مسئلهى انتظار هم كه جزء لاینفك مسئلهى مهدویت است، از آن كلیدواژههاى اصلى فهم دین و حركت اساسى و عمومى و اجتماعى امت اسلامى به سمت اهداف والاى اسلام است؛ انتظار؛ انتظار یعنى ترقب، یعنى مترصد یك حقیقتى كه قطعى است، بودن؛ این معناى انتظار است. انتظار یعنى این آینده حتمى و قطعى است؛ بخصوص انتظارِ یك موجود حىّ و حاضر؛ این خیلى مسئلهى مهمى است. اینجور نیست كه بگویند كسى متولد خواهد شد، كسى به وجود خواهد آمد؛ نه، كسى است كه هست، وجود دارد، حضور دارد، در بین مردم است. در روایت دارد كه مردم او را مىبینند، همچنانى كه او مردم را مىبیند، منتها نمیشناسند. در بعضى از روایات تشبیه شده است به حضرت یوسف كه برادران او را میدیدند، بین آنها بود، در كنار آنها بود، روى فرش آنها راه میرفت، ولى نمیشناختند. یك چنین حقیقت بارز، واضح و برانگیزانندهاى؛ این كمك میكند به معناى انتظار. این انتظار را بشریت نیاز دارد، امت اسلامى به طریق اولى نیاز دارد. این انتظار، تكلیف بر دوش انسان میگذارد. وقتى انسان یقین دارد كه یك چنین آیندهاى هست؛ همچنانى كه در آیات قرآن هست: «و لقد كتبنا فى الزّبور من بعد الذّكر انّ الارض یرثها عبادى الصّالحون. انّ فى هذا لبلغا لقوم عابدین»(1) - مردمانى كه اهل عبودیت خدا هستند، میفهمند - باید خود را آماده كنند، باید منتظر و مترصد باشند. انتظار لازمهاش آمادهسازى خود هست. بدانیم كه یك حادثهى بزرگ واقع خواهد شد و همیشه منتظر باشید. هیچ وقت نمیشود گفت كه حالا سالها یا مدتها مانده است كه این اتفاق بیفتد، هیچ وقت هم نمیشود گفت كه این حادثه نزدیك است و در همین نزدیكى اتفاق خواهد افتاد. همیشه باید مترصد بود، همیشه باید منتظر بود. انتظار ایجاب میكند كه انسان خود را به آن شكلى، به آن صورتى، به آن هیئت و خُلقى نزدیك كند كه در دوران مورد انتظار، آن خُلق و آن شكل و آن هیئت متوقع است. این لازمهى انتظار است. وقتى بناست در آن دوران منتظَر عدل باشد، حق باشد، توحید باشد، اخلاص باشد، عبودیت خدا باشد - یك چنین دورانى قرار است باشد - ما كه منتظر هستیم، باید خودمان را به این امور نزدیك كنیم، خودمان را با عدل آشنا كنیم، آمادهى عدل كنیم، آمادهى پذیرش حق كنیم. انتظار یك چنین حالتى را به وجود مىآورد.
یكى از خصوصیاتى كه در حقیقتِ انتظار گنجانده شده است، این است كه انسان به وضع موجود، به اندازهى پیشرفتى كه امروز دارد، قانع نباشد؛ بخواهد روزبهروز این پیشرفت را، این تحقق حقایق و خصال معنوى و الهى را در خود، در جامعه بیشتر كند. اینها لوازم انتظار است.
خب، بحمداللَّه امروز كسانى دارند در مسئلهى انتظار كارِ عالمانه میكنند؛ آن طورى كه در گزارشهاى جناب آقاى قرائتى بود و قبلاً هم این گزارش را خوانده بودم، حالا هم كه ایشان اشاره كردند و گفتند. از كارِ عالمانه و همراه با دقت در مسئلهى انتظار و مسئلهى دوران ظهور نباید غفلت كرد. و از كارِ عامیانه و جاهلانه بشدت باید پرهیز كرد. از جملهى چیزهائى كه میتواند یك خطر بزرگ باشد، كارهاى عامیانه و جاهلانه و دور از معرفت و غیر متكى به سند و مدرك در مسئلهى مربوط به امام زمان (عجّلاللَّه تعالى فرجه الشّریف) است، كه همین زمینه را براى مدعیان دروغین فراهم میكند. كارهاى غیرعالمانه، غیرمستند، غیر متكى به منابع و مدارك معتبر، صرف تخیلات و توهمات؛ اینجور كارى مردم را از حالت انتظار حقیقى دور میكند، زمینه را براى مدعیان دروغگو و دجال فراهم میكند؛ از این بایستى بشدت پرهیز كرد.
در طول تاریخ مدعیانى بودند؛ بعضى از مدعیان هم همین چیزى كه حالا اشاره كردند، یك علامتى را بر خودشان یا بر یك كسى تطبیق كردند؛ همهى اینها غلط است. بعضى از این چیزهائى كه راجع به علائم ظهور هست، قطعى نیست؛ چیزهائى است كه در روایات معتبرِ قابل استناد هم نیامده است؛ روایات ضعیف است، نمیشود به آنها استناد كرد. آن مواردى هم كه قابل استناد هست، اینجور نیست كه بشود راحت تطبیق كرد. همیشه عدهاى این شعرهاى شاه نعمتاللَّه ولى را - در طول سالهاى متمادى و در موارد زیادى - بر آدمهاى مختلفى در قرون مختلف تطبیق كردند، كه بنده دیدم. گفتند بله، اینى كه گفته من فلان كس را، فلان جور مىبینم، این فلان كس است؛ یك شخصى را گفتهاند. باز در یك زمان، صد سال بعد مثلاً، یك كس دیگرى را پیدا كردند و به او تطبیق كردند! اینها غلط است، اینها كارهاى منحرفكننده است، كارهاى غلطانداز است. وقتى انحراف و غلط به وجود آمد، آن وقت حقیقت، مهجور خواهد شد، مشتبه خواهد شد، وسیلهى گمراهى اذهان مردم فراهم خواهد شد؛ لذا از كارِ عوامانه، از تسلیم شدن در مقابل شایعات عامیانه بایستى بشدت پرهیز كرد.
کلمات کلیدی:
در محضر استاد امام مهدی انتظار