x-shobhe: لطفاً جهت روشنتر شدن موضوع به نکات ذیل توجه و تدبر کامل نمایید:
الف - هدف دین «الهی»، دعوت انسان به خودداری از بندگی غیر و رو آوردن به بندگی «الله جل جلاله» میباشد و شعار اسلام «لا إله الا الله – نیست الهی به جز الله» مختص اسلام نبوده و همهی انبیای الهی این شعار را سرلوحهی دعوت خود قرار دادند و دستورات و احکام الهی و جمیع «بایدها و نبایدها»ی مطروحه در دین نیز برای تحقق همین معنا است. لذا خداوند متعال به آخرین فرستادهاش دستور میدهد که به پیروان سایر ادیان متذکر گردد که هدف معبود دانستن خدا و بندگی اوست:
« قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» (آل عمران - 64)
ترجمه: بگو اى اهل كتاب بيائيد به سوى كلمهاى كه تمسك به آن بر ما و شما لازم است و آن اين است كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگيريم و يكديگر را به جاى خداى خود به ربوبيت نگيريم اگر نپذيرفتند بگوئيد شاهد باشيد كه ما مسلمانيم.
پس اگر اهل کتاب و حتی مسلمانان، در باور و عمل، خدا و ربی به جز او نگرفتند، موحدند. اما اگر خدای دیگری پرستیدند و یا برای خدا شریکی قایل شدند و یا افراد را رب خود قلمداد کردند، آن وقت مشرک هستند.
ب – پس از اعتقاد به یکتایی خداوند و پرهیز از بندگی غیر، عمل به این باور شرط است. بدیهی است کسی که «الله جل جلاله» را معبود دانست، تسلیم و مطیع فرمان او میشود. لذا همهی ادیان الهی اسلام و همهی تسلیم شدگان مسلمانند. چنان چه در آیهی فوق میفرماید: «اگر دعوت به توحید را قبول نکردند، بگو شاهد باشید که ما مسلمانیم». یعنی تسلیم امر خدا هستیم. و نیز میفرماید:
«... إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام ...» (آل عمران – 19)
ترجمه: به درستی که دین نزد خداوند فقط اسلام است.
ج – اما تسلیم امر الهی شدن، مستلزم برخورداری از علم نسبت به اوامر اوست. پس اگر برای کسی علم حاصل نشد و حجت تمام نشد، خداوند هیچ کس را بیش از آن چه به او داده و در قدرتش میباشد، مکلف نمینماید و از هیچ کس نیز بیش از تکلیفش مؤاخذه نمینماید:
«لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَت ...» (البقره – 286)
ترجمه: خداوند هیچ کس را بیش از توانش مکلف نکند، برای او بر علیه اوست هر چه میکند (نیکیهای هر شخصی به سود خود او و بدیهیهایش به زیان خود او میباشد).
اما اگر برای کسی علم حاصل شد، مثلاً فهمید که حضرت محمد (ص) خاتمالأنبیاء میباشد و لذا باید بر اساس دستور دین خودش به او بگرود و اسلام را بپذیرد، اما تنبلی یا عناد کرد، آن وقت نافرمانی کرده و معذب خواهد بود.
«قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى شَيْءٍ حَتَّى تُقيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لَيَزيدَنَّ كَثيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرينَ» (المائده - 68)
ترجمه: بگو اى اهل كتاب شما بر دين و مسلكى كه قابل اعتنا و اعتماد باشد نيستيد و نخواهيد بود تا آن كه تورات و انجيل را (كه يكى از احكامش ايمان به محمد ص است) و آن چه را كه از طرف پروردگارتان بسوى شما نازل شده، اقامه كنيد. (آنان علاوه بر اين كه اقامه نمىكنند) همين قرآنى كه بتو نازل شده هر آينه طغيان و كفر بسيارى از آنان را زيادتر مىكند، بنا بر اين غمناك مباش بر قومى كه كفر ورزيدند.
پس، بسیاری از اهل کتاب و به خصوص دانشمندان و رهبانهای آنان میدانستند و میدانند که اگر میخواهند خداپرست باشند، باید به «اسلام» و قرآن بگروند. اما چون لجاجت میکنند، معذباند.
« الَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَريقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ» (البقره - 146)
ترجمه: آنهايى كه ما كتابشان داديم، آن را (قرآن و پیامبر را) مىشناسند آن چنان كه فرزندان خود را، ولى پارهاى از ايشان حق را از روی علم و عمد كتمان ميكنند.
د – اما ممکن است برای عدهای این حقیقت روشن نشده باشد. آن وقت عمل به احکام دین خودش و عمل صالح ملاک است. [البته این ملاک همیشه و برای همگان و به ویژه مسلمانان وجود دارد]. لذا هر کس که موحد باشد و به معاد ایمان داشته باشد و عمل صالح انجام دهد، اجر میبرد. خداوند میفرماید:
«إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصَّابِئينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (البقره - 62)
ترجمه: به درستى كسانى كه مؤمناند و كسانى كه يهودى و نصرانى و صابئى هستند هر كدام به خدا و دنياى ديگر معتقد باشند و كارهاى شايسته كنند پاداش آنها پيش پروردگارشان است نه بيمى دارند و نه غمگين شوند.
ملاحظه:
- حضرت سیدالشهداء امام حسین (ع) جملهی زیبا و ژرفی بدین مضمون دارند:«خداوند راجع به بهشتاش فریب نمیخورد».
دقت در این جمله و باور به این که خداوند متعال به سر و آشکار همگان علم و اشراف دارد، معانی بسیاری را از عاقبت خود و دیگران برای همه روشن مینماید.
به عنوان مثال در مورد باورها: همه کسانی که اهل کتاب هستند به خوبی میدانند که عزیر، موسی، مسیح (ع) و هیچ شخص دیگری پسر، پدر یا خود خدا نیست و این سخنان و یاوهها شرک است.
- در زمینهی عمل نیز خداوند متعال «فجور» و «تقوا» را به انسان الهام نموده است. ممکن است احکام طهارت اسلامی یا نماز و نماز شب به کسی نرسیده باشد، اما هر کسی به صورت فطری با بد و خوب آشنایی دارد. لذا توجیه این که من این دستور را که در اسلام آمده نمیدانستم و یا من اهل کتاب بودم، برای همگان موجه نیست، مگر این که از روی صدق بیخبر باشد و از روی عمد تجاهل ننموده باشد.
به عنوان مثال: در کدام کتاب یا دین الهی (حتی کتب تحریف شدهی امروزی)، قتل، تجاوز، زنا، دزدی، شرابخواری و بدمستی و ...) حلال شده است که در میان اهل کتاب چنین رایج است؟!
در کدام کتاب جنگافروزی و کشتار بیرحمانهی مردم و نسل کشی (به ویژه از مسلمانان) جایز شده شمرده است؟!
اینان که گاه دهها یا صدها میلیون دلار برای گربه یا سگ خود به ارث میگذارند، مگر این همه گرسنهی هلاکت زده را نمیبینند و یا در کتابشان دستوری نیامده است.
اینان که اگر سگشان در بزرگراهی رها شود، توسط ایستگاههای رادیویی به همگان اعلام میکنند تا مراقب باشند، چطور نسبت به کشتار زنان و کودکان در سرتاسر دنیا اقدام میکنند و یا دست کم با رضایت تمام سکوت میکنند؟!
آری، همه شرایط عدل و رحم خداوند پا برجاست، اما خدا راجع به بهشتاش (که جای هر کسی با هر پروندهای نیست)، گول نمیخورد.
کلمات کلیدی:
گوناگون