قصد توهین ندارم. هدفم، به چالش کشیدن یک ابهام است، تا حقیقت برایم روشن شود. در سوره المطففین... هیچ هماهنگی وجود ندارد! ظاهراً هر کس دیگری هم میتواند چنین بگوید؟!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
برخی گمان دارند که عظمت و اعجاز کلام وحی، باید با بیان کلمات نامفهوم، جملات غامض و مفاهیم سنگین و خارج از درک عمومی نمود داشته باشد! و حال آن که وحی به هر پیامبری، با همین حروف و کلمات رایج و به زبان پیامبرش نازل شده است؛ و مانند سایر علوم، قابلیت برگردان (ترجمه) به زبانهای دیگر را نیز دارد، اگر چه هر برگردانی، از زبان اصلی، نازلتر میباشد.
الف - لزومی ندارد که پرسش (در هر موضوعی)، همیشه توأم با اهانت باشد، و حتی لزومی ندارد که برای علم و فهم بیشتر، چالش ایجاد شود، بلکه میتوان پرسش را خیلی راحت و صادقه مطرح نموده و پاسخ را مورد تفکر و تعقل قرار داد.
ب - هرگز [به ویژه در موضوعات قرآنی و حدیثی]، علم خود را میزان، محک و ملاک قرار ندهیم و بر اساس آن داوری ننماییم؛ چه بسا ما درست و یا کامل نفهمیده باشیم!
ج - مقصود از این که دیگران نمیتوانند سورهها یا آیاتی چون وحی را بیاورند، این نیست که دیگران گفتن، نوشتن، ادبیات، حکمت، فلسفه، تاریخ و ... نمیدانند، و یا حتی نمیتوانند قوانینی وضع کنند؛ پس این همه کتاب را چه کسانی نوشتهاند؛ و این همه شعر را چه کسانی سرودهاند؛ و این همه فلسفه و حقوق را چه کسانی بیان کردهاند؟!
بلکه یعنی: اولاً نمیتوانند از سوی خدا وحی نازل و اخذ نمایند و ثانیاً هر چه در راستای هدایت و رشد بشر بگویند، یا همان کلام و آموزههای وحی است که با ادبیات گوناگون بیان میدارند، و یا اگر مغایر با آن باشد، حتماً مغایر با علم، حکمت و حقانیت نیز میباشد.
●- یکی گفت: «من نیز میتوانم کلامی مانند وحی بگویم! در قرآن کریم آمده: «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» - من نیز میگویم: «إِنَّا َعْطَيْنَاكَ الفُلوس - ما به تو پول دادیم»!
پاسخش چنین بود: اولاً خداوند متعال نفرموده که شما حرف زدن بلد نیستید! - ثانیاً آن چه میگویی از جانب خودت است، نه از جانب خدا (وحی) - ثالثاً مقصود تو از "اِنّا - ما"، کیانند؟! رابعاً تو به کسی پولی ندادی، پس دروغ میگویی! و رابعاً اگر به کسی پولی داشته باشی، مصداق "کوثر - خیر کثیر" نیست، بلکه محدود و ناچیز است، و دیگر آن که خبر تو اگر راست هم باشد، معرفتافزا نیست و کسی را هدایت نمیکند و ... .
سورۀ المطففین
قرآن کریم، کلام وحی برای هدایت، رشد و کمال فرد و جامعه میباشد، لذا تمامی موضوعات مربوط و لازم برای فرد و جامعه در آن بیان شده است، خواه معارفی چون شناخت توحید و معاد باشد، یا دروس اخلاقی، یا عبرتهای تاریخی، و یا حقوق و احکام (بایدها و نبایدها) ...، از جمله در داد و ستد و تجارت [امور مالی و اقتصادی].
*- «وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ - واى بر كم فروشان!»
این جمله، فقط اشاره به یک ناهنجاری و بیعدالتی رفتاری در فروش نیست، بلکه با «وَيْلٌ - وای»، شروع میشود؛ یعنی یک هشدار و انذار جدی و قابل توجه نسبت به عاقبت کمفروشی، به ویژه در معاد میباشد.
در اسلام عزیز، هر امری با توجه به عاقبت آن در معاد مطرح شده است، چرا که همگان برمی گردند و روز حساب، روز بسیار بزرگ و سختی میباشد و حقیقت هر موضعی، هر گفتاری و هر کار و رفتاری، در آنجا ظهور و بروز مییابد و به صاحبش برمی گردد. لذا در ادامۀ آیات این سوره، به معاد متذکر شده و میفرماید:
«أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ * لِيَوْمٍ عَظِيمٍ * يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ» (المطففین، 4 تا 6)
- آيا آنها گمان نمىكنند كه برانگيخته مىشوند * براى روزى بزرگ * روزى كه مردم در پيشگاه پروردگار جهانيان (برای محاسبه و پاسخگویی) مىايستند.
کم فروشان
در آیات بعدی توضیح داده که «مطففین» چه کسانی هستند؟
«الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ»
- آنان كه وقتى براى خود پيمانه مىكنند، حق خود را بطور كامل مىگيرند؛
«وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ»
- امّا هنگامى كه مىخواهند براى ديگران پيمانه يا وزن كنند، كم مىگذارند.
یک - کمفروشی، فقط در وزن کردن آرد، برنج، گوشت و یا حتی طلا و نقره نیست، بلکه تمامی تعاملات تجاری و نیز خدماتی را شامل میگردد. رعایت عدل و قسط نیز فقط در چگونگی داد و ستد و نیست، بلکه یکی از مهمترین اصول اخلاقی و رفتاری میباشد که اگر مورد نظر ملتها، جوامع و دولتها قرار گیرد، پایههای ظلم و ستم فرو میریزد!
دو - کسی که با مواهب الهی و امکانات جامعه رشد کرده و اکنون وظیفۀ خدمترسانی دارد، اما به موقع سر کار نمیآید - تمام ساعات کاری را کار نمیکند - حقوق مردم و مراجعین را که در واقع طلبکاران میباشند رعایت نمیکند ... و یا به هر شکلی، از کار و خدمتش کم میگذارد، حتی اگر رئیس جمهور، وزیر، وکیل مجلس، شهردار ... و یا یک روحانی، مبلغ، استاد و آموزگار باشد، مصداق همین "مطففین" میباشد.
سه - هیچ کمفروش و یا خائن در خدمترسانی، راضی نیست که به هنگام مراجعه و مطالبۀ خودش، از حق او حتی اندکی کاسته شود و سریع معترض میگردد! پس، اینها هنگام احقاق حق خود، تمام و یا حتی بیشتر میخواهند، اما هنگام عرضه یا ارایۀ به مردم، کم میگذارند!
چهار - علل کمفروشی در عرضۀ کالا یا خدمات (مادی و معنوی)، فقط تنبلی، زیاده خواهی و طمع به سود بیشتر نیست، بلکه علت اصلی، "عدم باور به معاد" و حساب و کتاب در قیامت میباشد که حتی به اندازۀ مثقال ذرهای، نادیده گرفته نمیشود!
کمفروشان، توجه ندارند که عواقب سخت و نامطلوبی بابت این کمفروشی، متوجه حیات ابدی آنان میشود!
●- بنابراین، سوره المطففین، به یک امر جاری در تعاملات مردم، با پرهیز دادن از رذیلۀ کمفروشی، و آن هم با توجه به نتایج و عواقب وحشتناک آن در معاد و حیات اخروی پرداخته است و به رابطۀ "دین، دنیا و آخرت" در این موضوع و در چند آیۀ ژرف، علیمانه، حکیمانه، اما کوتاه و همه فهم، توجه داده است.
*- البته سوره، پس از شرح حال مطففین و عاقبت آنها، به شرح حال "مکذبین" پرداخته که باید با توجه به نکاتش مورد مطالعه قرار گیرد.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
قصد توهین ندارم. هدفم، به چالش کشیدن یک ابهام است، تا حقیقت برایم روشن شود. در سوره المطففین... هیچ هماهنگی وجود ندارد! ظاهراً هر کس دیگری هم میتواند چنین بگوید؟!
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/Mutaffifeen/12070.html
- تعداد بازدید : 568
- 31 شهریور 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن سوره مطففین