بارها صراحتا از دولت فعلی انتقاد کردهاید و بعضا گفتهاید در این دو سال هیچ کار شاقی نکردهاند حالا ازتون میخوام یه خورده از دولت قبلی بگین. میخوام ببینم بلدین از احمدی نژاد هم انتقاد کنین؟
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: البته این طور که میفرمایید نبوده، اما الان چه چیزی شما را ناراحت کرده است؟ انتقاد از دولت یازدهم؟! یا دنبال چه هستید؟ چند تا انتقاد هم از دولت احمدینژاد شود تا کمی دلتان خنک شود؟ خب، به جز انحراف جهت توجه و دقتتان به حال حاضر خودتان، چه حاصلی دارد؟! به فرض که هزار انتقاد به حق از دولت احمدینژاد بشود، وقتی مفید برای مردم است که دولت بعدی خودش دارای آنها نباشد و در صدد جبران مافات باشد.
بعد مرقوم نمودید: «میخوام ببینم بلدین از احمدی نژاد هم انتقاد کنین؟» - خب شما خیلی چیزها میخواهید، اما مگر مردم مجبورند که به دنبال خواستههای شما بروند و دائم خودشان را به شما عرضه و اثبات کنند؟! لطفاً ننویسید: «اوا، چرا تند جواب دادید؟!»، به عمد این گونه خدمت جنابعالی مرقوم داشتیم تا این قدر مغرور و متکبر و با بغض با مخاطبین خود، اگر چه مخالف نظر شما باشند برخورد ننمایید. «میخوام ببینم» یعنی چه؟! اگر یکی مثل خودتان و با ادبیات خودتان پاسخ دهد که خیلی به شما بر میخورد. مثل برخی از مسئولین دولت یازدهم که بسیار بیتربیت، بدلحن، طلبکار، از موضع بالا و ... با مردم حرف میزنند نباشید، این ضعف آنهاست، قوت نیست که طرفداران نیز بخواهند تأسی کنند.
در هر حال از این بخش بگذریم و بریم سر اصل مطلب:
الف – دقت فرمایید که دولتها و نمایندگان مجلس، دین و مذهب نیستند که عدهای اعتقاد داشته باشند و عدهای نداشته باشند؛ تیمهای فوتبال و یا بازیگران سینمایی نیز نیستند که عدهای طرفدار باشند و با تیم مقابل احساس رقابت و حتی دشمنی کنند و عدهای طرفدار یک تیم دیگر باشند و با او دشمنی کنند. بلکه واقعیت این است که همگی باید خدمتگزار این مردم باشند.
ب - دقت نمایید که ما (مردم) کسی را به آقایی انتخاب نمیکنیم، بلکه برای خدمتگزاری و نوکری انتخاب میکنیم. حالا اگر خودشان احساس میکنند که لابد آنها ارباب و مردم نوکران و رعیت آنها هستند، خطای آنهاست و نیز خطای هر کسی که اینگونه فکر میکند.
پس مردم از سویی وظیفه دارند که درست انتخاب کنند، از سویی دیگر وظیفه و حق دارند که کارنامه عملکرد خدام و کارگزاران خود را با دقت و بصیرت نگاه کنند و نمره بدهند.
ج – هر دولتی نقاط ضعف و قوتی دارد. چون یکی از آقای روحانی خوشش میآید، دلیل نمیشود که پس از دو سال، هنوز از دولت احمدینژاد بد بگوید تا دلش خنک شود – و چون کسی از آقای احمدینژاد خوشش میآید، نباید تمامی عملکردهای مثبت دولت جدید را محکوم کند.
د – از دولت احمدینژاد به حد کافی انتقاد به حق و به ناحق شده و هنوز هم میشود. هنوز که هنوز است، از رییس جمهور گرفته تا وزرا، تا حتی مدیران ردههای پایین و نیز برخی از نمایندگان مجلس، و حتی فرماندار فلان شهرستان یا روستای کوچک، با هر کس که مصاحبه میشود، ابتدا وظیفه خود میداند که یک گریزی به صحرای احمدینژاد بزند و یک دق و دلی خالی کند و بعد حرف مربوط به کارش را بزند یا سؤال خبرنگار را پاسخ دهد.
ﻫ – به ویژه در یک سالهی آخر دورهی دوم دولت آقای احمدینژاد و یک ساله اول دولت آقای روحانی، انتقادات بسیار شدیدی به همراه جوّ سازیهای گسترده، علیه آقای احمدی نژاد و دولتش صورت گرفت، از جمله:
*- دروغگو است و آمار دروغ میدهد؛
*- طلا و سکه گران شد؛
*- دلار و تمامی ارزها گران شد؛
*- بازار راکد شد؛
*- چرخ کارخانجات نمیچرخد؛
*- نرخ بیکاری بالا رفت؛
*- نرخ تورم به ویژه در کالاهای اساسی و مصرفی و خوراکی بالا رفت؛
*- بد اخلاق است – انتقاد نمیپذیرد؛
*- ارتباط ایران با جهان را قطع کرده است، چهل تا یا صدتا کشور بدبخت که نشد ارتباطات بینالملل؛
*- برای لجبازی با غرب که میخواست ایران را در بنزین نیز تحریم کند، تولید بنزین کرد و چون کیفیت نداشت، هوا را آلوده کرد و سکته زیاد شد!
*- به روستاها رسیدگی کرد و مردم روستایی را متوقع کرد؛
*- یارانه را افزایش نداد و این مقدار کفاف نمیدهد؛
*- سهیمه بنزین برای خودروهای شخصی و عمومی کم است؛
*- جلوی امریکا و متحدان اروپایی و نوکران عربیاش، شاخ و شانه میکشد و آنها را تحریک میکند! به تهدیدات و محاصرههای اقتصادی آنها اهمیت نمیدهد؛
ﻫ – خب، الحمدلله دوره آقای احمدینژاد به پایان رسید و دورهی «تدبیر و امید»، با "کلید" حل تمامی مشکلات، به ریاست آقای روحانی آغاز شد و دو سال هم گذشت.
حال اگر عدهای از مردم، احساس میکنند که دیگر کسی آمار دروغ از نرخ تورم، نرخ مهار تورم، نرخ رشد، نرخ بدهی و ... نمیدهد و اصلاً کسی در این دولت دروغ نمیگوید – اگر احساس میکنند که طلا و دلار و سایر ارزها ارزان شده و یا دست کم ثابت مانده است – بازار از رکود خارج شده و چرخ کارخانجات میچرخد – رشد بیکاری کاهش یافته و نرخ تورم نیز نسبت به آن دوره کمتر است – یارانه بیشتر شده و سهمیه بنزین افزایش یافته است – روابط بینالملل در سطح بسیار خوبی گسترش یافته و اکنون امریکا و اروپا و نوکران عربی آنها، دیگر نه تنها مقابل ایران گستاخی و تهدید نمیکنند، به گذرنامهی ایرانی احترام میگذارند و ...، بلکه دوستان صمیمی و طرفهای سیاسی و اقتصادی فعال ایران شدهاند – تولید بنزین بهبود یافته و واردات آن کاهش یافته است و به جای بنزین داخل که اصلاً در تهران و مراکز استانها توزیع نمیشد، حالا بنزین یورو 4 وارد کردهاند و نه بنزین زیر استاندارد و دیگر نه هوا آلوده است و نه کسی از این بابت سکته میکند – دستآوردهای علمی و صنعتی کاملتر شده و رتبه علمی ایران به مراتب بالاتر گذشته است – گزینههای امریکا از روی میز به زیر میز رفته یا دست کم در کشوی میز قرار گرفته است – خلیج فارس و سایر مرزهای ما آرامش و امنیت بیشتری یافته و در داخل (مانند دوره اصلاحات آقای خاتمی) باز مردم مقابل یک دیگر صف کشی نکردهاند – رییس جمهور خوش اخلاق شده و به مخالفان و منتقدان خود فحش و بد و بیراه نمیگوید – کنار این رییس جمهور دیگر مشاییای وجود ندارد - هزینه سفرهای استانی صرفهجویی و صرف تولید شده و دفاتر کار به کاخهای سابق منتقل نشده است و هزینههای تشریفاتی آن چنانی در دستگاه عریض و طویل دولت به صفر رسیده است - صنعت هستهای کشور که از التماس برای تولید یک سانتریفیوژ به تولید 20000 سال هزار رسید و از التماس برای تولید اورانیوم یک تا سه درصدی، به تولید بیست درصد رسیده بود ...، اکنون گسترش یافته است – صنایع "هوا – فضا" – نانو – داروسازی – شبیه سازی – ساخت سلولهای بنیادین و ...، اکنون با سرعت بیشتری گسترش و توسعه یافته است - تحریمها همه یک جا برداشته شده و یا برداشته میشود ... و خلاصه همه چیز گل و بلبل شده است، خب نوش جانشان. لابد رأی داده بودند که به همین دستآوردها برسند، خب الحمدلله که رسیدهاند.
حالا ما این همه دستآورد را رها کنیم و باز از دولت احمدینژاد انتقاد کنیم؟ خب که چه بشود؟ چه حاصلی، چه رشد و چه ارمغانی برای این کشور و این ملت دارد؟!
مقامات دولت یازدهم، از رییس جمهور گرفته تا وزرا و مدیران و حتی جریانها و رسانههای طرفدار، هر چه خواستند گفته و میگویند، حتی گفتند این مسکن مهر نیز اصلاً کار خوبی نبود، آشپزخانههایش رضایت خانمها را جلب نمیکند ... و خلاصه حتی یک کار خوب از دولتهای نهم و دهم نمیشناسند که بگویند دست کم این یک کار خوب بود و ما ادامه میدهیم تا کامل کنیم، بلکه به صراحت گفتند که هر چه در هر زمینهای کرده بد بوده و ما باید به یک دهه گذشته برگردیم و از صفر شروع کنیم! حتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (علی جنّتی) گفت: در عرصه فرهنگ نیز ما باید به دوره آقای خاتمی برگردیم و از آنجا شروع کنیم. یعنی تمام هشت ساله گذشته باید مضمحل و پاک شود، گویی همه را احمدی نژاد انجام داده و ارث پدر اوست! حال آن که این دستاوردها حاصل زحمات، تلاشها، مقاومتها و رنج مردم بود که حالا باید به بهانه لجبازی با احمدی نژاد، به هدر رود!
و - خب، حالا ما چرا پس از گذشت دو سال از عمر دولت جدید، باز هم از دولت آقای احمدینژاد انتقاد کنیم تا جنابعالی ببینید بلد هستیم یا نه؟ خیر، بلکه تمامی کارشناسان جمع شوند، اصلاحات، خدمات، پیشرفتها، توسعه، گسترش ارتباطات، رونق اقتصاد، سرمایهگزاری در زیرساختها، تحولات سیاسی و فرهنگی مفید و ... در همین دو سال را به شمارش درآورند، ما نیز میگوییم: الحمدلله که مملکت روز به روز پیشرفت میکند، هر دولتی خدمتی میکند و دولت بعدی با ضعفهای کمتر و امتیازات بالاتر، خدمات بیشتری میکند.
دقت نمایید که ما (مردم)، بدهکار دولتها و نمایندگان مجلس نیستیم، بلکه آنها هستند که با رأی ما به قدرت رسیدهاند و باید کار کنند و گزارش دهند؛ و آنها بدهکار مردم هستند و در دنیا و آخرت باید پاسخگو باشند.
سؤالات:
معمولاً دولتها و مجلسها در هر کشوری، از جمله در ایران خودمان، نزدیک انتخابات که میشود، سعی میکنند در عمل و تبلیغ مردم را تشویق و دلگرم کنند، اما شما ببینید که در همین یک ماهه گذشته چه اتفاقاتی افتاده تا صدای مردم در بیاید؟
*- در مهاباد بر سر یک خبر دروغِ سازماندهی شده، ناآرامی پیش میآید!
*- تظاهرات معلمان، همزمان با چند کشور دیگر، هم چنان ادامه مییابد!
*- به بهانه فرا رسیدن سال نو، همه چیز به صورت رسمی 20 درصد گران میشود!
*- سهمیه بنزین قطع میشود و نرخ ثابت هزار تومانی برای هر لیتر تصویب میشود!
*- به فاصله کمتر از 24 ساعت، رسماً اعلام میشود که نرخ گاز نیز 15 درصد افزایش یافت!
*- به فاصله کمتر از 24 ساعت دیگر، امروز (خرداد)، خانم ابتکار اعلام کرد که نرخ آب باید به قیمت اصلی خود نزدیک شود؟!
*- قیمت نان آزاد سازی میشود، البته بدون هیچ گونه نظارت بر وزن و قیمت.
*- اعلام میکنند چون کمتر از یک ماه پیش خودمان نرخ کرایه تاکسی و وسایط نقلیه عمومی را 20 درصد افزایش دادیم، دیگر رانندگان حق ندارند به بهانه گرانی بنزین، نرخ خود را افزایش دهند، اما شاهدیم که مسیر هزار تومانی را تا دو هزار و پانصد تومان میگیرند و با مسخره به مسافرِ معترض میگویند: «مگر شما خبر ندارید که بنزین گران شده است»
*- امروزه نام تورم را گذاشتهاند «عادی سازی قیمتها»، یعنی قبلاً غیر عادی بوده است!
و ...
خب، در ذهن امثال این حقیر سؤال پیش میآید که چه خبر است؟ آیا قرار است مردم با فشار بیشتر به نتایج مذاکرات به هر قیمتی که شده راضی شوند و گمان کنند که لابد اگر به هر قیمتی توافق شود، یک اتفاقی میافتد و همه چیز اصلاح میشود و درهای بسته شده، با کلید این تدبیر باز میشود؟
این در حالی است که همان مقاماتی که اظهار میکردند که توافق در قبال لغو همه تحریمهاست، امروز مثل آقای عراقچی به صراحت میگویند: باید این واقعیت را پذیرفت که ما مأمور به مذاکرات هستهای و لغو تحریمهای هستهای هستیم و بقیه تحریمها سر مسئله خاورمیانه، شورای امنیت، تروریست خواندن ایران و ...، به ما و این تیم ربطی ندارد!
امروز میگویند: «پروتکل الحاقی را 125 کشور امضا کردهاند» [که البته اغلب قریب به اتفاق آنها اصلاً صنعت هستهای ندارند] بعد میافزایند: ما نیز باید امضا کنیم و به آنها اجازه بازرسی ویژه دهیم، کار خاصی هم نیست، چشمشان را میبندیم، به محل مورد نظر میبریم، آنها یک دستمال روی دیوار میکشند و میروند ...، متقابلا چه؟ دستآورد ما چیست؟! لابد ما هم باید بگوییم: «به به، مرسی» و اگر خواستیم انتقاد کنیم، یا از دولت احمدینژاد باشد و یا برویم به جهنم!
حالا شما یک روزنامه فهرست انتقاد از دولت احمدینژاد بنویسید، فرض کنید که همهاش نیز به حق است، خب چه مشکلی از امروز ما حل میکند؟!
پس باید بصیر باشیم، نه خود را بازی و فریب بدهیم، نه منفعل و مرعوب بازیهای دیگران شویم و نه دیگران را با جوّسازی و شانتاژ، بازی و فریب دهیم.
همدلی، حمایت و همراهی به جای خود، و انتقاد نیز به جای خود. کسی نباید مردم را تحمیق کند.
مرتبط:
- تعداد بازدید : 2141
- 6 خرداد 1394
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی