پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
کفار، مشرکان و بیخردان در عصر هر پیامبری میگفتند [و میگویند:]: «چون آنها بشری مثل ما میباشند، پس پیامبر نیستند و دروغ میگویند: «وَمَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَإِنْ نَظُنُّكَ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ - تو تنها بشری مثل ما هستی، تنها گمانی كه درباره تو داريم اينست كه دروغگو میباشی» (الشعراء، 186) و «قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ - [ناباوران آن ديار] گفتند شما جز بشرى مانند ما نيستيد و [خداى] رحمان چيزى نفرستاده و شما جز دروغ نمىپردازيد» (یس، 15) و میگفتند: «تا مثل آن چه بر او نازل شده، بر خودمان نازل نشود، ایمان نمیآوریم» که خداوند سبحان در پاسخ فرمود: «رسالت، امر خطیری است که خداوند سبحان میداند چه کسی را عهدهدار آن نماید»:
«وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آیةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِی رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَیثُ یجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَیصِیبُ الَّذِینَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا كَانُوا یمْكُرُونَ» (الأنعام، 124)
- و هنگامی كه آیهای برای آنها بیاید میگویند: ما هرگز ایمان نمیآوریم مگر اینكه همانند چیزی كه به پیامبرانژ خدا داده شده است به ما هم داده شود! خداوند آگاهتر است كه رسالت خویش را كجا قرار دهد؛ به زودی كسانی كه مرتكب گناه شدند (و برای حفظ موقعیت خود مردم را از راه حق منحرف ساختند) گرفتار حقارت در پیشگاه خدا و عذاب شدید در مقابل مكر (و فریب و نیرنگی) كه داشتند میشوند.
قانون تماثل (مثل بودن - همانندی):
الف - آحاد بشر، همه در خلقت مثل هم هستند، اما دارای یک سطح از استعداد، قوّه، تخصص و ذوق نمیباشند؛ بنابراین، فیلسوف، پزشک یا حقوقدان شدن، برای عدهای ممکن و برای عدهای دیگر ناممکن میشود و خدا میداند که چه کسی را برای نبوت و رسالت آفریده و از این قابلیت و ظرفیت برخوردار میباشد.
ب - فرمود: «من بشری مثل شما هستم» و نفرمود که «من انسانی مثل شما هستم» و تفاوت بسیاری بین «بشر» با «انسان» وجود دارد.
●- بشر از مادۀ بَشَرِه، به معنای پوست و ظاهر میباشد و به آدمی به خاطر همین تفاوت شکل و پوست ظاهریاش با جامدات، گیاهان و حیوانات، بشر میگویند.
«من بشری مثل شما هستم»، یعنی از جنس فرشتگان، جنّیان یا موجودات فضایی و ناشناخته نیستم، بلکه مثل شما به دنیا آمدم، مثل شما رشد نمودهام، مثل شما میخورم، میخوابم، اردواج و تولید مثل مینمایم، بیمار میشوم، بهبود مییابم، پیر میشوم و میمیرم، یا کُشته میشوم ... و تمامی نیازهای بشری شما، در من نیز هست و برای رفع آن نیازها، چون شما میکوشم و ... ، منتهی همه برای خدا و تحت امر الهی و این همان تفاوت انسانی میباشد:
«قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ * لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ» (الأنعام، 162 و 163)
- بگو در حقيقت نماز من و [ساير] عبادات من و زندگى و مرگ من براى خدا پروردگار جهانيان است * [كه] او را شريكى نيست و بر اين [كار] دستور يافتهام و من نخستين مسلمانم (تسلیم شدهترین هستم).
●- اما «انسان و انسانیّت» به مراتب والای وجودی، کمالات و فضایل انسانی گفته میشود؛ چنان که فرمود بسیاری از مردم، «كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلّ - چهارپا، بلکه پستتر و گمراهتر» میباشند، چرا که بشرند، اما غافلند و از فضایل انسانی بهرهمند نشدهاند، لذا همچون چهارپایان، فقط زندگی حیوانی دارند.
●- «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ - بگو من فقط بشری هستم همچون شما، (امتيازم اين است كه) به من وحی میشود» (الکهف، 110). این «يُوحَى إِلَيَّ»، به خاطر همان فضایل و برتریهای انسانی میباشد، نه برتریهای بدنی و بشری.
بنابراین، ایشان به لحاظ انسانی، مثل سایرین نمیباشند و هیچ کسی نیز مثل ایشان نمیباشد که به قانون تماثل استدلال شود.
وحی به دیگران
اگر چه مخاطب نخست وحی الهی، پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله بوده است؛ اما حقیقت این است که این وحی و این کتاب، به همگان نازل شده است، چنان که در قرآن کریم، هم به نزول وحی به ایشان تصریح شده است و هم به نزول همین کتاب به دیگران.
«لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» (الأنبیاء، 10)
- در حقيقت ما كتابى به سوى شما نازل كرديم كه ياد شما در آن است آيا نمىانديشيد؟!
«أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ» (الأنعام، 114)
- آیا جز خدا حاکم و داوری بطلبم؟! در حالی که اوست که این کتاب آسمانی را که [همه معارف و احکام در آن] به تفصیل بیان شده به سوی شما نازل کرد؛ و اهل کتاب [به ویژه دانشمندان آنان] میدانند که این کتاب [قرآن] از سوی پروردگارت به درستی و راستی نازل شده؛ پس از تردیدکنندگان مباش.
●- بنابراین، کتاب خدا [قرآن کریم]، همانگونه که بر پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله نازل شده، بر دیگران نیز نازل شده است، منتهی تفاوت این است که یک پیامبر هیچگاه در کار خدا دخالت نمیکند و تعیین و تکلیف نمینماید که وحی را چگونه به او نازل نماید، در خواب و رؤیا باشد یا در بیداری - القای به قلب باشد، یا توسط فرشتۀ وحی نازل گردد - هر فرشتۀ وحیای باشد یا الزاماً حضرت جبرئیل علیه السلام!
اما، بشر جاهل و متکبر که میخواهد انکار، تکذیب و تمرد کند، میگوید: «خیر، من این نزول را قبول ندارم، بلکه باید همانگونه که به پیامبرش نازل نمود، بر من نیز نازل نماید»! یعنی برای خداوند سبحان تعیین و تکلیف مینماید که چگونه وحی و کتابش را بر او نازل نماید! غافل از آن که اگر وحی و کتاب را بر پیامبرش توسط فرشتۀ وحی نازل نمود، بر دیگران توسط پیامبری نازل نمود که مراتب وجودی و مقاماتش، بسیار والاتر از تمامی فرشتگان میباشد!
*- بنابراین، برای اخذ وحی، «تماثل» در انسانیت شرط است و نه در جسم و بشر بودن، چرا که وحی به جسم نازل نمیشود، بلکه به روح والای انسانی نازل میشود. لذا وحی و کتاب، بر دیگران نیز نازل شده است، چرا که همگان «انسان» و با قابلیتهای انسانی آفریده شدهاند که یا این استعدادها و قابلیتها را شکوفاتر نموده و رشد میدهند و یا به تدریج از دست میدهند و «كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلّ» میشوند!
بنابراین، وحی و کتاب، برای کسی که روحش نابنیا و ناشنوا شده است، در غفلت به سر میبرد و به زندگی جمادی، نباتی و در نهایت حیوانی بسنده نموده است، نه تنها تأثیر مثبتی ندارد، بلکه سبب خسران بیشتر نیز میشود.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار؛ متشکریم .
پرسش:
بر اساس قانون «تماثل - مثل و همانند بودن»، اگر چیزی برای کسی ممکن بود، برای مثل او نیز ممکن خواهد بود؛ پس اخذ وحی نیز باید برای همگان ممکن باشد؛ چرا که پیامبر اکرم (ص)، بشری مانند سایرین بوده است.
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/Prophecy/12877.html
کلمات کلیدی:
قرآن نبوت