ایکس – شبهه – پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: همیشه هنگام بروز یک سؤال یا شبهه به ذهن (در هر موردی که باشد، حتی علوم طبیعی مثل ریاضی و فیزیک و ...)، ابتدا سعی نمایید مباحث مطروحه در متن سؤال را از یک دیگر تفکیک نمایید، تا اولاً ذهن دچار خلط مبحث نگردد و ثانیاً به پاسخ برسد.
الف – یک موقع سؤال این است که از کجا بدانیم که کدام دین یا مکتبی بر حق است؟ بدیهی است که در اینجا پاسخ این نیست که «بروید همه ادیان و مکاتب موجود را بررسی کنید و با یک دیگر مقایسه کنید و بدانید کدام بر حق است؟ - که البته هر روز در جهان غرب مکتبی تولید میشود»، بلکه پاسخ این است که به قول امیرالمؤمنین علیهالسلام «شما اول حق را بشناسید، آن را که شناختید، اهلش را نیز خواهید شناخت».
پس باید، ابتدا حق و حقیقت عالم هستی را شناخت و سپس دعوت و معارف ادیان و مکاتب را به آن تطبیق داد و با قوهی عقل نتیجه عقلانی گرفت که کدام حق است و چرا و نیز کدام باطل است و چرا؟
ب – در شناخت حق، حقیقت و حقایق عالم هستی، سؤال اول این است که آیا این عالم «خالقی، خدایی، ربّی، مالکی ... دارد یا خیر؟» اگر پاسخ منفی باشد، همه ادیان و مکاتب، بدون استثنا باطل خواهند بود. چرا که عالم هستی، بیمبدأ و بیمقصد میباشد، پس هر کسی هر چیزی متناسب به اهداف، منافع و ذوق و سلیقه و از زاویه دید خود میگوید و آن را به انحای حیل به دیگران القا میکند. مثل تمامی فلسفههای مادی که عمدتاً از غرب و برخی از شرق پدیدار شدند.
اما اگر نتیجه مثبت بود و عقل حکم داد که عالم هستی مبدأ، مقصد، جهت، هدف و حکمتی دارد، دیگر تمامی مکاتب بشری حذف میشوند، چرا که معلوم است از سوی پروردگار عالم نمیباشند.
از این رو، با جهانبینی توحیدی، فرقی بین بودیسم یا مارکسیسم یا پست مدرنیسم نمیباشد، همه ظنّ و گمانهای بشری است. دورهای طلوعی دارند و سپس افول میکنند. عقل و علم اثباتشان نمیکند، منتهی ممکن است هواداران بسیاری نیز داشته باشند و البته کثرت دلیل بر حقانیت نمیباشد.
ج – اما در جهانبینی توحیدی، همه انبیای الهی و همه ادیان الهی بر حق هستند. خداوند متعال که العیاذ بالله دین باطلی نمیفرستد. خداوند متعال چند دین نفرستاده است و همه انبیا به همان اسلام (توحید و تسلیم حق شدن) دعوت کردهاند. لذا در آموزههای اسلامی تصریح شده است که هر کس یکی از انبیای الهی را تکذیب کند، به مثابهی آن است که همه آنها را تکذیب کرده و به گمراهی عمیقی افتاده است:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللّهِ وَمَلاَئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلًا بَعِيدًا» (النساء، 136)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد به خدا و پيامبر او و كتابى كه بر پيامبرش فرو فرستاد و كتابهايى كه قبلا نازل كرده بگرويد و هر كس به خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبرانش و روز بازپسين كفر ورزد در حقيقت دچار گمراهى دور و درازى شده است.
«وَالَّذِينَ آمَنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ يُفَرِّقُواْ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ أُوْلَـئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ وَكَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا» (النساء، 152)
ترجمه: و كسانى كه به خدا و فرستادگانش ايمان آوردند، و ميان هيچ يك از آنان جدايى نيفكندند (همه را تصديق كردند)، آنهايند كه (خدا) به زودى پاداششان را خواهد داد، و خداوند همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.
پس، در حقانیت تمامی انبیای الهی هیچ تردیدی وجود ندارد. در دعوت آنها نیز تفاوتی وجود ندارد، و تفاوت فقط در شریعت (قوانین طی صراط) بوده است. پس هیچ اختلافی بین ادیان الهی وجود ندارد و هر کس منکر یکی از انبیا یا دین و کتاب آنها که الهی است بشود، گمراه شده است.
د – اما، آیا خداوند متعال تعدادی از انبیا و رسل و کتاب را ارسال نموده و فرموده، هر کس هر کدام را میخواهد پیروی کند؟! آیا این هدایت است؟! آیا حکیمانه است؟!
د/1 - آیا هر پیامبری را برای زمانی خاص و بعضاً برای قومی خاص فرستاده است و سلسله انبیا و رسولانش را ختم به حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله نموده و سلسله کتب آسمانی را به قرآن کریم که مؤید سایر کتب حقه است نموده و فرموده دین، به اتمام و اکمال رسیده است و تداوم وحی و نبوت را به «خاتم الانبیاء» صلوات الله علیه و آله، منقطع نموده است؟
د/2 – آیا هیچ یک از انبیای الهی مدعی شدهاند که من پیامبر خاتم هستم و دیگر وحی نازل نمیشود، یا هر کدام به نبی بعدی بشارت دادند تا ختم به پیامبر اسلام (ص) گردید.
د/3 – آیا کسی که به یکی از ادیان گذشته بگرود، انبیای بعد را نفی ننموده است و آیا کسی که به اسلام بگرود، به جمیع انبیا نگرویده است؟
د/4 – به فرض که فقط بخواهیم به عنوان یک محقق، سایر کتب آسمانی را مطالعه کنیم، آیا اساساً کتاب تحریف نشدهای وجود دارد که بتوانیم بگوییم: این همان صحف ابراهیم، زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی علیهم السلام است؟ یا به جز قرآن کریم، هیچ کتابی سالم باقی نمانده است؟
د/5 – اصل دعوت انبیای الهی، به توحید و معاد میباشد؛ آیا خدایی که کشتی میگیرد – خدایی که فرزند است – خدایی که دستش بسته است – خدایی که پدر، پسر و روح القدس است – خدایی که به زمین میآید و جایی را نمییابد، از کوه صهیون خوشش میآید و همانجا تا ابد سکنی میگزیند و ...، خدایی است که تورات حضرت موسی و انجیل حضرت عیسی (ع) به آن دعوت کرده بود و آیا عقل، شعور، منطق، فطرت و وحی به آن دعوت میکند؟!
د/6 – پس از مباحث اعتقادی، انسان عاقل و موحد به «شریعت» نظر میاندازد، آیا به غیر از اسلام، دین و کتابی جامع وجود دارد که در باره تمامی احکام فردی و اجتماعی بشر، از طهارت گرفته تا ازدواج تا اقتصاد و تجارت و تا جنگ و صلح و ...، دستورالعملهای مشخص و قابل دفاعی داشته باشد؟
نتیجه:
پس، اگر کسی به خداوند متعال و معاد و بازگشت به سوی او شناختی حاصل ننمود، اعتقادی نداشت و ایمانی نیاورد، همه ادیان و مکاتب نزد او باطل خواهند بود و اساساً نظام هستی، نظام باطلی خواهد شد که مغایر با حکم عقل است.
اما اگر کسی به توحید ایمان آورد، به معاد اعتقاد داشت، هدایت را ضروری دانست و بالتبع به انبیای الهی و کتب آسمانی اعتقاد پیدا کرد، در مییابد که حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله، خاتم الانبیاء و المرسلین است – کتاب او «قرآن کریم» تنها کتاب آسمانی است و او برای جهانیان برگزیده و ارسال شده است.
کلمات کلیدی:
اعتقادی