برای حاجتمان، گاهی آسمانی دعا کنیم و گاهی زمینی – ذکر "سبحان الله"، کلید حل مشکلات است
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه) / یادداشت سردبیر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
ألّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ
سلام دوستان؛
●- این عالم هستی، مُلک دارد و ملکوت، جسم دارد و روح، زمین دارد و آسمان – ما آدمیان نیز مُلک داریم و ملکوت، جسم داریم و روح، که جسممان در زمین زندگی میکند و روحمان اگر حبس نگردد، در آسمانهای معرفت و محبت پرواز مینماید.
مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساختهاند از بدنم (مولوی)
●- "دعا" نیز خواندن و خواستن است. دعوت کردن نیز همان خواندن و خواستن است. حتی خداوند متعال و سبحان نیز "دعا و دعوت" دارد، چرا که ما را میخواند و از ما میخواهد که روی به سوی او داشته باشیم.
« وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلَامِ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ » (یونس علیه السلام، 25)
ترجمه: و خداوند به سرای صلح و سلامت دعوت میکند؛ و هر کس را بخواهد (و شایسته و لایق ببیند)، به راه راست هدایت مینماید.
●- ابلیس لعین و شیاطین تابعه از جنّ و انس نیز "دعا و دعوت" دارند، منتهی به گمراهی.
« إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ » (فاطر، 6)
ترجمه: البتّه شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید؛ او فقط حزبش را به این دعوت میکند که اهل آتش سوزان (جهنّم) باشند!
●- ملائکه هم دعا دارند، حتی اهل بهشت و جهنم نیز دعا دارند؛ منتهی "دعا و دعوت" خداوند غنی و سبحان، از روی نیاز نیست، بلکه لازمهی هدایت و سعادت بشر است، منتهی دعای دیگران به درگاه او، همه از روی نیاز است.
●- انسان نیز دعا، خواندن، خواستن و دعوت دارد. چه خدای خویش را بخواند و از او چیزی بخواهد؛ چه دیگران را بخواند و به خیر و صلاح و تعاون دعوت کند و چه شیطانی شود و به گمراهی و هلاکت بخواند؛ که البته بحث ما درباره خواندن خداوند منّان و خواستن از اوست.
●- بنابراین، لازم است که از آموزههای وحی درسها بگیریم، از جمله در خواندن خدا و خواستن از او (دعا)؛ و تا در این دنیاییم، گاه او را بسان آسمانیها بخوانیم، و گاه بسان زمینیها.
دعای آسمانی:
از جمله دعاهای آسمانی، ذکر "صلوات بر محمد و آل محمد سلام الله علیهم اجمعین" میباشد؛ چرا که اول فرمود: خدا و ملائکه بر او صلوات دارند و سپس از مؤمنین خواست که شما نیز به این عالم معنا بپویندید و هم صدا با فرشتگان صلوات بفرستید.
« إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا » (الأحزاب، 56)
ترجمه: خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم (فرمان او) باشید.
صلوات خداوند سبحان، رحمتی است که نازل میکند و البته اسباب نزول نیز ملائکه هستند. اما صلوات فرشتگان و آدمیان، همه درخواست رحمت از خداوند سبحان است، در بیان نیز با «أللّهم» شروع میکنند، چرا که رحمان و رحیم اوست و فقط او میتواند رحمتش را اختصاص دهد. اما از فراز پایانی این آیه نیز معلوم میشود که صلوات فقط ذکر لفظی نمیباشد، بلکه با « وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا »، مُلک و ملکوتش هماهنگ و تکمیل میگردد.
دعای اهل بهشت:
اگر چه بهشتیان، به فضل الهی، از گرفتاریها، کمبودها، نیازها و حزن و اندوههای دنیایی فارغ شدهاند، اما در آنجا نیز میلها و مشتهیاتی دارند. آنجا هم مُلک و ملکوتی هست، البته نه مثل زمین. چنان که بهشت خودش یک جایگاه است و زمین و آسمانی دارد، اما بهشتی شدن یک مقام و رتبه برای انسانهای مؤمن و عابد میباشد.
به راستی درخواستهای مُلکی و ملکوتی اهل بهشت چگونه برآورده میشود؟ آیا به خداوند سبحان میگویند: این نعمت بهشتی یا آن فیض لقاء اولیایت را نصیب من بگردان؟ یا نه، بلکه به محض توجه، برایشان حاضر میشود؟! یا نه، بلکه آنجا نیز باید از خدا بخواهند؟ اما آنان چگونه میخواهند (دعا میکنند)؟!
خداوند علیم و حکیم، چگونگی دعا و درخواست اهل بهشت را در قرآن کریم به ما آموخته است:
« دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ » (یونس علیه السلام، 10)
ترجمه: گفتار (و دعای) آنها در بهشت این است که: «خداوندا، منزهی تو!» و تحیّت آنها در آنجا: سلام؛ و آخرین سخنشان (ختم دعایشان) این است که: «حمد، مخصوص پروردگار عالمیان است!»
یعنی با تسبیح شروع میکنند، بعد تحیت و سلام دارند و سپس حمد او را به جا میآورند و بدین ترتیب، حاجت آنان برآورده میشود.
●- پس، ما نیز به امید آن که به فضل او اهل بهشت باشیم، گاهی به زبان اهل بهشت دعا کنیم؛ یعنی ابتدا بگوییم: « سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ »، بعد یک صلوات بفرستیم که بهترین تحیت به بهترینهای اهل بهشت است، بعد حاجت بخواهیم و در خاتمه بگوییم « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ».
نکته: البته مثل این دعانویسها، تجویز دعا نمیکنیم، بلکه با برداشتی ذوقی، به این آیهی مبارکه تأسی میکنیم، باشد که مورد رحمت قرار گیریم. ان شاء الله. خودش فرمود: تسبیح کنید، باشد که راضی و خشنود شوید (یعنی، حاجتتان برآورده شود). پس کلید در تسبیح است.
دعای اهل جهنم:
اهل جهنم نیز دائماً خدا را خوانده و طلب مغفرت و نجات میکنند؛ اما این کاری بود که باید در اینجا میکردند و نکردند؛ وگرنه به نتایج کردههایشان دچار و معذب نمیشدند. آنها در اینجا، زیاد را به کم، لقای معبودِ محبوب را به هوس و بهشت را به چند لذت کوتاه مدت خود از گناه فروختند. بنابراین، آنجا دیگر خداوند متعال به آنان نظر لطف نمیکند، دعایشان را مستجاب نمینماید و حتی با آنها حرف هم نمیزند، چرا که مشمول "قهر" خدا شدهاند. پس ما نیز با آنها کاری نداریم.
« إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ » (آلعمران، 77)
ترجمه: كسانى كه پيمان خدا و سوگندهاى خود را به بهاى ناچيزى مىفروشند، آنان را در آخرت بهرهاى نيست؛ و خدا روز قيامت با آنان سخن نمىگويد، و به ايشان نمىنگرد، و پاكشان نمىگرداند، و عذابى دردناك خواهند داشت.
دعای اهل زمین:
اما، دعای اهل زمین، متفاوت است. چرا که مسافرانی گرفتار هستند که میخواهند خود را به مقصد و مقصود "امن" برسانند.
جنبهی مُلکی و جسمی آدمیان در زمین، که فقط امیال و مشتهیات حیوانی دارد و نیازش را نیز به صورت خواهش و تمنا بیان نمیدارد، بلکه "امر به بدی" مینماید (إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ) به آنها فشار میآورد و میخواهد که سلطان عقل، قلب (روح) باشد – جنبهی ملکوتی و روحی، خداخواه است و راه نجاتی جز « إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي » ندارد.
بنابراین، در چالشها و درگیریها، بارها هدف قرار میگیرد، مجروح میشود، به زمین میافتد، در باتلاق یا گردابی گرفتار میشود و ... .
از این رو، گام نخست در دعای اهل زمین، طلب مغفرت است و مغفرت پوشاندن و پوشش دادن است. سپس توبه و رو به سوی او کردن. چرا که اول باید بلند شود، جراحاتش بهبود یابد، تمیز شود، و بعد دوباره با تغییر هدف و مسیر، به حرکت ادامه دهد. و استغفار، همان دعای اهل زمین است. در آسمانها (ملائک و مجردات) گناهی نیست و اهل بهشت نیز قبلاً مورد مغفرت قرار گرفتهاند که اکنون در بهشت هستند. لذا در چندین آیه فرمود که برای مشمول رحمت شدن: اول استغفار و بعداً توبه کنید. مانند:
« وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ » (هود علیه السلام، 90)
ترجمه: از پروردگار خود، آمرزش بطلبید؛ و به سوی او بازگردید؛ که پروردگارم مهربان و دوستدار (بندگان توبهکار) است!»
اما، استغفار و توبهی واقعی و جدی، مسلتزم این است که آدمی بفهمد خطا کرده و به خودش ظلم کرده است. لذا از آدم علیه السلام تا خاتم و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین، همه به ذکری که موسوم به ذکر یونسیه « لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» میباشد متوسل میشدند و آن را به ما تعلیم نمودهاند، و در دعاها « لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ وَ بِحَمْدِكَ ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلِي – دعای کمیل» میگفتند.
"سبحان الله"، مشکلگشاست:
بیان شد که اهل بهشت، دعای خود را با « سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ » شروع میکنند – فرشتگان و هر آن چه خلق شده، در حال تسبیح خداوند متعال هستند – اهل زمین نیز به هنگام گرفتاری، چون حضرت آدم علیه السلام در مقام توبه و سوز فراق – حضرت یونس علیه السلام، در شکم ماهی – امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام که عذاب فراق را بدتر از عذاب آتش جهنم بر میشمرد، و بالاخره اهل ایمان و دعا، همه دعای خود را با «سبحان الله» شروع میکنند و حمد را به آن میافزایند. « سُبْحَانَكَ وَ بِحَمْدِكَ ».
پس، اگر چه خداوند متعال را با هر اسمش بخوانید، او را خواندهاید، اما هر اسمی، تجلی و اثری دارد و کلید حل مشکلات، در همان "سبحان الله" است.
چرا و حکمتش چیست؟
اشارهی مختصری میشود. در این عالم، هر کس (حتی اولیاء الله) بخواهد کاری کند و مددی به خودش و دیگران برساند، هزاران هزار شرط و شروط دارد، چرا که انسان خودش چیزی ندارد که بتواند به دیگری بدهد.
شرط اول، همان خواست و اراده و لطف الهی است. همان «انشاء الله». چنان که به پیامبرش که «رحمة للعالمین» میباشد، از یک سو فرمود: برای اهل ایمان دعا و استغفار کن؛ و از سوی دیگر فرمود: «اگر هفتاد بار هم برای کفار و منافقین دعا کنی، نمیپذیرم و نمیبخشم».
شرط و شروط بعدی نیز منوط به ظرفیت، قضا و قدر، مساعد شدن زمینهها، مهیا شدن امکانات و ... میباشد.
اما خداوند متعال غنی و سبحان است، یعنی چون غنی است، هیچ نیاز، تنگنا و نقص و کاستی ندارد، پس منزه از هر عیب، نقص، کاستی، ناتوانی و سایر توصیفاتی میباشد که ویژهی مخلوقات و بندگان اوست. لذا اوست که میتواند مستجاب کند.
از این رو، بیاییم گاه به زبان اهل بهشت دعا کنیم و گاه به زبان اهل زمین، و در هر بیان، با عقل و قلب باور کنیم که او "سبحان" است و به ذکر "سبحان الله" که در نمازهای یومیه نیز میگوییم، بسیار توجه کنیم و در آن [به ویژه هنگام خواندن و خواستن – دعا] مداومت نماییم، با ختم به « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ».
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
برای حاجتمان، گاهی آسمانی دعا کنیم و گاهی زمینی – ذکر "سبحان الله"، کلید حل مشکلات است
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8404.html
- تعداد بازدید : 3439
- 19 بهمن 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت دعا ذکر