ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: به چند نکتهی مهم باید توجه نمایید:
الف – همجنسبازی برای غرب (نظام سلطه)، صرفاً یک مسئلهی جنسی نیست که فواید اقتصادی نیز داشته باشد. بلکه یکی از اصول اصلی ماسونی در جهانیسازی و استراتژی «کنترل ذهن = Minde Control» میباشد که جایگزین همه ایسمها خواهد شد و تحت ماسک مراحل تکاملی «لیبرال دموکراسی» بیش از پیش تحمیل خواهد شد.
در این استراتژی که تداوم ایسمها و استراتژیهای قبلی است، نوع بشر باید از هر قیدی [اعم از دین، وطن، فرهنگ، زبان، ملیت، عواطف، ارزشها، تعهدات خانوادگی چون پدری، مادری، همسری، فرزندی و ...] رها شود تا بتوان او را در حکومت واحد تحت کنترل درآورد؛ اما مهم این است که انسان از قیدی هم رها شود، بالاخره در قید و کنترل ذهن خود باقی میماند و ذهن نیز دورهگرد و حتی هرزهگرد است. لذا ذهن نیز باید تحت کنترل درآید. آن هم از یک مرکز. و تمامی ابزارهای جدید الکترونیک و ارتباطات با ابزارها و امکانات نوین (مثل: اینترنت، فیسبوک، تویتر و ...) نیز برای تحقق همین هدف میباشد.
*- بدیهی است که «همجنسگرایی یا همجنسبازی» به صرف یک ناهنجاری جنسی، آنقدر مسئله مهمی نیست که دولتهای امریکا، انگلیس، فرانسه و ... به دنبال قانونی کردن آن در مجالس خود باشند و حقوق بشر نیز به دنبال آن باشد و در تعامل با هر کشوری، ابتدا مسئله آزادی همجنس بازی را مطرح کند. بلکه یکی از ضروریات حتمی جهت آن حکومت جهانی وحشتناک خواهد میباشد. لذا انسان باید حتی از قید جنسیت (مذکر یا مؤنث) نیز رها شود تا از یک سو هرگونه هدف و ارزشی جز آن چه آنان دیکته میکنند از بین برود و از انسان دیگر انسان نباشد و قابل تبدیل به رباط گردد و از سوی دیگر سیاست و اقتصاد رونق بیشتری یابد.
ب – یکی از محورهای مهم بحث در دیدار اخیر اوباما از ایتالیات و ملاقات با پاپ فرانسیس، همین مسئله مواضع کلیسا در مقابل همجنسگرایی بود، چرا که تا پاپ به عنوان رهبر یکی از ادیان پر نفوذ الهی آن را تأیید نکند و کلیسا آن را مجاز نشمارد، ترویج و تحقق این فساد به شکل، گسترش و سرعت مطلوب ممکن نخواهد بود.
ج- جامعه مسیحیت و کلیسا و پاپهای گذشته نیز همچون تمامی ادیان و میلیاردها انسان سالم و عاقل دیگر در سرتاسر جهان و از جمله امریکا و اروپا (که دائم علیه قانونی شدن همجسبازی و ازدواج همجنسگرایان تظاهرات میکنند)، با مسئله همجنسبازی مخالف بود.
اما ابتدا طی سالیان گذشته پروندههای بسیار کلان و وحشتناکی را از روابط جنسی نامشروع، تجاوز به کودکان و نیز همجنسبازی کشیشها، به ویژه در کلیسای کاتولیک رو کرده و به دادگاه کشانده و سبب رسوایی شدند تا کلیسا نتواند حرفی بزند و مقبول نیز واقع شود و سپس سازمان کلیسا را متقاعد به نرمش و چرخش کردند.
د – اکنون پاپ فرانسیس عهدهدار مدیریت این چرخش است. وی دیگر مثل سایر پاپها مخالفت نمیکند، البته فعلاً زمینه برای تأیید رسمی مساعد نیست، لذا چرخش را آغاز کرده است.
ابتدا از اینجا شروع کردند که مجازات همجنسبازی در سازمان کلیسا باید کاهش یابد؛ سپس وارد این مرحله شدند که تفاوت قایل شدن بین کشیش سالم با کشیش همجنسباز، نوعی بیعدالتی است! و اکنون پاپ میگوید:
«اگر کسی همجنسگراست و با نیتی خیر به دنبال خداوند است، من کیستم که او را مورد قضاوت قرار دهم؟» - گویی در این مقوله بحث شخصی «من» مطرح بوده است و نه مسیحیت که وی عهدهدار رهبری آن است. مضافاً بر این که القا میکند خدا دین و راهی ندارد یا اصلاً هدایتی ندارد، خلقت نظاممند نیست و به دنبال خدا رفتن هیچ چارچوبی و باید و نبایدی ندارد.
در همين رابطه "النا کورتی" معاون سردبیر روزنامه کاتولیکی تبلت، سخنان اخير پاپ را کاملاً مهم و رو به جلو خواند و خطاب به شبکه خبری اسکای گفت: شیوهی بیان این مطلب خیلی مهم بود، کلیسا همیشه آموزش داده است که تمایلات همجنسگرایانه گناه نیست و این اعمال همجنسگرایانه است که مشکل دارد.
هم چنین پاپ سابق بندیکت شانزدهم، سندی انتشار داده بود که به موجب آن به مردان دارای تمایلات همجنس گرائی، اجازه کشیش شدن نمیداد. در حالی که اکنون پاپ فرانسیس در این مورد از موضعی تفاهمآمیزتر پیروی کرده و میگوید، کشیشان همجنس گرا باید بخشوده شوند و گناهانشان فراموش گردد.
پس در این مقوله نیز به مسیحیت امروز، سازمان کلیسا، کلیسای کاتولیک و پاپ امیدی نیست.
کلمات کلیدی:
سیاسی