ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: مشکل اساسی آن «بعضیها»، عدم یا ضعف شناخت و ایمان نسبت به خداوند علیم، حکیم، خالق و مالک است، نه احکام خدا.
بالاخره هر کس که اندک شناخت و ایمانی نسبت به خدا و بالتبع اسلام و قرآن داشته باشد، هیچ گاه گمان نمیکند که لابد فکر و اندیشه و علم بشر امروز از خالقش پیش افتاده است! یا گمان نمیکند که خدا یک احکامی فرستاده که امروز کارآیی ندارد! این اتهامات ریشه در اندیشه انحرافی یهودیت دارد که حتی در تورات هم نمونههای بسیاری دارد و میخواهند این تفکرات را که اصطلاحاً به آن «اسرائیلیات» گفته میشود را در اندیشه مسلمین نفوذ دهند.
الف – موضوع اصلی این مسئله شرعی یا آن مسئله شرعی نیست، چرا که هر کدام را بگویید، مثال دیگری میآورند، بلکه میخواهند مثل بعضیهای دیگر بگویند: «اسلام به درد امروز نمیخورد»، منتهی یک جا صریح میگویند و یک جای دیگر نیز از این ابواب گوناگون وارد شده و مثالها میآورند.
ب – روابط دختر و پسر، علاقه روحی و روانی و قلبی آنها و نیز کشش جنسیتی آنها نسبت به یک دیگر و حتی نسبت به همجنس، از تکثیر بشر بوده، اکنون هم هست و تا آخر الزّمان نیز خواهد بود و هیچ حادثهای آن را تغییر نمیدهد، چرا که خلقت بر اساس حوادث، رشد علمی یا حتی انحطاط و عقب افتادگی فرهنگی یا صنعتی، تغییر نمییابد. «لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ».
دقت کنیم که با پیشرفت علمی و رشد و توسعه جوامع، تکنولوژی و صنعت تغییر یافته است و نه انسان. تکامل ابزار که تکامل انسان نیست.
نگاه غلط به گذشته و گذشتگان:
چه کسی گفته (به چه دلیل) هر گونه ساختارشکنی و ناهنجاری رفتاری مصداق و جلوهی "مدرنیته" است؟! مگر گذشتگان چنین ناهنجاریهایی در رفتارهای فردی و اجتماعی خود نداشتهاند؟! چطور شد که دین خدا را "ارتجاع" مینامند، اما بازگشت به فرهنگها، عادتها و رسوم منحط گذشتگان (حتی بسیار دور را) "مدرنیته" مینامند؟!
برخی گمان میکنند که چون در گذشته تلویزیون، سینما، تلفن، ماهواره، اینترنت، شبکههای اجتماعی و هم چنین خودرو و کافیشاپ و ... نبوده است، لابد انسانها نیز به لحاظ ماهیتی و خلقتی و بالتبع نیازها و میلها متفاوت بودهاند! اما این نگاه و تصور بسیار خطایی است.
آرایش - مثلاً گمان میکنند که در گذشته چون کارخانجات لوازم آرایشی فرانسه، ایتالیا و ...، نبوده است، زنان این چنین آرایش و خودنمایی نمیکردند! در حالی که آرایشهای آن چنانی سابقهی بسیار قدیمیتری دارد، تا جایی که خداوند متعال در قرآن کریم به زنان مؤمن میفرماید: «وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ» مانند زنان دوران جاهلیت خودآرایی و خودنمایی نکنید.
لباس و حجاب – برخی گمان میکنند که بد حجابی و بدننمایی، مقولهی جدیدی است، و حال آن که سابقه در تاریخ بشر دارد، که اگر نداشت، دیگر احکام و حدود حجاب در قرآن کریم بیان نمیشد و نمیفرمود به زنان مؤمنه بگو: «يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ – چادرها (پوششهای بلند) خود را بر خويشتن فروپوشند».
اگر توسط معصومین علیهمالسلام توصیه شده که زنان و مردان در لباس، رفتار، لحن گفتار و ...، خود را شبیه یک دیگر نکنند، لابد چنین مصادیقی وجود داشته است.
هیزی و دید زدن:
بدیهی است که اگر خودآرایی، آرایش و بدحجابی و ... رایج بوده، بالتبع زمینه هیزی و دید زدن هم هم رایج بوده است، چنان که شأن نزول آیه فوق همین بوده است و نیز به صراحت میفرماید که مردان چشم فرو اندازند (قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ)، زنان چشم فرو اندازند (وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ).
دوست دختر و دوست پسر:
خودنمایی و تحریک از سویی و دید زدن و هیزی از سوی دیگر، میل و رغبت به ارتباط ایجاد میکند، پس برقراری روابط به شکل دوست پسر و دوست دختر هم وجود داشته که فرمود ازدواج کنید و دوست نگیرید. (غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلاَ مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ)
زنا و همجنسبازی مردان و زنان:
زنا و انواع روابط جنسی چون لواط یا همجنسبازی زنان نیز بوده که این همه آیه در خصوص «حفظ فرج» آمده است، تا آنجا که از صفات و ویژگیهای اصلی مؤمن حفظ خود از روابط جنسی نامشروع «وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ / المعارج 29» بیان شده است. قوم لوط به خاطر رواج لواط عذاب شدند و احکام مسافحه (همجنسبازی زنان = لز) بسیار سنگین است.
احکام و موضوعات:
پس انسان، همان است و به خاطر ازدیاد جمعیت و یا رشد و توسعه صنعت و تکنولوژی، هیچ تغییر، تحول و تبدیلی در خلقت او ایجاد نشده است.
پس ارتباطات و تعاملات نیز همان است، هر چند که شکل موضوعی آن فرق کند. مثلاً زن و مرد به جای بیرون از شهر یا زیر فلان درخت در جنگل، یا علفزارهای بلند، در کافیشاپ با هم قرار میگذارند – یا نگاه به عکس و فیلم نیز به مصدایق نگاه به نامحرم افزوده شده است - و یا ربا در سیستمی به نام "بانک" نیز جریان مییابد - یا در جنگها به جای شمشیر از سلاحهای خودکار استفاده میکنند - و در ترورها به جای شمشیر یا زهر، از انفجار بهره میبرند – یا به جای زنده به گور کردن فرزندان، سقط جنین میکنند و ... .
فقه (احکام) در اسلام، حکم را بیان میکند و تشخیص موضوع و مصداق با اشخاص است و گاه با فقها. مثل این که میفرماید در [تعاملات اقتصادی و تجارت، "ربا" حرام است]، یا [در روابط پسر و دختر، هر گونه ارتباطی به جز پس از محرمیت به شکل ازدواج موقت یا دائم حرام است] و ...، حالا یکی بگوید: این وامی که من گرفتم چطور؟ یا من با فلانی نامزد کردم و قصد ازدواج داریم و خیلی هم عاشق یک دیگر هستیم، این چطور و ...؟ همه به همان حکم اصلی بر میگردد.
نکته بسیار مهم:
در خاتمه به این نکته بسیار مهم دقت شود که «انسان باید در هر زمانی و در هر موضوعی، بر طبق احکام اسلام عمل کند، نه این که احکام را به میل و شرایط خود تغییر دهد». احکام الهی، مانند احکام مکاتب بشری، "من درآوردی" نیست که بالتبعِ میل نفس، جوّ حاکم، نوع حکومت یا اکثریت، متغیر گردد. مثلاً بگویند: چون امروز بسیاری رباخوار هستند، پس باید "ربا" حلال شود و یا چون زناکار بسیار است، پس حکم زنا ملغی شود، یا چون کارخانجات شرابسازی، شبکههای توزیع و مصرف کننده نیز بسیار است، پس باید "شرب خمر" مجاز و حلال شود. این که دیگر "دین" نیست، ملعبه و مسخره کردن دین است.
قرار است ما خدا را بندگی و اطاعت کنیم، نه او ما را – ما تابع دستورات او باشیم، نه او تابع میل ما؛ که غیر از این همان "إله" قرار دادن "هوای نفس" میشود.
«وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (آلعمران، 132)
ترجمه: خدا و رسول را فرمان بريد، باشد كه مشمول رحمت قرار گيريد.
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ» (محمد [صلوات الله علیه و آله]، 33)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده ايد، خدا را (در دین و احكام شريعت) اطاعت نماييد و از فرستاده او نيز (در اوامر مولوی و سیرهاش) اطاعت كنيد و عمل هاى (خير و خوب) خود را (به واسطه ارتداد، کفر، تکذیب، انکار، عناد و لجاج با دین و احکام شریعت، ریا، منت گذاشتن در دینداری، مسخره کردن دین و احکام و ...) باطل مسازيد.
کلمات کلیدی:
حقوقی و احکام