باید که این کار را انجام دهد، این مطالبهی به حق ملت است، رییس جمهور شعاری داده است تا اعتماد مردم را جلب کند و حال باید معنا کند و در «نظر و عمل» نحوهی تحقق آن را بیان نماید.
نکته: ما [مردم] نباید اجازه دهیم که با شعارها و کلمات، آن هم بدون بیان معنا و مفهوم و منظور، ما را اداره کنند.
در زمان آقای خاتمی شعار «قانونمندی» داده شد، خُب شعار خوبی هم بود، اما هر چه فریاد زدیم که مجلس قوه مقننه است و رییس جمهور و دولت نیز قوه مجریه هستند، خُب این شما هستید که باید طبق قانون عمل کنید، پس چرا شعارش را به ما (مردم) میدهید، هیچ کس پاسخی نداد و فقط با شعار «قانونمندی»، جوّ و جریان ایجاد نموده و هر چه خواستند کردند.
هم چنین شعار «آزادی» سر داده شد؛ این هم شعار خوبی است، اما هر چه سؤال شد که حالا این «آزادی» کلمه بسیطی است و در جهان و مکاتب و سیاستهای متفاوت، تعاریفی مختلفی از آن ارائه شده است که گاه متضاد و متناقض یک دیگر نیز هستند، حالا این «آزادی» که شما میگویید یعنی چه؟ و شما میخواهید کدام آزادی که مردم محروم از آن هستند را بدهید و ...؟ کسی پاسخ نداد و با این دو شعار «قانونمندی و آزادی» آن کردند که دیدیم.
حالا بحث از شعار «اعتدال» است. خُب مقامی که این واژهی عمیق و مقدس را شعار خود قرار داده است، باید تعریف کند که حالا این «اعتدال» یعنی چه و چگونه میخواهد آن را محقق نماید؟
ب – اما به لحاظ معنا و مفهوم واژه و تبلور آن در عرصههای متفاوت فردی، اجتماعی، سیاسی و ...، باید دقت داشت که «عدالت»، نه مساوات است و نه تشابه است و نه ترکیب است. بلکه «قرار دادن هر چیزی در جای خودش»، معنا و مفهوم عدالت است.
ب/1 – در شئون متفاوت زندگی اجتماعی و به ویژه در عرصهی سیاست، معنای «اعتدال» این نیست که اگر یک مرد آمد، حتماً یک زن هم بیاید - یا اگر یکی از این گروه وزیر شد، حتماً یکی دیگر هم از گروه مقابل وزیر شود! یا اگر هجده وزارتخانه داشتیم، حتماً بین چهار دین رسمی و یا اقوام متفاوت (آذری، لُر، گیلک و ...) تقسیم گردد - یا اگر مقامی حزباللهی، پایبند به نظام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه بود، حتماً یک مقام دیگر کم تقید یا مخالف با اصول این نظام یا حتی اهل فتنه و خیانت باشد...؛ نام این رفتارها «تساوی، تشابه یا ترکیب» است که معمولاً تحت لوای «عدالت و اعتدال» به اذهان عمومی القا و به جامعه تحمیل میگردد.
ب/2 – اگر دقت داشته باشیم، در عرصهی سیاست و حکومت (چه داخلی و چه خارجی)، هر گاه لفظ «اعتدال» به کار میرود، فوری در مقابل «تندروی» قرار میگیرد و گروهی به نام و یا متهم به «تندروها» هدف حذف قرار میگیرند و متأسفانه کسی هم نمیپرسد که حالا مگر «کُند روی» خروج از اعتدال نمیباشد؟! وزیری گفت: تند روها، جایی در این وزارتخانه ندارند. خُب خوب است، اما سؤال این است که «کُند روها» چطور؟
در اسلام و عقل سلیم، افراط یا تفریط، هر دو محکوم و باطل هستند. امیرالمؤمنین، امام علی علیهالسلام میفرماید: «آدم احمق، یا افراط میکند و یا تفریط»؛ پس کُندروی همانقدر خروج از اعتدال است که تند روی خروج از آن میباشد.
اعتدال در اسلام که منطبق با عقل است، به معنای میانهروی نیست و روی خط و مرزی بین حق و باطل راه رفتن، یا مثل پاندول ساعت «مذبذبین بین ذلک» بودن، [که حتماً به انحراف و سقوط میانجامد]، اعتدال نمیباشد.
ج - اعتدال در اسلام، عقل سلیم، اندیشهی حکیم و عمل صالح، یعنی شناخت حق، تشخیص مصلحت و عمل صالح. یعنی آن جایی که باید روحیه تهاجمی داشت، به نام اسلام و اعتدال لبخند بیمورد بر لب ننشیند – آنجا که باید تسامح و تساهلی داشت، تندروی به کار نرود – آنجا که باید کلیات در اولوّیت قرار گیرد، فکر و ذهن مقامات و مردم متوجه جزئیات و حواشی نگردد – آنجا که دشمن واحد همه وجود و هستی را نشانه رفته است، نه تنها توانها صرف خودزنی نگردد، بلکه نیروها با تشدید اختلافات تضعیف نشود ...، اعتدال در جمله یعنی:
«مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ ...»
محمد (صلوات الله علیه و آله) فرستاده الله (جل جلاله) است و کسانی که با او هستند (مسلمان و تابع او هستند)، با کافران سخت و با خود مهربانند ... .
البته چنان چه بیان شد، این نگاهی به تعریف اعتدال در این عرصه بود، اما منظور رییس جمهور محترم از شعار «اعتدال» چیست؟ باید خودشان بیان نمایند و حتماً باید این تعریف را هر چه سریعتر و به صورتی واضح اعلام نمایند تا قضاوت نیز انجام پذیرد.
مرتبط:
■ یادداشت: مگر پیام انتخابات 24 خرداد چه بوده که همه باید ...؟!
- تعداد بازدید : 4082
- 26 مرداد 1392
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی