پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): هیچ انسان عاقلی، تنزل خود را نمیخواهد، بلکه انسان عاقل، همیشه مترصد و به دنبال رشد و صعود به مراتب بالاتر میباشد. پس از خداوند منّان میخواهد که « إهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ »؛ و میخواهد که او را به رشد، کمال و مقام قرب برساند، نه این که او را پشه و مگس و سوسک نماید.
بیتردید اگر انسانی، خدای رحمان را میشناسد و به بهشت و جهنم او اعتقاد دارد، هم چنان که امید وصال و آرزوی بهشت را دارد، از جهنم و سقوط در آن نیز خوف دارد، پس وقتی راه بهشت رفتن باز است و امکان آن وجود دارد، کاری میکند که به جهنم نرود؛ و کسی که خدا را نشناسد و به معاد و بهشت و جهنم اعتقادی نداشته باشد، اساساً هیچ نگرانی، دغدغه، شوق و خوفی ندارد و هم چنان در غفلت، روزگار سپری میکند، تا اجلش سرآید. بعد پشیمان میشود که دیگر فایدهای برای او ندارد.
انحراف در خوف از جهنم:
همانطور که "شوق و میل" در انسان، عامل و انگیزهی "حرکت به سوی مطلوب" است، ترس و خوف نیز عامل بازدارنده از "حرکت به سوی نامطلوب" میباشد. پس هر دو لازم، ضروری و مفید میباشند؛ البته نه فقط راجع به "بهشت و جهنم"، بلکه در هر امری.
اما، اگر دقت کرده باشید، اخیراَ مقولهی ترس و خوف فطری انسان از جهنم [که عامل بازدارندهی او از انحراف، انحطاط و معصیت میباشد و به نفع خود اوست] را به ویژه در فضای مجازی، مبدل به یک جنگ، رویارویی، لجاجت و دشمنی با خداوند رحمان کردهاند، تا این عامل بازدارنده را نیز از دست بدهد.
فراماسون:
خصومت کفار و مستکبران عالم با خداوند منّان، تازگی ندارد. از وقتی بشر روی زمین منتشر شده، همانطور که ایمان و امید به رحمت واسعهی او بوده، خصومت نیز بوده است. چنان که میفرماید:
« خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ » (النّحل، 4)
ترجمه: انسان را از نطفهاى آفريده است، آنگاه ستيزهجويى آشكار است.
اما، دشمنی ابلیس لعین و سایر شیاطین انس و جنّ، همینطوری سطحی و دیمی نمیباشد، بلکه مانند هر رژیم و لشکر باطل دیگری، سازماندهی و برنامهریزی، تشکیلات، تبلیغات و عملکرد دارند.
فراماسون، منسجمترین و فعالترین تشکیلات شیطانی در روی زمین است. در اعتقادات فراماسونی، خدا و حاکمیت و مالکیت او نفی نمیشود، بهشت و جهنم نیز نفی نمیشود، بلکه رسماً میگویند: خدایی هست، معاد هم هست، اما ما پیروان ابلیس رجیم هستیم و به جنگ با خدا میرویم و بالاخره او را شکست خواهیم داد!
یکی از همین روشها، انحراف در نگاه امیدوارانه، مشتاقانه و منتظرانه به رحمت، عفو و غفران الهی از یک سو، و نگاه خصمانه به جهنم و عقوبت از سوی دیگر میباشد.
استکبار:
نگاه خصمانه به عقوبت افکار، اعتقادات و عملکردهای نادرست، که در یک کلمه به آن "جهنم" اطلاق میشود، ناشی از "تکبر" است، یعنی همان صفت پلید ابلیسی. چنین نیست که گمان شود ابلیس منکر وجود خدا و معاد شده بود، نه، بلکه خوب هم میشناخت، بلکه تکبرش به او اجازه عبادت و اطاعت نداد و بعد از عصیان نیز تکبرش نگذاشت تا استغفار و توبه کند و همین ضلالت و دشمنی را به انسان وسوسه میکند.
در این نگاه خصمانه، بندهی عاصی میگوید: من هم خدا و معاد و بهشت و جهنم را قبول دارم، هم دلم نمیخواهد که خدا را بندگی کنم و مایلم که بندهی هوای نفس خودم و دیگران باشم! و هم دلم میخواهد که معصیت کنم، و هم دلم نمیخواهد که به جهنم روم. سپس چون میبیند که چارهای نیست، شروع میکند به نق زدن و اِشکال کردن که: چرا خدا ما را آفرید؟ چرا اختیار داد؟ چرا هدایت نمود؟ چرا باید و نباید قرار داد؟ چرا رشد و انحطاط گذاشت؟ چرا امتحان میکند؟ چرا به جهنم میبرد و ...؟!
اینها همه از "تکبر" است، نمیخواهد بگوید خدایا تو را حمد و شکر مینمایم که مرا به وجود آوردی، هدایت نمودی، اگر زمین خوردم بلندم کردی، اگر گناه کردم، آمرزیدی و میآمرزی، اگر توبه کردم میپذیری و ...؛ میخواهد هم چنان نافرمانی و معصیت کند و به عقوبتی نیز دچار نگردد!
انحراف در دعا:
در این دعوا، آن که کلاً غافل شد و از مسیر خارج شد و منکر خدا، قیامت، محشر، پاداش، جزا، بهشت و جهنم گردید که هیچ، کلاً به هلاکت رسیده است، اما شیطان با کسی که هنوز "خدا، خدا" میکند کار دارد؛ از این رو تلاش میکند تا در "دعا"های او ایجاد انحراف کند. به عنوان مثال: به جای آن که از خدا بخواهد که او را هدایت کند، مورد مرحمت و غفران خود قرار دهد، به او اخلاص و محبت عطا کند، دنیا و آخرتش را پر از خیر و برکت نماید و به لقاء معشوق برساند و نزد خودش جای دهد، از او بخواهد که «آیا نمیشود، مرا بکشی و سپس مرا موش و سوسک و مگس قرار دهی؟!» مثل این است که بگوید: خدایا! آیا نمیشود که علمت را به غیر علم، حکمتت را به غیر حکمت، مشیتت را به غیر مشیت ... مبدل نمایی و کلاً نظام خلقت را برهم زنی و حق را باطل و همه چیز را پوچ و بیهوده کنی – چرا؟ چون "من" میخواهم از سوی هوای نفس خودم و دیگران را بندگی کنم و از سویی دیگر، به عقوبت و نتیجهی عصیانم نرسم؟!
حیوان شدن نیز کسی را نجات نمیدهد:
آنان که میخواهند هم چنان متکبرانه به عصیان خود ادامه دهند و هیچ استغفار و توبهای هم نکنند و حتی یک لحظه هم دلشان را با محبوب بخشنده صاف نکنند، باید بدانند قبل از آن که از خدا بخواهند تا آنها بکشد و سپس حیوان نماید، خودشان سیرت و خود را به شکل موش، سگ، میمون، خوک، مار، عقرب، گرگ و لاشخور درآورندهاند و در آخرت نیز به صورت همین سیرت خود محشور خواهند شد، اما این شکل حقیقی، نه تنها آنها را از عقوبت اعتقادات و کردههایشان نجات نمیدهد، بلکه اهل آتش بودن آنها را نشان خواهد داد؛ چرا که به ارادهی خود و بر اساس تکبر خود، نعمت آدم بودنشان را ضایع کردند و امکان رشد و فلاحشان را از دست دادند.
« فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ »
ترجمه: پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار (تکذیب) میکنید؟! * در آن روز، از گناه هيچ انس و جنى پرسيده نشود.
« فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ » (الرّحمن، 38 تا 41)
ترجمه: پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار (تکذیب) میکنید؟! * تبهكاران از سيمايشان شناخته مىشوند و آنها را از پيشانى و پايشان بگيرند.
نتیجه:
پس به جای این دشمنی با خدا و دعا بر اساس اوهامی که از وسوسههای شیطان رجیم بر میخیزد، با خدای معبود، محبوب و معشوق خود، عشق بورزیم، بگوییم: « إنّی اُحِبُکَ یا رَبّ العالمین – من دوستت دارم، ای پروردگار عالمیان»، تو را حمد و شکر میگویم، و از تو میخواهم که گناهانم را یک جا ببخشی، که خودت فرمودی "همه گناهان را یکجا میبخشم (1)" و مرا هدایت کرده و در جوار قرب خودت جای دهی. امین.
1- « قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ » (الزّمر، 53)
ترجمه: بگو: «اى بندگان من - كه بر خويشتن زيادهروى روا داشتهايد - از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت، خدا همه گناهان را مىآمرزد، كه او خود آمرزنده مهربان است.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
*- آیا انسان نمیتواند از خدا بخواهد، جانش را بگیرد و روحش را تبدیل به یک حیوان کند که در آخرت به جهنم نرود؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7741.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی معاد