ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: چنان قاطع علت "نهی شدن" را سؤال نمودید که گویا یقین دارید زنان نهی شدهاند و حالا از چراییاش میپرسید! در هر حال متن و ترجمه حدیث مذکور به شرح ذیل میباشد:
«قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) لَا تُعَلِّمُوا نِسَاءَکُمْ سُورَةَ یُوسُفَ وَ لَا تُقْرِءُوهُنَّ إِیَّاهَا فَإِنَّ فِیهَا الْفِتَنَ وَ عَلِّمُوهُنَّ سُورَةَ النُّورِ فَإِنَّ فِیهَا الْمَوَاعِظَ»؛ [ الکافی، ج 5، ص 516]
امام علی(ع) فرمود: سوره یوسف را به زنانتان تعلیم ندهید...؛ چرا که در آن، فتنهها [حکایت عشق و عاشقى] است. آنان را سوره نور بیاموزید که سرشار از پند و موعظه است.
به لحاظ علم حدیث، میتوان در یک جمله گفت: «این حدیث به لحاظ سند مرفوع» است و بحث را تمام کرد، اما لازم است که دوستان عزیز حتماً به چند نکته توجه کنند.
یک – اگر دقت کنید حتی در ترجمه همین حدیث مرفوع نیز جعل و خطا راه یافته است، چرا که تعلیم دادن، با خواندن خیلی فرق دارد. پس اگر کسی به دیگری گفت: «این مطلب را به دخترت تعلیم نده»، بسیار متفاوت است که گفته شود: «او از خواندن این مطلب نهی شده است». خواندن کتاب با تعلیم کتاب بسیار متفاوت است. در جلمه فوق نیز بحث از تعلیم است، نه از خواندن، پس اگر حدیث مرفوع نیز نباشد، در هیچ کجایش زنان از خواندن این سوره نهی نشدهاند.
دو – پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: «اگر حدیثی از من برای شما نقل شد که با "عقل و وحی" منافات داشت، آن را نپذیرید [در جای دیگر فرمودهاند: به سینه دیوار بزنید].
سه – حالا فرض کنید که خداوند متعال قرآن را برای هر انسانی که هدایت بخواهد نازل کرده باشد، اما در آن یک سورهای باشد و بفرماید: زنها نباید این سوره را بخوانند؟!!!
اگر مطلبی هم در این سوره باشد، مربوط به یک یا چند آیه است، پس چرا خواندن کل سوره نهی شود؟! آیا حکایت برادران حسود، انتظار یعقوب علیه السلام، ماجراهای زندانی شدن و علم و قدرت و مقام و عدالت و امنیت ایشان نیز نباید خوانده شود؟!
چهار – در مقام توجیه میگویند: در این سوره مباحث عشقی مطرح شده و حتی خلاف عفت هم هست، چرا که زلیخا خود را به یوسف علیه السلام ارائه داد، پس زنان نخوانند تا مبادا یاد بگیرند و یا تأسی کنند و ...!
خب این حرف خیلی بیمنطق است، دختران و زنان چه این سوره را بخوانند و چه نخوانند، از روی فطرت و غریزه این زنانگیها را بلد هستند، ثانیاً چرا در این ماجرا به حضرت یوسف علیه السلام تأسی نکنند و به زلیخا، آن هم در آن احوالِ دوران جاهلیتاش تأسی کنند؟!
اگر در آیه 23 از سوره یوسف آمده (وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَکَ – درها را بست و گفت بیا که من برای توأم) – در ادامه و در همین آیه نیز به چگونگی عکس العمل حضرت یوسف علیه السلام تصریح دارد که گفت: «مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ - پناه بر خدا، او پروردگار من است (که) به من جاى نيكو داده است. قطعاً ستمكاران رستگار نمىشوند.»
*- بی تردید از این زنهایی که اسیر و بندهی شهوت خودشان شدند و خود را به مردان ارائه میدهند، بسیار بوده و هستند؛ پس چرا از خواندن یک سوره نهی شوند؟
چهار – خب در قرآن کریم نقل از ابلیس لعین و سایر شیاطین نیز بسیار شده است، نقل از کفر، شرک و نفاق هم شده است – نقل از پذیرش ولایت طاغوت هم شده است، حتی نقل از همجنسگرایی و لواط هم شده است ... که اینها همه به مراتب بدتر، مخربتر و مهلکتر از روابط نامشروع زنان یا مردان با یک دیگر (زنا) میباشد، پس اینها را نیز نخوانند(؟!)
پنج – از جمله دلایلی که حاکی از صحیح نبودن نقل فوق به عنوان حدیث میباشد، این است که این نهی به مثابهی آن است که گفته شود: قرآن کریم، ضمن تعلیم و هدایت، [العیاذ بالله] بدآموزیهایی هم دارد، پس آنان را تعلیم ندهید و یا نخوانند! در حالی که قرآن کریم سراسر نورِ علم و حکمت و معرفت و تعلیم برای هدایت است. حالا اگر کسی نمیتواند (شرایط مناسب نیست) تا (وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَکَ) را به دخترش تعلیم دهد، خوب سوره نور را تعلیم دهد، تا وقت آن هم برسد.
*- در قرآن کریم هیچ آیهای وجود ندارد که عدهای از خواندن و تدبر در آن نهی شده باشند.
کلمات کلیدی:
قرآن سوره یوسف