عصمت و استغفار - فرازهای دعاهایی چون کمیل که در آن امامان (ع) بابت گناهان طلب مغفرت میکنند، چگونه با عصمت قابل جمع است؟
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: آشنایی ما (عموم) با مراحل عبودیت، کمال، عصمت و هم چنین مفاهیمی چون "استغفار" – "ذنب یا گناه" – "توبه یا بازگشت" و ... زیاد نیست و همین امر سبب بروز سؤالاتی در ذهن میشود، به ویژه هنگامی که میخوانیم اهل عصمت علیهم السلام نیز مکرر و حتی بیش از دیگران طلب استغفار و توبه مینمودند.
استغفار – جالب است بدانیم و توجه کنیم که امر به "استغفار" یا همان طلب مغفرت، استثنا ندارد، حتی به پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله نیز مکرر امر به استغفار نموده است، حتی در مسائل و حوادثی که موضوع آن "گناه" نیست. مثل:
«إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا» (النصر، 1 تا 3)
ترجمه: چون يارىِ خدا و پيروزى فرا رسد * و ديدى كه مردم گروه گروه در دين خدا داخل مىشوند * پس به ستايش پروردگارت نيايشگر باش و از او آمرزش خواه، كه وى همواره توبهپذير است.
خب، جا دارد از خود بپرسیم که مگر رسیدن فتح و پیروزی و نیز گرایش گروهی مردم به اسلام، طلب مغفرت و توبه دارد؟
مغفرت: مغفرت یعنی پوشش و "استغفار" یعنی "طلب پوشش دادن از خدا"؛ و از سوی هر کس باشد، چه اهل عصمت علیهمالسلام و چه اهل معصیت و گناه، نوعی "دعا" به درگاه ربوبی است.
پوشش دادن، فقط برای عصیان و گناه نیست، بلکه حتی هر امر خیری میتواند به همراه خود مشکلات و معضلاتی به بار آورد، یا دشمنان و حریصانی داشته باشد، لذا مؤمن در این موقعیت طلب پوشش میکند. پس هم برای بخشش گناهان فرمودند استغفار کنید، هم در بروز مشکلات و گرفتاریها فرمودند استغفار کنید و هم به هنگام فتح و پیروزی فرمودند بسیار استغفار کنید. همان گونه که در ذکر متقین فرمود، اهل شبزنده داری و تهجد هستند و در سحرها نیز استغفار میکنند: « وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ / الذّاریات، 18»
نکته: ما نه تنها از غیب خبر نداریم، بلکه از پشتپردهها، اطراف و حواشی نیز اطلاع زیادی نداریم، هر چند که خیلی بصیر باشیم. فرض کنیم (چه در امور شخصی و چه اجتماعی و سیاسی و ...) موفقیتی حاصل شده است؛ آیا حصول این موفقیت با هیچ مشکلی مواجه نبوده و در آینده نیز با هیچ مشکلی مواجه نخواهد شد. به عنوان مثالی ساده، آیا یک موفقیت علمی، اقتصادی یا سیاسی [هر چند برای خدا باشد]، با خود عوامل تکبر و غرور، زمینه انحراف را ندارد؟ یا دست کم حسادت و حرص دشمنان را در پی ندارد؟ پس با استغفار میخواهیم که خداوند منان "پوشش" دهد.
توبه: معنای توبه این نیست که انسان حتماً مرتکب نافرمانی خدا در مقابل "واجب و حرام" او شده و حالا میخواهد که خدا از گناه او بگذرد، این که همان استغفار است؛ بلکه "توبه" یعنی بازگشت. یعنی رویآوردن به خدا.
از اسامی خداوند متعال "تواب = بسیار توبه کننده" است، آیا یعنی [العیاذ بالله] خدا گناه کرده و بعد توبه میکند، آن هم بسیار؟ خیر، بلکه "تواب = بسیار بازگشت کننده" در مورد خدا یعنی بسیار مکرر و مستمر، روی رحمت و مغفرت و لطف و کرمش را به سوی بندگانی که باید محروم شوند، باز میگرداند.
پس تکرار و تکرار همیشگی "توبه" بر همگان واجب و لازم است و شرط رشد و کمال میباشد.
ذنب: در اصل به معنای "دُم" است، یعنی آن چه به انسان میچسبد. گناه را نیز از آن جهت "ذنب - جمع ذنوب" گفتهاند که به انسان میچسبد؛ و البته هر چه به انسان متصل شد، عواقب بد یا خوب خود را خواهد داشت.
به عنوان مثال: گاه منظور از ذنب همان گناه است، اما نه در مقابل امر و نهی الهی، بلکه نزد دیگران. چه آنها محق باشند و چه نباشند. چنان چه حضرت موسی علیهالسلام به خداوند عرض کرد که من یک نفر از فرعونیان را کشتهام و نزد آنان ذنبی دارم. یعنی در نظر آنها گناهکارم. یا از کسانی که فرزندان خود یا دیگران را به ناحق میکشتند، میپرسد: « بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ – به کدامین گناه کشته شده است».
پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین و معصومین علیهم السلام، همیشه نزد کفار، مشرکین، منافقین و اهل ظلم و فسق، گناهکار قلمداد میشدند، چون بتهای جاندار و بیجان آنها را کشته و یا شکسته بودند – سنتهای جاهلیشان را نابود کرده بودند و مردمان را از بندگی آنها آزاد کرده بودند ... .
از سوی دیگر، دشمنان همواره آنان را متهم به شاعری، ساحری، جنون، خشونت طلبی و ... میکردند؛ و این جوّسازیها به انسان میچسبد و "ذنب" میشود. بدیهی است که کسی باید این "ذنوب" را بپوشاند (مغفرت) تا آثار سوءاش نیز از بین برود.
فتح مکه بهترین درس:
« إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا * لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا » (الفتح، 1 و 2)
ترجمه: ما تو را پيروزى بخشيديم [چه] پيروزى درخشانى! * تا خداوند از گناه گذشته و آينده تو درگذرد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهى راست هدايت كند.
(این ترجمهها همه با نواقصی مواجهاند که به خاطر ضعف ادبیات و کلمات جایگزین میباشد، اگر بخواهند درست ترجمه کنند، باید شرح دهند.)
در آیه تأمل کنیم، بحث از «مغفرت» است، هم برای «ذنوب گذشته» و هم برای «ذنوب آینده» و بحث از "اتمام نعمت" است.
حال از خود سؤال کنیم که اگر معنای "ذنب" گناه و عصیان در مقابل امر و نهی الهی باشد، آیا پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، گناه قبل داشته؟ به فرض محال که چنین باشد، گناه بعد دیگر چیست؟ و اگر [العیاذ بالله] گناه داشته باشند، مگر خداوند متعال که عذاب را نتیجه گناه قرار داده، بابت گناهان ایشان جایزه و فتح مبین میدهد؟! خیر، بلکه میفرماید، فتح آشکار، عظیم و محیرالعقولی به تو میدهم که هر چه در گذشته با تهمت و افترا و تحقیر و تمسخر و جوّسازی به تو چسباندهاند و یا در آینده بچسبانند، دفع میکند.
نکته: البته مباحث دیگری در باب حکمت متعالیه و عرفان اولی و خلوص و اتمام بندگی هست که دیگر وارد نمیشویم، مثل این که هیچ کس نمیتواند حمد و شکر الهی را آن گونه که باید به جا آورد، پس مقربین استغفار و توبه میکنند - و یا حتی یک لحظه توجه ضروری به اموری دیگر که لازمه زندگی است، مثل خوردن و خوابیدن، یا مسائلی که در امور اجتماعی و سیاسی پیش میآید، مثل ضرورت مواجه با شیاطین انس و جنّ و ...، که اهل عصمت علیهمالسلام را نمیپسندند و از آن جهت نیز استغفار و توبه میکنند.
اطلاعیه:
پنجمین کتاب الکترونیک، با موضوع احکام درج شد. هر گونه کپی و نشر با ذکر منبع رایگان و مجاز میباشد. (برای مشاهده فهرست و استفاده از کتب الکترونیک، اینجا را کلیک نمایید)
- تعداد بازدید : 2191
- 22 دی 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون ولایت (امام علی) دعا استغفار