در ادامه سؤال آمده: البته باید عرض کنم که این آیه یکی از پرکاربرد ترین آیات در بین گروهای اسلامی از قبیل طالبان و خلافه اسلامیه لطفا پاسخهاتون هاوی نیش و کنایه و توهین به ادیان دیگه نباشه (ارشد مکانیک)
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: آیات مورد سؤال و ترجمه آن به شرح ذیل میباشد:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِيلٌ * إِلاَّ تَنفِرُواْ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» (التوبة، 38 و 39)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! شما را چه شده است كه وقتى به شما گفته مىشود: در راه خدا بسيج شويد (همگی حرکت کنید)، به زمين مىچسبيد؟ آيا به جاى آخرت به زندگى دنيا راضى شدهايد؟ در حالى كه زندگى دنيا در برابر آخرت جز اندكى نيست * اگر (به سوى جهاد) حركت نكنيد خداوند شما را به عذابى دردناك عذاب مىكند و گروه ديگرى را به جاى شما مىآورد و شما هيچ ضررى به او نتوانيد رساند و خدا بر هر چيزى تواناست.
*- ابتدا تقاضا میشود هیچ وقت برای پاسخ دهنده، تعیین و تکلیف نکنید که چه بگوید و چه نگوید. سؤال کننده، سؤالش را هر طور که لازم میداند مطرح میکند و پاسخ دهنده نیز باید هر طور که لازم میداند مطرح کند، حال یا مقبول میافتد، یا بحث ادامه مییابد و یا مقبول نمیافتد و سؤال از منابع دیگر مورد تحقیق و بررسی قرار میگیرد.
الف – دقت فرمایید که اگر چه «جنگ یا قتال» از مصادیق جهاد است، اما "جهاد"، اعم از جنگ و غیر جنگ میباشد. هر تلاشی که برای خدا صورت گیرد و در مقابله با دشمن باشد، جهاد است، خواه علمی باشد، یا اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی ... و البته جنگی.
ب – دقت شود که اگر چه شأن نزول آیه، جنگ تبوک بوده است، اما همان گونه که در سؤال تصریح شده، برای همه در همهی زمانهاست و اصلاً واژگانی چون: "قتال" یا "جنگ" در آن به کار نرفته است، بلکه «انفِرُواْ» بیان شده که معنایش "حرکت کردن و بیرون رفتن" است، آن هم «فِي سَبِيلِ اللّهِ»، یعنی برای خدا و به سوی خدا. حال خواه حرکت معنوی از نفس به سوی الله باشد یا حرکت جهادی و یا حرکت قتالی. از این رو در مقابل واژهی «اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَرْضِ ...»، به معنای به زمین سنگینی کردن و چسبیدن (سکون) آمده است. آن هم به خاطر راضی شدن به متاع اندک حیات دنیوی، در مقابل آخرت و حیات باقی. و دقت کنیم که مخاطبین « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ » نیز کسانی هستند که ادعای "ایمان" به الله و معاد و وحی و ... نیز دارند، و در این قول نکتههاست.
ب – اگر ناکثین، مارقین و قاسطین و امثال وهابیها یا تکفیری و سلفی و داعشی و ...، در عصر و زمانی، نماز بخوانند یا جنایات خود را حمل بر قرآن کریم کنند، دلیل نمیشود که مؤمنین و اهل بصیرت، به جای نفی آنها، نماز یا قرآن را نفی کنند. در هر حال معاویه نیز قرآن سر نیزه کرد -امیرالمؤمنین علیه السلام را خوارج اهل نماز و حفظ قرآن ترور کردند و هم چنین امام حسن مجتبی علیه السلام را؛ و برای قتل امام حسین علیهالسلام نیز فتوای شرعی دادند و او را "خارجی" خواندند چون با (به اصطلاح) خلیفة المسلمین یزید (لعنةالله علیه) بیعت ننمود. سلفیها و داعشیها نیز به همان اسلام معاویهای و یزیدی تأسی و استناد میکنند.
ج – چه کسی گفته که معنای حرکت، جهاد و حتی جنگ، یعنی «شورش و نزاع و ستیزه»؟! چرا باید دعوت به حرکت، جهاد و حتی جنگ با ظالمین و تجاوزگران را اینگونه تعبیر کرد؟ آیا این یک القای خطا نیست؟
همیشه معاویهها و یزیدها در طول زمان، جنگ ستیزی خود را برای "اصلاحات" خواندند و هر گونه مقابله با خود را «شورش، نزاع، ستیزه، اغتشاش، ناامنی و ...» خواندند؛ چنان چه امروزه امریکا و انگلیس و متعهدان نیز همین شعارها را میدهند، حتی کشتار مسلمانان به دست سفاکان اسرائیلی را "دفاع از خود و منافع خود" میخوانند و "دفاع" فلسطینیها و کل مسلمانان جهان در مقابل این جنایات هولناک را "شورش و تروریسم" میخوانند، خب ما چرا باید قبول کنیم، فریب بخوریم و همان حرفها را بزنیم؟!
د – اسلام دین رحمت است، چون پیامبرش رحمة للعالمین است، چرا که خداوند متعال ارحم الراحمین است. اما چه کسی گفته که "رحمت" یعنی "ذلت و تو سری خوردن؟!" چه کسی گفته که دین رحمت، یعنی دین "ذلت، خواری، استعمار و استثمار شدن؟!" [اگر نفرمایید که طعنه و کنایه و اهانت به سایر ادیان است] سؤال میشود که چه کسی گفته دین رحمت یا پیامبر رحمت، یعنی "این طرف صورتت را زدند، آن طرفش را بیاور تا بزنند؟!" اگر مالت را خواستند، جانت را هبه کن، اگر جانت را خواستند نوامیس مادی و معنویات را پیشکش کن؟! آیا معنای دین رحمت این است؟!
خیر، اینها همه تحریفات و القائات مستکبرین و ظالمین است، برای این که "عبادالرحمن" را از مقابله با ظلم و جنایت خود بازدارند. یعنی همان دین یا "اسلام امریکایی".
ﻫ – بله، اسلام دین رحمت، رأفت، عطوفت، جود، کرم، بخشش و گذشت است، اما دین جهالت و حماقت نیست.
دقت کنیم که انسان موجودی جامع و اجتماعی است، پس دین خدا و دین حقیقی دینی است که برای تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی انسان، دستورات مستدل و متقن داشته باشد. از این رو در اسلام، هم عفو هست و هم قصاص – هم صلح است و هم جنگ – هم گذشت است و هم انتقام – هم کسب معاش است و هم انفاق و خیرات و مبرات – هم نوش لذایذ دنیوی است و هم عدم وابستگی به دنیا و هدف گرفتن آخرت ...، منتهی باید هر کدام برای خدا و در ضمن به جا باشد تا "عمل صالح" محسوب گردد.
و – همانطور که اسلام دین علم و عقل است و لازمهاش مقابله با جهل است، دین "عدل و قسط" نیز هست که لازمهاش مقابله با "ظلم" است - دین عزّت انسانی است که لازمهاش مقابله با ذلت است – دین آزادی و حرّیت واقعی است که لازمهاش مقابله با بندگی و اسارت غیر است، [چه بندگی و اسارت هوای نفس باشد و چه بندگی و اسارت فراعنه و طواغیت]. و این کمالات همه عین "رحمت" است و اگر نباشد، عین "نقمت" است، لذا فرمود اگر بلند نشوید، حرکت نکنید، بیرون نشوید، تلاش و جهاد همه جانبه نکنید و با ظالم و متجاوز قتال نکنید، و حیات باقی را به متاع اندک حیات دنیا بفروشید، به زمین بچسبید و تحرک و پویایی نداشته باشید، حتماً و یقیناً معذب میشوید. خوار و ذلیل میگردید، بنده نفس خود و دیگران میشوید، تو سری خور و بله چشم قربانگوی مستکبران و ظالمان میگردید، فقیر و ناتوان و نوکر میشوید و قطعاً در آخرت نیز معذب خواهید بود.
نکته:
گاه برخی از مؤمنان نیز گمان میکنند که اگر خداوند متعال به آنها امر به خیر، نصرت، تعاون، قیام و ... نموده، لابد محتاج کار آنهاست و اگر آنها چنین نکند، کار خدا ابتر و زمین خواهد ماند. لذا وقتی کاری هم میکنند (چه عبادات شخصی باشد و چه خیر رساندن به دیگران و چه جهاد و جنگ و ...)، حتی شده در ناخودآگاه خود، منّتی بر خدا میگذارند! لذا خداوند متعال مکرر در قرآن کریم تصریح نموده است، که شما منّتی بر خدا ندارید، بلکه او منّت بر شما دارد، پس اگر فرصت سوزی کنید، از نعمات استفاده درست نکنید، آن چه وظیفه دارید انجام ندهید ...، به زودی خدا این نعمت را از شما میگیرد و به یک عدهای دیگری میدهد. کسانی که اولین شاخصهی آنها "محبت خدا"ست، نه محبت و چسبندگی به دنیا. لذا باز خطاب به مؤمنین میفرماید:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (المائده، 54)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، هر كس از شما از دين خود برگردد (زيانى به خدا نمىزند) خداوند به زودى گروهى را خواهد آورد كه آنها را دوست دارد و آنها نيز او را دوست دارند، در برابر مؤمنان رام و خاضعند و در برابر كافران مقتدر و پيروز، در راه خدا جهاد مىكنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمىهراسند. اين (ايمان و محبت و شهامت) فضل خداوند است كه به هر كس بخواهد مىدهد و خداوند (از نظر وجود و توان و رحمت) گسترده است و داناست.
کلمات کلیدی:
قرآن جنگ و جهاد