لطفاً با سند به من ثابت کنید قرآن از طرف خدا آمده و کتابی نیست که کس دیگری از خودش نوشته باشد، نگویید دیگری نمیتواند مثل آن را بیاورد. از کجا معلوم هفتصد سال پیش نوشته نشده باشد. یکی از دلایل اثبات وجود خداوند برای من، همین قرآن است. (حسابداری / تهران)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
آیا شما سند و یا دلیلی دارید که قرآن مجید وحی نیست و یا دلیلی برای تردید دارید؟!
1- اگر چه دلایلی بسیاری برای اثبات وجود خداوند سبحان در قرآن کریم بیان شده است؛ اما قرآن مجید، برای معرفی کامل خداوند متعال و نیز هدایت بشر به سوی رشد، کمال و قرب نازل شده است، نه برای اثبات وجود خدا. قرآن مجید برای این است که کسی از خودش برای خدا تعریف ندهد و بالتبع إلههای دروغین را جایگزین نکند و شرک نورزد و بداند که او حیّ، علیم، حکیم، ربّ و ارحم الراحمین است و إلهی جز او نیست:
«هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ»
- اوست الله كه إلهی (قابل پرستشی) جز او نيست، حاكم و مالك اصلى اوست، از هر عيب منزّه است، به كسى ستم نمىكند، امنيّت بخش است، مراقب همه چيز است، قدرتمندى شكست ناپذير كه با ارادۀ نافذ خود هر امرى را اصلاح مىكند، و شايستۀ عظمت است؛ خداوند منزّه است از آنچه شريك براى او قرار مىدهند!
«هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»
- اوست الله، آفريننده، نوساز، صورتگر، همۀ نام هاى نيكو ويژۀ اوست آنچه در آسمانها و زمين است همواره براى او تسبيح مىگويند، و او تواناى شكست ناپذير و حكيم است.
قرآن مجید برای آن است که بگویید: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ * وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ» و مانند یهود و نصارا نگویید: «نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ - ما فرزندان خدا هستیم» - و «يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ - دست خدا بسته است»!
●- قرآن مجید، کلام الله است؛ پس، ابتدا کسی باید خدا را بشناسد و باور کند، سپس به این بیندیشد که آیا این قرآن کلام و وحی او هست یا خیر؟! لذا وحیانی بودن قرآن مجید، اثبات نبوت است، نه اثبات وجود خدا.
●- خداوند علیم و حکیم، برای هر شناختی ابزار و ادراکی به انسان موهبت نموده است، مانند چشم برای دیدن، گوش برای شنیدن ...، و برای شناخت خودش به انسان عقل داده است که به نور علم میبیند و پیش روی آدمی، دو کتاب خلقت و وحی را گشوده است، تا نور عقلش کامل شود.
بنابراین، اگر کسی قرآن کریم را نخوانَد و هیچ کتاب استدلالی نشنود نیز میتواند با عقلش به وجود خالق حیّ، علیم، حکیم و قادر این عالم پیببرد و البته فطرتش نیز گواهی خواهد داد.
2- مسأله زمان کتابت قرآن مجید (یا هر کتاب دیگری)، با مسأله تحریف نشدن آن، و با مسألۀ مؤلف آن متفاوت میباشد.
امروزه به راحتی اثبات میشود که چه بنایی مربوط به کدام دوره است و چه کتابی در چه زمانی نوشته شده است و آیا در آن تحریفی صورت گرفته است یا خیر؟
قدمت 1400 سالۀ قرآن کریم، با وجود نسخ قدیمی و نیز سایر دلایل به اثبات رسیده است، خواه وحی باشد یا نباشد - و این که این جملات را شخصی به نام حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله فرموده است نیز بسیار روشن و مستند است - تحریف نیز در آن رخ نداده؛ چرا که تحریف کار دیگران است و اگر تحریفی رخ میداد، اعوجاج ایجاد میشد، آیات ضد و نقیض میشدند، سیاق کلام به هم میریخت ... و خلاصه آن که کسی میتواند ادعای تحریف کند که یا اصلش را بداند و بگوید: چنین نیست و چنان بوده است، و یا دلیل عقلی داشته باشد. مثل این که میگوییم: «در تورات و انجیل، تحریف رخ داده است، چون محال است که پیامبری خود را فرزند خدا بخواند و یا خدا با پیامبرش کشتی بگیرد و ...».
3- پس بحث فقط این است که آیا آیات قرآن مجید، واقعاً وحی است و یا گوینده از خودش گفته است؟!
●- هرگز وقتی پرسشی مطرح مینمایید، برای پاسخگو تعیین و تکلیف ننماید که چه بگوید و چه نگوید! مثل این است که بپرسید: «از کجا معلوم هر معلولی علتی دارد؟» و اضافه کنید: «هرگز نگویید که چون هستی عین ذات معلول نیست و هیچ معلول بیعلتی نیز دیده نشده است و حکم عقل همین است!»
"تحدی"، یا به مبارزه خواندن خداوند متعال دربارۀ قرآن مجید و این که کسی نمیتواند مثل آن را بیاورد، از مهمترین دلایل وحیانی بودن قرآن مجید است که خداوند علیم و حکیم، خود به آن استدلال مینماید؛ لذا نباید گفت: «این دلیل را نیاورید»، بلکه باید در آن تفکر و تعقل نمود.
بالاخره اگر قرآن کریم وحی الهی نباشد، سخنان یک بشر است و اگر کسی توانسته چنین جامع و کامل، از توحید و معاد، وحی و نبوت، ولایت و امامت، اخلاق، احکام، تاریخ، انسانشناسی و جامعهشناسی، درسها و عبرتها و ... بگوید، لابد دیگرانی که پس از او آمدهاند و از پیشرفت علمی روز برخوردار بودهاند نیز میتوانند مانند آن و یا حتی بهتر و جامعتر از آن را بگویند و بنویسند. پس اگر نتوانستند، یعنی این کلام بشر نیست.
●- کفار در زمان حیات ایشان نیز میگفتند: «البته که خدایی است و الله خداست؛ ولی این شخص پیامبر نیست و کلام او وحی الهی نیست! بلکه یا آشفتگیهای ذهنی خودش است، و یا شعر سروده و یا دیگری به او تعلیم داده است!
«بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ» (الأنبیاء، 5)
- آنها گفتند: «(آنچه محمّد (ص) آورده وحى نيست؛) بلكه خوابهايى آشفته است! اصلاً آن را بدروغ به خدا بسته؛ نه، بلكه او يك شاعر است! (اگر راست مىگويد) بايد معجزهاى براى ما بياورد؛ همان گونه كه پيامبران پيشين (با معجزات) فرستاده شدند!»
خداوند متعال نیز در پاسخ میفرماید: شما نیز انسان هستید، فکر و عقل دارید، شناخت و علم دارید، ذوق شعر و ادبیات دارید، این همه شعر در مدح خدایان دروغین سرودهاید، پس اگر گمان دارید که وحی نیست، مثل آن را بیاورید:
«وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» (البقره، 23)
- و اگر در بارۀ آنچه بر بندۀ خود [پيامبر] نازل كردهايم شك و ترديد داريد، (دست كم) يك سوره همانند آن بياوريد؛ و گواهان خود را غير خدا براى اين كار، فرا خوانيد اگر راست مىگوييد!
*- آیا دلیلی از این قاطعتر و منطقیتر وجود دارد؟ میفرماید: شما را که نادان نیافریدم و دست شما هم بسته نیست، اگر این سخن بشر است، شما هم بشر هستید، مثلش را بیاورید؛ و اگر میگویید که خدا هست، اما این سخن خدا نیست، شما از جانب خدا کتابی بیاورید.
اعوجاج
اگر بشر بخواهد در تمامی زمینههای شناختی و شرح حقایق عالم هستی نظر بدهد و در مجموع یک نقشۀ راه صحیح برای رشد ارائه دهد، حتماً در سخنانش اعوجاج و ضد و نقیض ایجاد میشود؛ چنان که تمامی مکاتب مادی (ماتریالیستی)، در عین انکار توحید، معاد، حیات پس از مرگ و نتیجۀ مواضع و اعمال، از "اخلاقیات" میگویند! از خوبی کار خیر، گذشت، ایثار، از جان گذشتگی و ... میگویند که در جهانبینی مادی، هیچ معنا و مفهومی ندارد و کاملاً غیر منطقی میباشد.
تورات و انجیل [کتب آسمانیِ] تحریف شده نیز سراسر سخنان پوچ، غیر عقلی، غیر علمی، ضد و نقیض و اعوجاج دارد؛ مثل آن که نوشتهاند: «خداوند به صورت بشری با مو و ریش سفید به زمین آمد، راه خانۀ بندگان مؤمنش را گم کرد و در کوه صهیون اقامت گزید» ..، اما در قرآن مجید هیچ اعوجاجی وجود ندارد؛ اگر از توحید و معاد گفته است، و یا از انسانشناسی و جامعهشناسی، یا از دوست و دشمن شناسی ... و یا احکام را بیان داشته است، همه منطبق با هم و در یک راستا میباشند، به گونهای عقل، قلب، فطرت و علم، آن را تصدیق میکند:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجًا» (الکهف، 1)
- حمد مخصوص خدايى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر بنده (برگزيده) اش نازل كرد، و هيچ گونه كژى در آن قرار ندارد.
شک و تردید
هم شک باید منطقی باشد و بر اصول قابل قبولی استوار باشد و هم برطرف شدن آن باید مبتنی بر دلایل و شواهد عقلی، علمی و یا عینی باشد. به عنوان مثال: در روز روشن، کسی نمیگوید: «من شک دارم که روز است و یا شب؟!»، اما ممکن است که کسی چند روزی در غاری یا زندانی مانده باشد و حساب شب و روز را گُم کرده باشد و بگوید: «من شک دارم اکنون روز است یا شب؟!»
اما، برخی برای آن که حقایق را نپذیرند و خود را مکلف و موظف به بندگی و اطاعت ندانند، "شک" را یک بازیچۀ ذهنی قرار میدهند و در مقابل هر حق یا مسألۀ روشن و معلومی، میپرسند: «از کجا معلوم؟» چنان که فرمود: «بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ - ولى آنها در شكند و (با حقايق) بازى مىكنند» (الدخان، 9)
خداوند متعال میفرماید که این گروه اظهار میکنند که شک دارند و دلیل و سند میخواهند، اما خواهان پاسخ منطقی، مستدل و روشن هم نیستند! حتی اگر کتاب را مستقیم از آسمان به دست تو برسانیم که آنها بتوانند آن را لمس کنند نیز خواهند گفت: «لابد یک سحر و جادویی در کار است!»
«وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ»
- و اگر نوشتهاى در صفحۀ كاغذى بر تو فرو فرستيم و آنها آن را با دستهاى خود لمس كنند باز هم كسانى كه كفر ورزيدهاند خواهند گفت: اين جز جادويى آشكار نيست.
این یک مثال عجیب و خیالی نیست، بلکه امروزه شاهدیم که برخی در عین حال که خلقت را میبینند، منکر خالق آن میشوند؛ و در حالی که شاهد تجلی علم الهی هستند، منکر علیم میگردند، و در عین حال که شاهدند هیچ چیزی خود به خود به وجود نیامده و نمیآید، میگویند: «این جهان خود به خود پدید آمده است -و یا- از کجا معلوم که جهان خالقی داشته باشد» ... و تا اشارهای به خالقی علیم، حکیم، قادر و ربّ بنمایید، میپرسند: «از کجا معلوم، دلیل بیاورید!» و البته هیچ دلیلی را هم نمیپذیرند، اما از ظنّ و گمانهای بیدلیل و بیبنیان خود تبعیت میکنند!
در هر حال، هم زندگانی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، درس ناخوانده و اُمّی بودن ایشان روشن است - هم قرآن مجید در اختیار ما قرار دارد - هم خداوند متعال به ما نیروی تفکر، تعقل و شناخت داده است و به راحتی میتوانیم بفهمیم که آیا وحی الهی است و یا سخن بشر؟!
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
با سند به من ثاتب کنید که قرآن کریم وحی است و مثلاً هفتصد سال پیش نوشته نشده است؛ و نگویید: «کسی نمیتواند مثل آن را بیاورد»؛ چرا یکی از دلایل اثبات وجود خداوند برای من، همین قرآن است.
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/signs/12079.html
- تعداد بازدید : 2644
- 3 مهر 1401
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن آیات قرآن
نظرات کاربران
ممنون بابت مطالب خوبتون