با ژستهای دیپلماسی، مظلومنماییها، روشنفکر بازیها و اداهای پستمدرنیسمی در ساختار شکنیها ... از یک سو و جوّسازیها و غوغاسالاریهای روزنامههای زنجیرهای و حمایت صریح و آشکار و تبلیغات گستردهی بوقهای تبلیغاتی غرب، خیلی سخت بود تا با صرف نظر کردن از سه تا چهار هزار ضد انقلاب، آشوبگر و خائن به اسلام و کشور، به مابقی سمپاتهای صاف و صادق و یا محافظهکاران دنیا طلب، تفهیم کنیم که «نه تنها این دروغ، دروغهایی که به دیگران نسبت دادند همهاش دروغه، بلکه اینها خودشان هم میدانند که تقلبی نبوده و اساساً چنین مشکلی هم ندارند، بلکه قصد و غرضشان براندازی نظام است، و آن چه به ظاهر میگویند دروغه» در باطن اهداف قدیمی دیگری را دنبال میکنند.
اما قضایای اخیر، آشوبها، دخالت مستقیم سران غرب و اسرائیل و دنبال آن اعترافات، تداوم شورشها، شعارهای ضد دینی و ملی و دیگر جریاناتی که اتفاق افتاد، پرده از روی پرده برداشت تا این که در 18 آذر، طرفدارها بدون ملاحظهی سیاسیکاری و نفاق آقایان، با پاره کردن و به آتش کشیدن عکسهای امام و مقام معظم رهبری و شعار بر علیه اصل نظام جمهوری اسلامی ایران، حرف آخر را زود و صریح زدند.
حالا دیگر همه فهمیدند. لذا سیاسیکارهایی که نقاب از صورتشان کنار رفته، به دست و پا افتادند تا هر جوری که شده دوباره صورتشان را پشت نقاب اسلام – انقلاب و امام ببرند و با دست پاچگی، واکنشهای مسخرهای از خودشان نشان میدهند!
عدهای که به خاطر نسبت فامیلی، خودشان را مالک و ولی امام میدانند، با جسارت تمام میگویند: ما شکایتی نداریم! و حتی این مقدار کم هم نمیفهمند که امام در «ولایتش» متعلق به خدا، اسلام و ملت است و اصلاً در این زمینه نسبتی با کسی ندارد که آنها شکایت داشته باشند و یا نداشته باشند! و اساساً کی ملّت از فک و فامیلها سؤال کرده که شکایتی دارید یا خیر؟!
عدهای دیگر چون چند کتابی از بیانات امام چاپ میکنند، گمان دارند که وارث به حق همهی اندیشهها و اساساً وجود امام هستند، ولی در عین حال سرشان را زیر برف کرده و با تکبر تمام می گویند: «توهین به امام به ما گزارش نشده است»! یکی نیست به این آقا بگوید: اولاً تو و یا شما کی هستید که باید به شما گزارش شود؟! و ثانیاً چه نقشی داشتید که رصد میکردید و گزارش میگرفتید؟! و ثالثاً، صدا و سیما را حرام اعلام کردید، بیبیسی و سی ان ان که حلالتان بود، خوب گوش میکردید تا گزارشات موثق به شما هم برسد! و رابعاً شما که مدعی هستید چرا سعی دارید دشمنان امام خمینی (ره) را آب بکشید؟!
عدهای دیگر (مثل میر حسین و هم پالکیها) اطلاعیه دادند که اینها از ما نیستند! این دیگر خندهدار بود و از آن بازیهای بچهگانهای بود که خود بازیگر را کیش و مات میکرد. چرا که:
1- حضرات عالیجنابان سبز پوش، پشت یاران با وفای خود را خالی کردند و دیگر کسی به آنها اعتماد نمیکند.
2- گفتار همیشگی جناح مقابل خود، مبنی بر شورشی، ضد دین، ضد انقلاب، ضد امام و رهبری بودن طرفداران را تصدیق کردند.
3- با مقابلهی با نظام اسلامی، ولایت و مردم و تداوم آشوب در مناسبتها از تودههای مردمی جدا شدند و با غیری خودی خواندن طرفداران، آنها را هم از دست دادند.
حالا از طرفداران اصیل خود خواستهاند که با در دست گرفتن عکس امام به خیابانها بریزند تا این توطئه خنثی شود(؟!) یعنی: اگر چه به ظاهر، اما میخواهند «رنگ سبز» را کنار بگذارند و زیر بیرق امام بروند و بشوند رنگ بقیه مردم (؟!) خوب این که دیگر به خیابان ریختن ندارد.
خلاصه دیگه فایدهای نداره، چون قضیه بدجوری لو رفت! هر کاری بکنند، بدتر از بد میشود
کلمات کلیدی:
سیاسی اندیشه و مباحث نظری سروش