ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: باید توجه داشته باشیم که منظور و مقصود از "خلق قرآن" چیست؟
الف - اگر منظور این است که "کلام خدا" نیز خلق میشود و بالتبع "خلق خدا" قلمداد میگردد؛ بله، همین طور است. حتی اسمهای خداوند متعال چون: الله، رحمن، رحیم، ودود و ...، نیز خلق خدا هستند. یعنی خداوند متعال اسمهای خود را خلق کرد تا مردم بتوانند به وسیلهی آن اسمها (الفاظ، معانی و تعینات خارجی آنها)، به خداوند سبحان معرفت پیدا کنند. از این رو حتی در روایات بدین مضمون تصریح شده است که در خواندن خدا «هر کس فقط اسم را بخواند، کافر است، هر کس اسم و او را با هم بخواند مشرک است و هر کس اسم را بگوید، اما با این اسم، او را قصد کرده باشد و بخواند، موحد و مؤمن است» (اصول کافی، کتاب التوحید).
پس، بدین معنا، ملائک، رسولان، وحی، کتب آسمانی و از جمله قرآن کریم، همه خلق خدا هستند و جز ذات مقدس و منزه او، هر چه هست خلق خداست.
«أَوَلَمْ یتَفَكَّرُوا فِی أَنفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَإِنَّ كَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَاء رَبِّهِمْ لَكَافِرُونَ» (الرّوم، 8)
ترجمه: و آیا در درون خود (به خود) فكر نكردند كه خداوند این آسمانها و زمین و آنچه را كه در میان آن دو است جز به حق (و هدفى والا و برتر و عقلایى) و جز براى مدتى محدود و معین نیافریده؟! و بىشك بسیارى از مردم به دیدار پروردگارشان (به زندگى پس از مرگ) كافرند.
ب – اما گاهی منظور از "خلق قرآن"، این است که قرآن کریم، "کلام الله" و وحی نازل شده از سوی حق تعالی نمیباشد، بلکه سخنان شخص پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله میباشد! حال یکی هیچ احترامی قایل نشد و گفت: «همه شعر و اساطیر الاولین یا آموزههای دیگران است» - یکی هم کمی احترام قایل شد و گفت: «سخنانی ناشی از تجربیات و دریافتهای شخصی خود ایشان است (مثل نظرات دکتر سروش در کتاب «بسط تجربهی نبوی» و امثالهم)»؛ که البته هر دو دسته در اصل منکر "وحیانیت قرآن" شدهاند.
ج – بخاری نیز بنا به اسناد معتبر دانشمندان و علمای اهل سنّت، معتقد به "خلق قرآن" بدین معنا بوده است.
*- «ذهلی»، شیخ و استاد بخاری، او را متهم به بدعت و اشکال در دین و عقیده نموده است، چنانکه تهانوی گفته است: «فهذا إمام المحدثین البخاری (ره) لم یسلم من الرمی بالبدعة أیضاً، فقد رماه الذهلی فی مسألة القرآن بالقول بالخلق» – و هم چنین حتی امام المحدثین بخاری را مینگریم که او نیز از اتهام به بدعت سالم نمانده، و ذهلی او را معتقد به خلق قرآن دانسته است. (التهانوی، قواعد فی علوم الحدیث: ص240)
*- ابن ابی حاتم گفته است: «سمع منه أبی وأبو زرعة، ثم ترکا حدیثه عندما کتب إلیهما محمد بن یحیى النیسابوری الذهلی، أنه أظهر عندهم أن لفظه بالقرآن مخلوق» - پدرم و ابو زرعه از او حدیث شنیدهاند، اما پس از آن که محمد بن یحیى نیشابوری ذهلی به آنها نوشت که بخاری معتقد به خلق قرآن گشته است حدیث او را ترک کردند. (الرازی، الجرح والتعدیل: ج7 ص109)
هدف:
هدف اصلی از قائل شدن به عدم وحیانیت قرآن کریم، آن هم به رغم آیات صریح و نیز ادلهی عقلی، اگر چه متعدد است، اما همه به یک اصل، که آن هم «نفی و تکذیب وحی» است، بر میگردد. برخی از اهداف مهم عبارت است از:
یک – قداست زدایی و حرمت شکنی؛
دو – احتمال نقص و خطا به خاطر محدودیت علمی بشر (هر که باشد) و حتی ابتلائاتی چون فراموشی و یا مقاصد شخصی. چنان چه دکتر سروش، اقتباس از این گونه نظرات مشاهیر اهل سنّت و التقاط آنها با برخی از دعاوی تصوف و هم چنین آمیخن با نظرات غربی، میگوید: «من دیدگاه دیگری دارم. من فکر نمیکنم که پیامبر به زبان زمان خویش سخن گفتهباشد، در حالیکه خود دانش و معرفت دیگری داشته است. او حقیقتاً به آنچه میگفته، باور داشته است. این زبان خود او و دانش خود او بود و فکر نمیکنم دانش او از دانش مردم همعصرش درباره زمین، کیهان و ژنتیک انسانها بیشتر بودهاست. این دانشی را که ما امروز در اختیار داریم، نداشته است و این نکته، خدشهای هم به نبوت او وارد نمیکند، چون او پیامبر بود، نه دانشمند یا مورخّ!»
وی در پاسخ یک خبرنگار هلندی به صراحت میگوید: «وحی میتواند در مسائلی که به این جهان و جامعه انسانی مربوط میشوند، اشتباه کند»؛
سه – مساعد نمودن زمینه برای تفسیر و تأویل به رأی؛
چهار – جایگزینی آرا و نظرات خود، به جای معارف متقن وحی و احادیث نبوی و اهل عصمت صلوات الله علیهم اجمعین.
تحریف قرآن:
وقتی "وحیانیت قرآن" نفی و تکذیب شد و قرآن "خلق بشر" دانسته شد، نه تنها احتمال "تحریف قرآن" جایگزین میگردد، بلکه صراحتاً اعلام میشود که این قرآن تحریف شده است. چنان چه برخی از اهل تسنن، به رغم آن که شیعه را متهم میکنند که قائل به تحریف قرآن کریم شدهاند، خودشان قائل به تحریف هستند:
*- عبدالوهاب شعرانی (متوفای 973)، در كتاب الكبریت الأحمر در حاشیه "الیواقیت و الجواهر" میگوید :
اگر واقعا من احساس می كردم برخی از قلب های ضعیف مسلمان ها لغزش پیدا نمی كند و اینها در عقیده شان متزلزل نمی شوند، بیان میكردم آن آیاتی را كه از مصحف عثمان ساقط شده است. (الكبریت الأحمر، ص143) – و کسی هم از او نپرسید که مگر مصحف عثمان نزد شماست؟
*- آلوسی، (متوفای1270)، از مفسران بنام أهل سنت كه عقیده وهابی دارد، به صراحت میگوید:
«روایات ما در كتب أهل سنت در باب تحریف قرآن، قابل شمارش نیست». (روح المعاني، ج1، ص24)
کلمات کلیدی:
قرآن