آیا در ربیع باید شاد بود یا محزون؟ آیا در ایام محسنیه باید عزاداری نمود یا خیر؟ میگویند: چون امام زمان علیه السلام، صبح و شام برای امام حسین (ع) گریه میکنند، پس شیعیان وظیفه دارند که دائم گریان باشند و ... .
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): مگر انسان از روی تقویم شاد و یا محزون میگردد، که گفته شود: در ربیع شاد باشیم یا محزون؟! مگر در تاریخ، [مانند ایام رمضان، ایام محرم و ...]، برههای به عنوان «ایام محسنیه» داریم؟!
«میگویند: باید همیشه محزون باشیم – یا مراسم عزا بگیریم»! ابتدا باید دید که چه کسانی چنین میگویند؟! قرآن مجید چنین فرموده است؟ اهل عصمت علیهم السلام، چنین فرمودهاند؟ یا مراجع، علما، فقها، اندیشمندان، مربیان اخلاق فردی و اجتماعی و ... چنین گفته و میگویند؟! یا خیر، بلکه جوّ سازانی که بیشتر آنها هیچ اعتقادی به اسلام نیز ندارند، چه رسد به علقه، محبت و مودت؛ و اگر هم داشته باشند، بسیار عوامانه است و غالباً جنبهی خودنمایی دارد، چنین حرفهایی میزنند؟!
استناد هر نوع عوامیگری، هر انحراف و هر جریانسازی به قرآن، اهل عصمت علیهم السلام و به ویژه امام زمان سلام الله علیه نیز خود حاکی از عدم اعتقاد آنها، یا دست کم شناخت، ایمان و تقوای ضعیف آنهاست، چرا که هیچ ترس و حیایی نیز از این استنادهای نادرست ندارند!
الف - اگر امام زمان علیه السلام، هر صبح و شام برای سیدالشهداء علیه السلام گریه میکنند، چون ایشان دائم الذکر هستند؛ یعنی دائم خود را در محضر خدا و رسول خدا و اجداد کرامشان علیهم السلام میبینند، و لحظه و آنی یاد خدا را فراموش نمیکنند؛ مخزن علم الهی، معدن وحی الهی، حجت الله و بقیة الله هستند؛ و البته چنین نیست که زندگی و وظایف محوله را رها نموده باشند و صبح و شام در گوشهای بنشینند و گریه کنند! اینگونه برداشتها و توصیفها از فرمایشات ایشان، همه تهمت، افترا، تحقیر و گاهی استهزاء، و یا دست کم از روی عدم شناخت و بیبصیرتی است.
پس، خوشا به حال کسانی که با تأسی به سلوک امام زمانشان، هر روز صبح، پس از نماز اول وقت، زیارت عاشورا میخوانند؛ و نیمهی شب نیز برای عبادت و راز و نیاز با معبودِ محبوب، از رختخواب جدا شده و پس از نماز شب، زیارت عاشورا میخوانند و اشکی نیز در دل یا از دیده میریزند؛ و البته صبح که بیدار میشوند، در خط امام حسین علیه السلام حرکت میکنند.
ب – اگر دقت کنید، بیشتر کسانی که در فضای مجازی و غیر مجازی، دم از لزوم عزاداری و گریه مدام مردم میزنند و اصرار بر برگزاری مراسمهای عزاداری تازه ساختهای، تحت عنوان محسنیه (ع) دارند، اشخاص و فضاهایی هستند که در ایامی چون محرم میگویند: «اصلاً چرا باید عزاداری کرد – چرا مردم سیاه میپوشند – چرا مداحان ذکر مصیبت میگویند – چرا باید گریه کنیم – چرا این همه دههی اول، دههی دوم، دههی فاطمیه (ع) و مراسم اربعین میگیرند و ...؟!»
پس هوشیار باشیم و طعمه نگردیم.
ج – شاد یا محزون بودن، یک حالت قلبی است. مگر میشود که کسی از روی تقویم شاد یا محزون باشد؟! بله، تقویم سبب میشود تا موضوع یادآوری (ذکر) شود؛ توجه جلب شود. اما در هر حال شادی و یا حزن، به قلب است و نه به تقویم.
د – اگر تاریخ اسلام را فقط در دوران 23 سالهی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله مطالعه کنیم، هر روزش مصادف با حوادث تلخی بوده است، چرا که کفار، مشرکان، منافقان، جاهلان و بالاخره مسلمانان پوستهای، بیبصیرت، دم دمی مزاج، نان به نرخ روز خور و ... در آن دوران، هر روز مصیبت تازهای را تحمیل میکردند (چنان که امروز میکنند).
اگر تاریخ اسلام را پس از رحلت، مورد مطالعه قرار دهیم، از همان ساعت اولش تا همین ساعتی که این نوشتار را میخوانید، نه تنها هر روز، بلکه هر ساعت و دقیقهاش، قرین با ظلم و جنایت و خیانت بوده است.
حال چه کنیم؟ یک تقویم بگذاریم مقابل خودمان و دائم ورق بزنیم و گریه کنیم؟! یا مردم را به برپایی مراسم (که کار فردی نیست، بلکه اجتماعی و مردمی است) فرا بخوانیم؟! آیا اسلام چنین آموزههایی دارد و از مردم چنین خواسته است؟!
* – مواضع، عواطف و مراسم:
این نکتهای حایز اهمیت و قابل تأمل و تفکر است که اگر مورد توجه واقع نگردد، سبب همین شایعات، جوّسازیها، عوامفریبیها و سوء استفادهها میگردد: مواضع، عواطف و مراسم، سه موضوع جدا از هم میباشند.
*- هر انسانی، نسبت به هر شخص، دعوت، جریان، حرکت و یا حادثهای، مواضعی دارد. ممکن است موافق، مخالف یا بیتفاوت باشد.
*- هم چنین هر انسانی دارای عواطف است؛ اشخاص و یا شخصیتها، مرامها، اتفاقات و چیزهایی را دوست دارد یا از آن بدش میآید.
مسلمانان و به ویژه شیعیان نیز از این قاعدهی کلی مستثنا نمیباشند، با این تفاوت که جهانبینی و اعتقاداتشان "الهی – اسلامی" میباشد.
بنابراین، محبوبترین نزد آنان، خداوند متعال است و هر شخص، شخصیت، جریان، حرکت، حقیقت و واقعیتی که متصل و مقرب به حق تعالی باشد؛ و مغبوضترین اشخاص یا چیزها نزد آنان هر چیزی است که دشمن این محبوبها باشند.
*-اما "مراسم" (چه جشن و چه عزا)، مقولهی دیگری است و البته امری اجتماعی میباشد، نه فردی. چنان که نامش "مراسم" است، یعنی احیا و برگزاری اجتماعی بزرگداشتی، بر طبق رسوم جامعه.
●- حال مگر انسان برای هر موافقت، خوشایند و امر نشاطآوری، مراسم جشن میگیرد؟! و مگر برای هر موضع مخالف و یا نارضایتی و ناخوشایندی، و حتی حزن و اندوه خود از یک واقعه، مراسم عمومی عزاداری برپا میکند؟!
مثلاً یک تقویم جلوی خود بگذارند و بگویند: امروز مصادف است با رحلت پسر رسول خدا صلوات الله علیه و آله، پس یک مراسم عزا بگیریم – در چنین روزی، حصر اقتصادی و اجتماعی در شعب ابیطالب (ع) رخ داد، پس عزاداری کنیم – در این روز دندان ایشان در جنگ شکست، پس مراسم عزاداری برپا کنیم – در چنین روزی، یهودیان صهیونیست آن زمان، کفار و مشرکین مکه را تحریک به جنگی دیگر کردند، پس مراسم عزاداری برپا کنیم – امروز یک کافری، فرزند امام سجاد علیه السلام را کُشت، پس مراسم عزاداری برپا کنیم و ...؟!
نکته:
یک - از مؤمن و کافر – مشرک و منافق – دوست و دشمن و ...، همه میدانند که مراسم سروری چون میلاد، مبعث، عید قربان، عید غدیر، نیمه شعبان ...، و نیز مراسم حزنی چون 28 صفر، شبهای قدر، دههی اول محرم، اربعین و ...؛ چه نقش عظیمی در بیداری اذهان عمومی، تجمع آنان حول یک محور و با یک هدف و بالتبع تشدید انگیزه و تشخیص جهت در دوست و دشمن شناسی [تولا و تبرا] ایجاد کرده است، از این رو به شدت با آنها مخالفت و دشمنی میکنند.
●- اما، راههای مخالفت و دشمنی، فقط انکار، استهزاء، شبهه پراکنی و ضد تبلیغ مستقیم و آشکار نیست، بلکه تاکتیکهای جنگ نرم فراوان است و از جمله آنها، لوث کردن عظمت یک جریان است.
موضوع «ایام محسنیه، دهه محسنیه، عزاداری در این ایام و ...» که چندسالی است باب شده نیز از همین تاکتیکهای جنگ نرم میباشد، اگر چه عدهای از روی محبت عوامانه، از آن استقبال کنند.
اینها میخواهند اصل عزاداری [به ویژه در مصیبت کربلا] را لوث نمایند. اینها میخواهند مردم عوام را به عزاداریهای نوساخته و خودساخته بکشانند – موضع گیری آنها را به برپایی مراسم خلاصه و محدود کنند ...، تا یک عده از دوست و دشمن به آنها ایراد بگیرند که این دیگر چیست؟ و متقابلاً یک عده طرفداری کنند – اینها به جان هم بیافتند و آنها از آب گِل آلود ماهی بگیرند!
دو – در میان این هوچیگران موافق و مخالف، یک عده روحانی هم پیدا میشوند که همیشه ساز مخالف میزنند و البته علت هم دارد. اولاً میخواهند عوامانی را که دوست دارند کار غیر متعارف بکنند را به خود جلب نمایند! [مثل سیاستمدارانی که بین عموم مردم و صالحین وجاهتی ندارند و سعی میکنند که با شعارهای مخالف، مخالفان را جذب کنند! غافل از آن که اگر مخالفان برای این سیاستمداران هورا بکشند نیز از مخالفتشان است و اولین قربانی خودشان هستند] – گفت: برای مطرح شدن، اگر نمیتوانی به بزرگی متصل شده و بچسبی، از او جدا شو و بر او بتاز، تا به تو نیز توجهی شود!
یک عده نیز وابسته هستند، هر چه را که به نفع دشمنان اسلام و مطابق اسلام امریکایی و انگلیسی باشد، مورد تأیید و حمایت قرار میدهند و هر چه را که موافق اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله – اسلام منطقی – اسلام بیدار و بصیر – اسلام هوشیار و در صحنه باشد، نفی میکنند و حتی میگویند: «مغایر با فلان حدیث است!».
اینان، قیام مردمان برای رهایی از سلطهی کفار را خلاف اسلام و حتی تشیع و فرهنگ انتظار میخوانند، اما قمه زدن را خدمتی به امام حسین علیه السلام میشمارند – به عزاداران حسینی (ع) و مداحان میتازند، اما ایام محسنیه درست میکنند و آن را ثوابی مضاعف قلمداد مینمایند(؟!)
سه – بدیهی است که نه تنها محبین حضرت فاطمه علیهاالسلام (از شیعه و سنّی)، متأثر از وقایع بوده و محزون در مصیبتها و بالاخره شهادت ایشان هستند و بالتبع سقط فرزند، خود مصیبتی شدیدتر است و بر حزن و اندوه میافزاید، بلکه هر انسان عاقل و منصفی که این تاریخ را بخواند، متأثر میگردد. اما اینها هیچ کدام دلیل و توجیهی برای ساختن ایامی تحت عنوان «ایام محسنیه» و نوآوری مراسم عزایی تحت عنوان «عزاداری محسنیه» نمیباشد.
مراسم عزا، همان «فاطمیه علیهاالسلام» است و این حادثه، یکی از مصیبتهای وارده بر ایشان میباشد.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آیا در ربیع باید شاد بود یا محزون؟ آیا در ایام محسنیه باید عزاداری کرد؟ میگویند: امام زمان (ع) هر صبح و شام بر مصیبت کربلا میگرید، پس ما نیز باید ... ؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8271.html
- تعداد بازدید : 4594
- 17 آذر 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون جنگ و جهاد عزاداری فاطمیه