در ادامهی سؤال ارسالی آمده: آیا میدانید که بدحجابیها کنونی کشور ما از بیحجابی غربیها تحریک کننده تراست؟ و ما بیشترین مصرف کنندهی مواد آرایشی هستیم؟ افراط شما ما را به این بدبختی کشانده است .
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: نویسنده محترم سؤال، از سویی مخالف اجباری بودن حجاب است و از سوی دیگر خود به مضرات بدحجابی در این کشور (که مجاز نیست) تصریح دارد و حتی مصرف بیرویه لوازم آرایشی را ناشی از بد حجابی قلمداد نموده است! و صد البته اگر دقت کند، ریشهی بسیاری از مفاسد اخلاقی، رفتاری، اجتماعی، امنیتی و حتی اقتصادی را در همین بدحجابی خواهد یافت و بیش از پیش به حکمتهای این واجب الهی پی خواهد برد. اما بالاخره انسان فکور، باید تکلیف خود را با ذهنیاتش معلوم کند. بدحجابی بد و مضر است یا خوب و مفید؟!
مقوله حجاب که برای حفظ عفت و غیرت و شخصیت و امنیت فردی و اجتماعی میباشد، بسیار گسترده است و دامنهی آن فقط به لباس و پوشش مردان و زنان محدود نمیباشد، بلکه حتی در وحی، عرفان و ... نیز مطرح است. چرا که حجاب به طور کلی مصون داشتن نعمت، کمال و زینت (مادی یا معنوی) از دید و منظر نامحرمان، حریصان و طماعان است که قصد ربایش و ضایع نمودن آن را دارند.
هر که شد محرم دل در حرم يار بماند - وان که اين کار ندانست در انکار بماند.
الف – در بیان علل نقلی وجوب حجاب (به معنای پوشش)، همین بس که از احکام ضروری دین میباشد. حال این حکم اتخاذ شده از کدام آیات و روایات میباشد، کار «فقه» است.
اصرار داریم مقید باشیم که هر کسی بر اساس میل خود اجتهاد نکند. البته باب تحقیق و مطالعه باز است، هر کس مایل باشد میتواند در فقه تحصیل کند، اما اگر نکرد، نباید انتظار داشته باشد که در یک جمله بپرسد: منبع و دلایل نقلی این حکم چیست؟ و در یک یا چند جمله نیز پاسخ بگیرد. اگر اجتهاد (فهم، استنباط، استخراج و بیان احکام) به این راحتی بود که همگان با رد و بدل کردن چند ایمیل چند خطی مجتهد و فقیه میشدند. لذا باید یاد بگیریم که یا مجتهد باشیم و یا مقلد. پس اگر تمامی فقها و مجتهدین (همه مذاهب)، بیان داشتند که طهارت و نماز واجب است یا حجاب از ضروریات دین است، باید بدانیم که لابد مبتنی بر آیات و روایات میباشند.
ب – و اما دلایل عقلی برای اجباری بودن حجاب نیز بسیار است که به عنوان نمونه فقط به چند دلیل اشاره میگردد:
حجاب، بدحجابی یا به اصطلاح بیحجابی، درست برعکس آن چه تبلیغ میکنند، به هیچ وجه یک مسئله صرفاً شخصی نمیباشد، بلکه از سویی حقالله و از سوی دیگرکاملاً اجتماعی میباشد. چنان چه امر به رعایت حجاب فقط مخصوص حضور در اجتماع «نا محرم» است، وگرنه لزومی ندارد که زن یا مرد، در خلوت خود یا نزد محارم خود رعایت حجاب کند.
در امور اجتماعی نیز هر رفتاری که موجب هنجار شکنی، اشاعهی فساد و فحشا، به خطر افتادن امنیت روحی، روانی و جسمی و منافع سایرین گردد، ممنوع (حرام) بوده و رعایتش برای همگان واجب و ضروری است.
حالا ممکن است یک ناهنجاری اخلاقی و رفتاری، در یک جامعهای طبیعی و هنجار شمرده شود و اجبار یا منع قانونی بر آن مترتب نگردد، اما در جامعه دیگری خلاف آن باشد. چنان چه فروش نوشیدنیهای الکلی، به افراد زیر 18 سال، جدیداً در برخی از کشورهای اروپایی ممنوع شده است، اما در کانادا و یا ...، حتی حمل بطری مشروبی که درش باز شده است در خودرو ممنوع است و جرایم سختی نیز دارد.
پس اگر امری مزاحم حقوق دیگران شد، ممنوع است. هر جامعهای نیز «حقوقی» را تعریف کرده است و برای اشخاص و جامعه حقهایی قایل شده است و رعایت آن را بر همگان واجب نموده است.
به عنوان مثال در جوامع امریکایی و اروپایی و بسیاری از کشورهای پیشرفته شرقی، آلودگی صوتی محدودیتهایی دارد. لذا اگر شخص یا اشخاصی آنها را رعایت نکنند، مثلاً صدای موزیک را در خانه یا خودرو بلند کنند، یا در خارج از ساعات تعیین شده، کارهای پُر سر و صدا انجام دهند (از جارو برقی گرفته تا ساخت و ساز)، توسط پلیس متوقف و بازداشت شده و توسط دادگاه مجازات میگردند و ... .
همینطور در اغلب جوامع نظام یافته بشری، حجاب از حقوق حقهی عموم مردم است، منتهی برخی حدودش را تغییر دادهاند، اما اصلش ثابت مانده است. در امریکا و اروپا، لخت گشتن افراد یا حتی با به اصطلاح بیکینی گشتن آنها در معابر عمومی جرم سنگینی است و اصلاً نمیگویند که دین نداریم یا آزادی و دموکراسی داریم، چرا که میدانند نظم اجتماعی به هم میخورد، اذهان عمومی تحریک میشود و عواقب سوء دارد.
در نظام جمهوری اسلامی ایران، حقوق فردی و اجتماعی، بر اساس حقی که خداوند متعال قرار داده «شریعت» تبیین و تعریف میشود. لذا بدحجابی، در نگاه اسلام و عقل سلیم، حقوق شخص بدحجاب و نظاره کنندگانی که ناخواسته تحریک میشوند و برای رفع فشار خود به هزار آلودگی مبتلا میگردند و هم چنین حقوق سایرین را به مخاطره میاندازد. پس ممنوع است و رعایت این ممنوعیت نیز اجباری است، هر چند که متأسفانه نه تنها رعایت نمیشود، بلکه ... .
ما نمیتوانیم به جامعه بگوییم: دوست دارم صدای موزیک (یا حتی مرثیه و نوحه)ی خود را در وقت و بیوقت و به هر مقدار که دلم بخواهد، در خانه یا خودرو یا محیط کار یا تاکسی و ... بلند کنم، تو خوشت نمیآید، گوشهایت را بگیر. یا دلم میخواهد در هر کجا سیگار بکشم، هر کسی دوست ندارد، نفس نکشد و استشمام ننماید! هم چنین نمیتوانیم بگوییم: من دوست دارم جاذبههای جنسی خود را به همراه تزیین و جذابیت بیشتر با لباسهای آن چنانی و آرایش، بیرون بریزم تا هر نظر کنندهای دچار تحریک جنسی و فشار عصبی و روانی شود، اگر کسی خوشت نمیآید، در خیابان که راه میرود، چشمهایش را ببندد. بلکه از یک سو مرد و زن باید عفاف در نگاه نیز داشته باشند، اما از سوی دیگر باید حجاب را نیز رعایت کنند.
ج – اگر امام خمینی (ره) فرمودند مردم 50 سال پیش نمیتوانند برای الان تصمیم بگیرند، اولاً ناظر بر نوع حکومت و چگونگی اجرای آن است و ثانیاً تصمیم بر جمهوری اسلامی ایران را مردم 50 سال پیش نگرفتهاند، بلکه همین مردم عصر ما [که هنوز اکثراً حجاب را رعایت میکنند و مخالف بدحجابی هستند گرفتهاند] و همه ساله نیز رأی خود نسبت به نظام سیاسی و حکومتی را مجدد به نمایش میگذارند و هر وقت هم نخواستند، با انقلابی دیگر تغییرش میدهند. لذا نه برای نوع حکومت رفراندوم لازم است و نه برای احکام اجرایی آن.
دقت شود که احکام الهی و ضروریات دین، به هیچ وجه رفراندومی نیست. وگرنه واجب و حرام دیگر معنایی نداشت.
پس آن چه به رفراندوم گذاشته میشود، اساس و شالوده و شاکلهی یک نظام سیاسی و حکومتی است و وقتی اکثریت آن را پذیرفتند، احکامش یا از پیش تعیین شده و یا توسط نمایندگان مجلس تبیین میشود.
مگر کسی میتواند نماز، روزه، حج، زکات ... و سایر احکام و ضروریات دین را به رفراندوم بگذارد؟ حجاب نیز مانند سایر احکام است.
د – دقت شود کسی که حجابش را درست رعایت نمیکند و یا موافق و مدافع بدحجابی است، آشنایی و تقید لازم نسبت به اسلام را ندارد. البته ممکن است که مسلمان باشد و به امور دیگری تقید داشته باشد، اما در این مورد ضعیف است. اما ضعف بدتر و مُهلکتر آن است که اولاً یک ضرورت دینی را منکر شود و بگوید در اسلام چنین چیزی نیست و ثانیاً خطای خود را بر اسلام حمل نماید و مدعی شود که آن چه او انجام میدهد مغایر با اسلام نیست و بدتر آن که سعی کند این ضعف خود را در پوشش اسلام، تعمیم داده و ترویج نماید.
از این رو، تقاضا و توصیه به کسانی که نسبت به احکام ضروری اسلام، مانند نماز، روزه یا حجاب، اهمالی دارند، این است که اولاً سعی در کمال خویش نمایند و ثانیاً به هیچ وجه منکر ضروریات دین نشوند و ثالثاً آن را ترویج نمایند.
آیا بهتر نیست به جای آن که بگویند: «در قرآن و حدیث نیامده، من قبول ندارم و ...»، با خدای خود بگویند: خدایا! نفس من در این مورد بسیار ضعیف است و خطا میکنم، لذا ضمن توبه و استغفار، از تو تقاضای کمال دارم؟
کلمات کلیدی:
حقوقی و احکام حجاب