پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
دین و دینداری:
سؤال را باید اصلاح نمود به «تأثیر محیط بر دینداری مردم»، چرا که فرق است بین «دین» با «دینداری». بدیهی است که هیچ چیزی روی اصل «دین» اثر نمیگذارد، دین سر جای خودش هست، اما خیلی عوام روی دینداری اثر مثبت یا منفی میگذارند. مثل این است که بگویند: «اثر آلودگی روی سلامت»، خب روی اصل سلامت هیچ اثری ندارد، این اصل به قوت خود باقی است، اما آلودگی روی «سلامتی» مردم اثر دارد.
اهداف پنهان این سؤال یا شبهه:
این سؤال به اَشکال گوناگون مطرح میشود و گاهی اصلاً سؤالی هم در کار نیست، بلکه طی تحلیلی با قاطعیت حکم هم میدهند که چنین است و چنان نیست، اما اهداف پنهانی ظاهر این سؤال تعقیب میشود. از جمله آن که بسیار سعی میشود که ابتدا سه معنا را به اذهان عمومی القا کنند:
یک – اگر مردمانی مسلمان هستند، به خاطر محیط جغرافیایی آنهاست! یعنی با اهانتی بزرگ، عقل، شعور، فکر، دانش، بینش، بصیرت، اراده، انتخاب ... و تمامی این فضایل انسانی را در مسلمانان مردود شمرده و اسلام آنها را "جبر محیطی" قلمداد میکنند!
دو – اگر عدهای کافر و مشرک هستند، هیچ تقصیری ندارند، بلکه "جبر جغرافیایی و محیطی" سبب کفرشان شده است. پس چون "جبر" حاکم بوده، در عاقبت دنیوی و اخروی نیز با شما مساوی و برابر هستند. اینها نیز به عقل و ارادهی تمامی مردم جهان اهانت میکنند.
سه – نه عقل، شعور و ایمان فضیلت است و نه کفر، شرک و نفاق رذیلت است، نه تقوا و سلامت روح و جسم فضیلت است، نه فسق و فجور و جرم رذیلت است، چرا که هر دو نشأت گرفته از "جبر محیطی" میباشند. این هم که نفی «امکان شدن» در انسان و بشریت میباشد. اینها سخن از "جبر" میگویند، تا "جبر" خود را بر مردمان تحمیل کنند.
***- از این سه القا، نتیجهی دیگری گرفته میشود که نبوت و دعوت انبیای الهی هیچ حقیقت، موضوعیت و اثری ندارد؛ چرا که جبر حاکم است. در واقع کل دین و دینداری را رد میکنند.
***- محصول این اندیشه، توجیه و تطهیر فسق، فجور، جرم و جنایت کفار، مستکبران و ظالمان میباشد؛ هر کاری که دلشان خواست میکنند و سپس برای فریب دیگران میگویند: «ما هیچ تقصیری نداریم، بلکه اقتضای زمان و مکان، ما را مجبور نموده است!»
***- ابلیس لعین، پس از آن که دید دیگر هیچ توجیهی برایش باقی نمانده است و در ضمن تکبرش مانع از استغفار (طلب عفو) و توبهاش (بازگشت) میشود، گناهش را گردن خدا انداخت و گفت: «تو مرا اغوا کردی!» - فراعنه، طواغیت و پادشان گفتند: «خدا یا خدایان خواستهاند که ما در این مقام قرار بگیریم و شما بردگان ما باشید» - یزید لعنة الله علیه، وقتی دید هیچ جای توجیهی باقی نمانده است، به حضرت زینب علیهاالسلام گفت: «دیدی که خدا با برادرانت چه کرد؟» ...، حالا اینها هم میگویند که جبر محیطی و جغرافیایی سبب شده است.
الف – بیتردید در این عالم، هیچ چیزی و هیچ امری، بیربط و بیتأثیر در سایر چیزها و امور نمیباشد. وقتی بالاخره دانشمندان این پیوند، ارتباط و تأثیر را کشف کردهاند و میگویند: «اگر مگسی در پکن بال بزند، در آتمسفر لندن تأثیر میگذارد»، آموزههای اسلام عزیز بیشتر به اثبات میرسد که حتی یک نگاه نادرست، یک لقمه حرام، یک عمل ناصواب و ...، میتواند در کلّ مملکت وجود و محیط و نیز عالم تأثیر سوء بگذارد و یک عقیده سالم، یک عمل صالح، یک نیت خیر و ...، میتواند در کلّ وجود و نیز عالم تأثیر مثبت بگذارد.
« مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ » (المائده، 32)
ترجمه: از اين روى بر فرزندان اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس كسى را - جز به قصاص قتل، يا [به كيفر] فسادى در زمين - بكشد، چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد. و هر كس كسى را زنده بدارد، چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است. و قطعاً پيامبران ما دلايل آشكار براى آنان آوردند، [با اين همه] پس از آن بسيارى از ايشان در زمين زيادهروى مىكنند.
ب – بنابر این، همانگونه یک لقمهی مادی یا معنوی اثر دارد، هر چه که انسان با آن مرتبط است، اثرگذار میباشد. محیط جغرافیایی (قاره، کشور، شهر) - زمان و عصر – اطرافیان – دوستان – محیط خانواده – محیطهای که تحت عنوان «فضای مجازی» ایجاد شده است و ...، همه اثر گذار میباشند.
ج – اما محیط، تنها عامل مؤثر نمیباشد، بلکه تمامی این عوامل مؤثر، به یک علت تامه ختم میشوند به نام «اراده». این "اراده" میتواند در راستا و همسوی تمامی شرایط میحطی و ...، قرار گیرد و میتواند تمامی آنها را خنثی نموده و خودش به عنوان تنها علت و علت تامه، عمل نماید.
*- چطور یک مسلمان در عصر پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و حتی در جوار ایشان، کافر و مشرک و منافق و فاسق میشود؟
*- چطور یک عربی که در مکه یا مدینه به دنیا آمده و همانجا زندگی کرده، کافر، ملحد، مشرک، منافق یا شرابخوار و قمار باز و اهل فحشا میگردد؟
*- چطور یک ایرانی، از خانواده مسلمان و مقید (شیعه یا سنی)، کافر، فاسد، منافق و مزدور میشود؟
*- چطور فرزندان افراد و خانوادههای مؤمن، فاسق و فاجر میگردند؟
*- چطور یک امریکایی، یک چینی، یک انگلیسی و یا آلمانی، به رغم تولد و پرورش در آن محیط و قرار گرفتن تحت تعلیمات خانوادگی و محیطی فاسد، مسلمان میشود و در ایمان خود چنان راسخ میگردد که مسلمان زادگان در محیط اسلامی، به او غبطه میخورند؟!
نتیجه:
پس، عوامل وراثتی (ژنتیکی)، محیطی، جغرافیایی، مکانی، زمانی، فرهنگی، رفتاری، حوادثی (جنگ یا حوادث تلخ و شیرین شخصی یا اجتماعی) و ... همه مؤثر هستند، اما عقل، شعور، منطق و بالاخره "اراده" و بالتبع آن "انتخاب"، بر تمامی آنها غالب میباشد.
***- اگر "جبر" در کار بود، این همه عناد، لجاجت، ضدتبلیغ، هجمه، القای شبهه و مخالفت با دینداری مردم نیز بیمورد بود، پس چرا رها نمیکنند و دائم این معنای غلط را فرافکنی و القا میکنند. اگر خودشان معتقد بودند که "جبر جغرافیایی و یا محیطی" است، دیگر هیچ تلاشی برای تغییر باورها و دین مردم نمیکردند، پس خودشان هم میدانند که دینداری جبری نیست، چنان که کفر، شرک، نفاق و فساد خودشان نیز جبری نمیباشد.
مرتبط:
*- اگر در عربستان به دنیا میآمدیم، سنی یا وهابی بودیم، اگر در اروپا به دنیا میآمدیم، قطعاً مسیحی بودیم و حالا که در ایران هستیم، مسلمان و اهل تشیع هستیم؛ پس این جبر جغرافیاست که ما را شیعه کرده است. (13 آذر 1392)
*- اگر شما در اسراییل به دنیا میآمدید به احتمال زیاد یهودی میشدید ،اگر در عربستان به دنیا میآمدید قطعا مسلمان میشدید، اگر در اروپا ...؛ پس دین پدیدهایست که جغرافیا برای شما تعیین میکند. (13 فروردین 1394)
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
نظر شما در مورد تاثیر محل جغرافیایی محل زندگی نسبت به دین چیست؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7707.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی