پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): نه تنها در مورد مهدویت (ع)، بلکه چه بسا در بسیاری از احادیث با "اختلاف" مواجه گردیم؛ لذا باید به نکات کلی ذیل توجه شود:
الف - حدیث یا روایت، به جملهای میگویند که منتسب به معصوم علیه السلام باشد و از قول ایشان نقل گردد و بالتبع باید سند موثق این انتساب نیز معلوم و مشخص گردد.
به عنوان مثال: اگر شما به کسی متذکر شدید که "نماز را بر پادار، یا دروغ نگو، یا به پدر و مادرت نیکی کن ..."، همه سخنان حقی است که در آیات کریمه و احادیث شریفه، مضمون آن وجود دارد، اما اگر گفتید که این عین (یا ترجمه عین) آیه، یا حدیث و روایت است، باید سند آن معلوم و مشخص گردد.
ب – بنابراین، شناخت حدیث صحیح و محکم، با سایر احادیث نقل شده، خودش یک رشتهی تخصصی علمی میباشد و سازوکارها و چهارچوبهای خودش را دارد، چنان که انتساب یک جمله به سایر شخصیتهای مذهبی، سیاسی، علمی و ... نیز همینطور است. پس، شما میتوانید با بیان خودتان شرح دهید که قانون ارشمیدس یا اقلیدس، یا منتسکیو و ... چه میگوید، اما اگر خواستید که بگویید: این عین جمله یا ترجمهی جملهی شخص آنان است، مدرک و سندی معتبر میخواهد.
بدیهی است که اگر چنین علمی (شناخت سند اقوال) وجود نداشت، به انتساب هیچ جملهای به هیچ شخصی نمیشد اعتماد نمود.
ج – گاهی در طول تاریخ، برخی از دانشمندان و محدثان، به خاطر شرایط و فرصتهای کوتاه ایجاد شده، اقدام به جمعآوری کلی هر سخنی نمودهاند که به نقل از معصوم (ع) میباشد، تا پس از جمعآوری، بر اساس شاخصهها و ملاکهای علم حدیث، آنها را از هم تفکیک کنند. حال یا خودشان این کار را نیز انجام دادهاند و یا عمرشان کفاف نداده و دیگران راه آنها را در تفکیک ادامه دادهاند [مانند بحارالانوار، علامه مجلسی ره].
احادیث جعلی:
بنابراین نه تنها اقوال (منتسب به معصوم علیه السلام) بسیار است، بلکه حتی حدیثهایی که به عمد جعل شده و به دروغ به آنان نسبت داده شده نیز بسیار است؛ چنان که از ابوهریره که تنها ۲۱ ماه پیامبر را درک کرده بود، آن هم نه این که هر لحظه کنار ایشان بوده باشد، بلکه معاصر بوده است، بیش از ۵۳۷0 حدیث نقل شده است، ولی از حضرت خدیجهی کبرا علیهاالسلام فقط یک حدیث روایت شده است؟! هر خلیفهای که در دورهی امویان و عباسیان سر کار آمد، دستور داد تا یک سری شعارهایی که به نفع آنان بود و یا جنایاتشان را توجیه و تطهیر مینمود، بسازند و تحت عنوان "حدیث" شایع کنند! درست مانند وهابیت، سلفیها و تکفیریهای امروزی!
اعتبار احادیث:
اما این دلیل نمیشود که چون چندین حدیث جعلی نقل شده، گمان شود: «پس تمامی احادیث بیاعتبار هستند!» - چنان که بیان گردید، شناخت حدیث و روایت صحیح و معتبر، از احادیث مرسل (فاقد یکی از واسطههای معتبر نقل تا شخص معصوم ع)، و یا احادیث "مرفوع" (غیر قابل قبول)، یک علم تخصصی است.
آیا اگر کسی بیاید و به نام یکی از دانشمندان، نویسندگان، شعرا و ... جملات یا ابیاتی را جعل کند، میتوان گفت: پس هر چه از دانشمند یا شاعر نقل شده، بیاعتبار میباشد؟!
اختلاف:
اختلاف در احادیث، گاه به خاطر همین اقوال غیر معتبر و یا جعلیات است، و گاه به خاطر تفاوت "موضوع و محمول"! گاه یک امر فردی است که میتوان از آن حکم کلی را نیز استنباط نمود، و گاه اشاره به شرایط، موضوع و محمولی دارد که میتواند در هر زمانی مشابه داشته باشد، و گاه موضوع واحدی است.
از این رو، در بسیاری از آن چه به حسب ظاهر "اختلاف" به نظر میرسد، هیچ اختلافی نیست، بلکه هر کدام به موضوع، محمول یا مصداق متفاوتی تصریح و اشاره دارد، اما خواننده یا شنوندهی حدیث، به آن دقت ندارد.
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه