ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: دقت فرمایید که هم دلایل عقلی حجت است و هم دلایل نقلی معتبر که به اهل عصمت علیهم السلام برسد. این طور نیست که گفته شود برای هر چیزی باید حتماً دلیل عقلی وجود داشته باشد و اگر دلیل عقلی نبود، دلیل نقلی نیز قابل قبول نیست، چون هر کس ممکن است به نوعی نقل کند.
بسیاری از فروع، بعد از آن که عقل اصول را پذیرفت، به صورت نقل [با ارجاع فروع به اصول] پذیرفته میشود. به عنوان مثال عقل حکم میکند که نباید مؤمن و کافر به یک نتیجه برسند، اما به هیچ وجه حکم نمیکند که در بهشت یا جهنم چه خبر است؟ عقل حکم میکند که خداوند رحمان میبخشد، اما حکم نمیکند که کِی، کجا، چه کسانی را، تحت چه شرایطی و چقدر میبخشد. عقل حکم میکند که خداوند منّان باید عبادت و بندگی شود و بالتبع حکم میکند که لابد باید دستور و امری برسد تا مطاع واقع شود، اما هیچ وقت حکم نمیکند که نماز صبح باید دو رکعت و ظهر چهار رکعت باشد.
همینطور است در خصوص نبوت، ولایت و امامت. عقل حکم میکند که خداوند هادی، باید هدایت کند، پس به غیر از هدایت تکوینی (خلقت)، هدایت تشریعی (قوانین و احکام) نیز ضرورت دارد، پس باید وحی نازل گردد، پس باید نبی و رسولی باشد که وحی را اخذ نموده و ابلاغ نماید. عقل حکم میکند که باید مخاطب وحی وجود داشته باشد؛ عقل حکم میکند که انسان کامل باید وجود داشته باشد که اسوه، الگو و رهبر دیگران باشد و ...، اما او کیست؟
در اینجا بحث ادله و بینههای نبوت، ولایت و امامت مطرح میگردد، که البته مبحثی کاملاً مفصل است.
در هر حال، منظور این است که نه تنها امام باید دارای ویژگیها و دلایل امامت، از جمله عصمت و علم باشد، بلکه نص (قول) نیز یکی از ملاکهاست.
پس اگر پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: پس از من امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب و پس از او حسن و پس از او حسین علیهم السلام جانشینان هستند و در غدیر برای هر سه بیعت گرفتند، و اگر فرمودند پس از آنها نه امام دیگر از نسل حسین علیه السلام هستند. در اینجا نص هر امامی برای معرفی امام دیگر، همان دلیل عقلی و نقلی می باشد و حجت است. بالاخره کسی که امام قبلی را قبول دارد، وقتی او فرمود پس از من این فرزندم امام است، باید بپذیرد.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه امامت