ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: محور بحث در این حدیث «عقل» در ارتباط با زندگی در دنیا، لذا باید توجه کرد که "عقل چیست؟" - «چه ابعادی دارد» - «چه کارهایی انجام میدهد»، «چگونه بر مسئله یا قضیهای توجه مییابد»، «چگونه رشد میکند» - «چگونه محجوب و تعطیل میشود« و ...؟
البته قصد و توان ما، پرداختن به تمامی این موضوعات و پاسخ آنها نمیباشد، اما اندک اشارهای لازم است تا ذهن بتواند با اجتناب از خلط مبحث و کلی نگری، بیشتر در موضوع کار کند.
الف – قوه عاقله در انسان، قوه شناخت و قوه تدبیر است. البته نه این که دو "عقل" جداگانه و مستقل داشته باشد، بلکه عقل، کارهای جداگانه دارد. از این رو، تقسیماتی چون عقل حِکَمی، عقل ریاضی، عقل معاش و ... برای کاربرد آن قائل شدهاند.
ب – اما به طور کلی کارکرد عقل را به دو قسمت تقسیم میکنند که عبارتند از: "عقل نظری" که با افکار و اندیشههای نظری برای شناخت هر مقولهای کار دارد، و "عقل" عملی، که تدبیر، هدفگذاری و برنامهریزی برای رسیدن به مقصود میکند.
ج – "عقل نظری"، مبنای فلسفهی الهی، ریاضی و علوم طبیعی میباشد. کار عقل در این علوم، «قضاوت بر مبنای شناخت» میباشد. اگر درست شناخت، درست قضاوت میکند و اگر درست نشناخت، درست قضاوت نمیکند. حال خواه قضاوتش در این باره باشد که زمین مسطح است یا دایره (بیضی)، یا در مورد یک پرونده حقوقی قضاوت کند – یا این که مبدأ و معادی هست یا خیر؟
"عقل عملی"، تدبیر برای اقدام، جهت رسیدن به هدف مطلوب میباشد. چه باید بکنیم؟ چگونه باید اجرا نماییم؟ چه راهکارها یا ابزاری را در اختیار بگیریم ...؟ همه کار عقل عملی میباشد.
چگونگی نگاه و شناخت دنیا:
چگونگی نگاه به دنیا و شناخت از آن، کار "عقل نظری" میباشد که منظور در کلیت آن، شناخت طبقات زمین، یا تعداد سیارات و ... نمیباشد. بلکه "شناخت حقایق" است. دنیا پدیده است و پدید آورنده دارند یا ندارد؟ معلولِ بیعلت است یا علت غایی دارد؟ اول و آخرش چیست و کدام است؟ دنیا (زندگی و تعلقات به مظاهر دنیوی، هدف و مقصد است یا گذر؟ قابل اعتماد و دلبستگی هست یا خیر و ...؟
آموزههای اسلامی:
در آموزههای اسلامی (قرآن، حدیث، حکمت، فلسفه و اخلاق مبتنی بر آن)، نگاه از هر منظری تعریف شده است و نگاه درست از نگاه غلط تمیز داده شده است، تا شناخت نظریِ انسان، صحیح و کامل گردد.
به عنوان مثال:
آمده است که هر چه در دنیاست، آیه و نشانه است، پس شما با عقل و علم، نشانهشناسی کنید تا جهت نشانه و مقصد نهایی را بشناسید.
دنیا مزرعه آخرت است، هر چه اینجا کشت کنید، آنجا درو خواهید کرد.
دنیا جای خداشناسی، معادشناسی، خودشناسی، راه و راهبر شناسی است.
دنیا جای اطاعت و عبادت، برای رسیدن به رشد، کمال و سعادت است.
هر کس "معاش" نداشته باشد، معاد نیز ندارد – یعنی هر که زندگی دنیوی درستی نداشته باشد، زندگی اخروی مطلوبی نیز نخواهد داشت و ... .
از سوی دیگر میفرماید:
دنیا فانی است – دنیا محل گذر است – دنیا ارزش دلبستگی ندارد – دنیا تنها جایی است که خدا در آن معصیت میشود – دنیا زندان مؤمن و بهشت کافِر است – خدای را فرشتهای است که هر روز ندا میکند: «ای فرزندان آدم، جمع کنید برای از دست دادن – بسازید برای خراب شدن و بزایید برای مردن – نهج البلاغه» و ... .
حال به حدیث توجه کنیم:
العقل في أمر الدّنيا مضرّة – عقل در امر دنیا، مضرت است.
آن که در "عقل نظری"، دنیا را همه چیز و اول و آخر میداند، در عقل عملی نیز به جز معاش در دنیا نمیاندیشد، یعنی زندگی بیهدف و بینتیجه.
از این رو حتی اگر فیلسوف هم باشد، به این نتیجه میرسد که زندگی تعریف و غایتی جز «لذت» ندارد و حتی قدرت و ثروت را برای «لذت» میخواهد.
"عقل عملی" در این نوع نگاه و شناختِ دنیا نیز فقط به دنبال راهکار و ابزاری است که بتواند او را به لذت دنیایی برساند؛ پس طبیعی است که بگویند: «نه تنها دین و آخرتی در کار نیست، بلکه حتی ارزش و ضد ارزش نیز نداریم، هر چیزی که به هر کسی لذت بدهد، همان ارزش است» و بدیهی است که برای دستیابی به این لذت، به هیچ قانون و چارچوبی محدود نباشد. لذا نتیجهاش به غیر از فساد و ظلم شخصی، فساد و فحشای و ظلم عمومی چیز دیگری نمیشود؛ واقعیتی که در جنگها و تحریمها برای استیلای نظام سلطه، بیشتر ظهور و بروز و مصداق پیدا میکند.
این عقل نظری در دنیا، بسیار محدود، ناقص و فانی است و مضر است، چون انطباقی با حقایق عالم هستی ندارد.
بالتبع عقل عملی در دنیا، نیز نه تنها محدود میشود، بلکه محدودیتش به زمان حال نیز میرسد، و در هیچ امری، بصیرت و عاقبت اندیشی نخواهد داشت.
امور دنیا، منهای آخرت چیست و چه تفاوتی با امور حیوانات دارد؟ پس محدود کردن عقل نظری و عملی به امور دنیا، سبب ضرر میگردد.
العقل في أمر الدّين مسرّة – عقل در امر دین، مسرت بخش است:
دین (حق) چیست؟ مجموعهای متشکل از جهانبینی و چه باید کردها و نکردهای منطبق با حقایق عالم هستی میباشد. یعنی دین مبیّن و روشنگر و کمال بخش «عقل نظری و عملی» میباشد.
تعقل در امر دین، خارج از تعقل در امر دنیا نیست، چرا که در تعقل دینی، دنیا و آخرت در طول هم هستند و نه در عرض هم و "دین" برای چگونه زیستن در دنیاست که چگونه زیستن در آخرت را ترسیم و معین مینماید.
تعقل در امر دین، یعنی عقل نظری و عملی انسان، برای معاش دنیای دنیا فانی نیز در راستای رسیدن به هدف غایی و باقی باشد. حتی در لذت.
در تعقل دینی، زندگی محدود و فانی به دنیا نیست که این نگاه، نتیجهای جز "سیاهبینی، ناامیدی و افسردگی، ندارد"، بلکه تعقل در امر دین، تعقل در امر حیات و امتداد جاودانهی آن است. تعقل در معاد شناسی و چگونگی جهت گرفتن است. تعقل در تنظیم امور دنیوی، برای رسیدن به نتایج مطلوب و پایدار است. تعقل در امر دین، یعنی تعقل در امر "حیات انسان".
پس معنادار است، روح دارد، فانی نیست، جهت تکاملی در رشد دارد و نتایجی بسیار امیدبخش، نشاط آور و مسرتزا دارد. سبب رضایت عابد و معبود میگردد و انسان را هدف غایی از خلقتش و کمال مطلوب میرساند.
دعوت:
کانال رسمی تلگرام پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات
تلگرام را به آخرین نسخه به روز نمایید. سپس برای عضویت بر روی آدرس زیر کلیک نمایید.
https://telegram.me/x_shobhe
کلمات کلیدی:
قرآن