(ادامه سؤال): از ۱۱امام، غیر از امام حسین که بخاطر حکومت خودش جنگید، کدام یک از آنها غدیر را علم کرد و به حقخواهی برخاست!تمام و اختلافات مسلمانان بر سر این حق خورده شده است! خونهایی که ریخته شد و جانهایی که گرفته شد!
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: بپرسید: کدام فریادش شما را وحشت انداخته است که سکوتش را میخواهید،فریاد "مرگ بر امریکایش، یا فریاد دعوت مسلمانان به اتحادش؟!"
انشایی کاملا جاهلانه و بالتبع بیادبانهایست که با بغضی نوشته شده که معلوم میشود «بافندهی آن»، نه شیعه است و نه سنّی! انشایی که تمامی فرازهایش نیز بدون استثنا غلط است.
الف – امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، هیچ گاه سکوت نکردند. این واژهی غلطی است که از ابتدا رایج شده است. آیا گمان دارند که ایشان تمامی سخنان خویش را که فقط بخشی از آن در نهج البلاغه جمعآوری و ارائه شده است، طی چهار سال بیان نمودهاند؟!
ب – امیرالمؤمنین علیه السلام، درآن مدت، حکومت نکردند و برای حکومت قیام نیز نکردند، چرا که هر دو مقوله شرایط خود را میطلبد. از شرایط حکومت این است که "مردم بخواهند"، پس اگر مردم حکومت ابلیس را بخواهند نیز او حاکم خواهد شد و اگر حکومت امام بر حق را بخواهند، او حاکم خواهد شد و مردم هر حکومتی را که خود بخواهند بر خود مسلط میکنند. ایشان نیز وقتی مردم نخواستند، بر آنان حکومت نکردند، و وقتی مردم خواستند و مقابل خانهی ایشان اجماع کردند، حکومت بر آنان را پذیرفتند.
قیام نیز زمینه، شرایط و برخورداری از ایجابها، ضرورت و شرایط خود را میطلبد که از جمله آنها، برخورداری از یاران لازم و نیز رسیدن به نتیجه است.
امام زمان، حضرت مهدی علیه السلام نیز اکنون نه قیام کردند و نه حکومت میکنند، چرا که باید زمینه پذیرش و شرایط مهیا گردد.
ج – نه امیرالمؤمنین، نه امام حسن، نه امام حسین و نه هیچ یک از امامان دیگر، برای "حکومت" قیام نکردند. امام حسین علیه السلام نیز خود تصریح داشتند که برای حکومت قیام نکردهاند، بلکه برای مقابله با ظلم یزیدی و نجات اسلام ویران شده قیام کردند و موفق هم شدند. پس این که در سؤال گفته شد «امام حسین برای حکومتش جنگید»، دروغ و تهمت است. مردم کوفه نیز از قیام ایشان با خبر شدند و گفتند حال که قصد حتمی بر قیام داری، ما نیز با تو هستیم، بیا اینجا که مرکز حکومت پدرت بود، حکومت تشکیل بده و با قدرت بیشتر علیه حکومت جبار یزید قیام کن.
د – اما معنای حکومت نکردن یا قیام نکردن نیز سکوت نیست، اگر اهل بیت علیهم السلام سکوت کرده بودند که همگی ترور نمیشدند و به شهادت نمیرسیدند. پس معلوم است که سکوت نکردند و همین امر سبب گردید که حکومتهای مستکبر و جبار، بترسند و به حذف فیزیکی آنان روی بیاورند.
ھ – علت تفرقه مسلمانان نیز «سکوت نکردن شیعیان» نمیباشد، چرا که امروزه نه تنها شیعه فریادی بر سر پیروان سایر مذاهب ندارد، بلکه همه را دعوت به «وحدت» کرده است و نگرانی دشمنان اسلام نیز در همین وحدت جمیع مسلمانان میباشد.
فریاد شیعیان و هر مسلمان آگاهی، بر سر "شیطان بزرگ" است، بر سر استکبار و ظلم جهانی است که امروزه مظهر و سرآمدش، حکومتهای امریکا و انگلیس هستند. پس «شیعه سکوت کند تا مسلمانان وحدت کنند»، یک دروغ بزرگ امریکایی برای فرونشاندن بیداری اسلامی است.
همین فریاد مسلمانان ایران (اعم از شیعه و سنّی)، سبب بیداری اسلامی در میان ملتها شده است، و دشمنان اسلام و مسلمین این را به خوبی میدانند، لذا معترضند: «چرا شیعه سکوت نمیکند»؛
و - کدام مسلمان اهل سنّتی که اندکی با اسلام، قرآن، سیاست و اخلاق اسلامی و نیز احکام شرع مقدس (در هر یک از چهار مذهب) اندکی آشنایی دارد، وهابیت، طالبان، القاعده و داعش را مسلمان و اهل سنّت میداند؟! کدام انسان عاقلی که فقط اندکی از سیاست و نظام سلطه با خبر است، نمیداند که این گروهها همه دستساز امریکا و انگلیس هستند؟! آیا جز این است که نسلکشی آنان در میان مسلمانان اهل سنت، اگر به مراتب بیشتر از شیعیان نباشد، کمتر هم نیست.
ز – «چرا شیعه سکوت نمیکند»، یعنی: چرا مردم ایران قیام و انقلاب کردند؟ چرا از یک مرجع دینی حمایت کردند و به دعوت او لبیک گفتند؟ چرا حکومت دستنشاندهی پهلوی را ساقط کردند؟ چرا به سلطهی امریکا و انگلیس در این مملکت پایان دادند؟ چرا نظام جمهوری اسلامی را بری خود برگزیدند؟ چرا رهبری را به «ولی فقیه» سپردند؟ اصلاً چرا هنوز هستند؟ پس چرا به رغم این همه فشار نظامی، سیاسی، اقتصادی، جنگ، ترور، محاصره، تحریم ... و فتنههای گوناگون در جنگ نرم؛ شکست نخوردند، چرا تسلیم اربابان امریکایی و انگلیسی نمیشوند؟ چرا سرمشق و الگو و امید برای تمامی مسلمانان و حتی غیر مسلمانان آزادیخواه جهان شدهاند؟
پس مسئله، نه اهل بیت علیهم السلام است، نه شیعه و نه سنی، بلکه ایستادگی، ثبات و قدرت نظام جمهوری اسلامی ایران است، در مقابل نظام سلطهی استکبار جهانی و صهیونیزم بینالملل، و البته همیشه و در هر جامعهای، یک عده ستون پنجم [مثل بهاییها، سلطنتطلبها، شیعهها یا سنّیهای امریکایی و انگلیسی، گروهکها و اندیشههای وابسته و ...] هستند که فکر، عمل، زبان و قلمشان، در خدمت اربابانشان میباشد.
کلمات کلیدی:
سیاسی ولایت (امام علی)