پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): پیروزیهای ظاهری و مقطعی در مسیر باطل (چه فردی و چه اجتماعی و چه در سطح کلان سیاسی و نظامی و ...، به معنا و دال بر هدایت الهی نمیباشد. آیا اگر کسی مسیر گمراهی را با سرعت طی نمود، یعنی مشمول هدایت خدا شده است؟!
کفار و ظالمین را هدایت نمیکند:
بله، در آیات بسیاری فرموده که ظالمان، یا مشرکان، یا فاسقان را هدایت نخواهد نمود، مانند:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ » (المائده، 51)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، يهود و نصارا را ياوران و دوستان (سرپرستان) خود مگيريد، آنها دوستان و ياوران يكديگرند، و هر كس از شما آنها را دوست و ياور خود گيرد از آنها خواهد بود (و ستمكار است و) بىترديد خداوند گروه ستمكاران را هدايت نمىكند.
« قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَآؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ » (التوبة 24)
ترجمه: (بگو: اگر پدرانتان و پسرانتان و برادرانتان و همسرانتان و خويشانتان (كه اصول مجتمع خويشى انسانند) و اموالى كه فراهم كردهايد و تجارتى كه از كسادش بيم داريد و جاهاى مسكونيى كه به آنها دلخوشيد (كه اصول قوام مالى اجتماع است) از خدا و فرستاده او و جهاد در راه او به نزد شما محبوبترند پس منتظر باشيد تا خداوند فرمان خود را (دستور عذاب شما را) صادر كند، و خدا گروه نافرمانان را هدايت نمىكند.
خدا هر دو راه را نشان داده است:
فرض کنید که در نقطهای ایستادهاید و اطراف شما یک چهارراه به چهار جهت وجود دارد، یا بر سر دوراهی قرار گرفتهاید، خداوند هادی، هر دو راه را خوب و کامل نشان داده است، حال هر کس، کدام را که برود، همان را رفته است و به نتیجه و عاقبت همان خواهد رسید.
یک راه حق وجود دارد، یک راه باطل – یک راه رشد وجود دارد، یک راه گمراهی – یک راه نور وجود دارد، یک راه ظلمت و تاریکی ...؛ ویژگیهای هر کدام نیز با براهین و بینات عقلی، با گرایشات فطری، با کلام وحی و به نور علوم وحیانی کاملاً تبیین شده است؛ معلم، مربی، راهنما و رهبر (امام) نیز ارسال شده است و بعد فرمود: حالا هر کدام را که خواستید بروید، چون مهم و سرنوشتساز، اراده و انتخاب شماست:
« لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ » (البقره، 254)
ترجمه: در (اصول اعتقادات) دين، اكراهی نيست (زيرا اذعان و باورهاى باطنى اكراهپذير نيست بلكه تابع دليل و برهان است، و) بىترديد راه هدايت از گمراهى (به واسطه عقل و اين قرآن) روشن شده است، پس هر كه به طغيانگر (شيطان و پيروانش) كفر ورزد و به خدا ايمان آورد حقّا كه به دستگيره محكم چنگ زده كه گسستن ندارد، و خداوند شنوا و داناست.
خدا گمراه میکند؟ چرا و چگونه؟
در آیات بسیاری تصریح شده که خدا هدایت میکند و خدا گمراه میکند، مانند:
« وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَن يَشَإِ اللّهُ يُضْلِلْهُ وَمَن يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ » (الأنعام، 39)
ترجمه: و كسانى كه آيات ما را دروغ پنداشتند، در تاريكیها [ىِ كفر] كر و لالند، هر كه را خدا بخواهد گمراهش مىگذارد و هر كه را بخواهد بر راه راست قرارش مىدهد.
دقت کنیم که کسی نمیتواند عالم، یا اول و آخر دیگری خلق کند – قوانین دیگری بر این عالَم حاکم کند و یا از قوانین حاکم و حکومت ربوبی بگریزد (وَلا یُمکِنُ الفرارُ مِن حُکومَتِک / دعای کمیل)، و ثانیاً خدا گمراه میکند، با خدا در کفر و ظلم کمک میکند متفاوت است.
پس هر کس خود را مشمول قوانین هدایت و سعادت قرار داد، هدایت میشود و هر کس خود را مشمول قوانین شقاوت و هلاکت قرار داد، گمراه و هلاک میگردد.
مثل این است که گفته شود: «هر کسی که تحصیل علم کرد، با سواد میشود و هر کس علم نیاموخت، بیسواد میماند».
انسان در خسران است:
انسان به خودی خود، بدان جهت که در عالَم دنیِ دنیا و با بدن مادی و نفس حیوانی زندگی میکند، در گمراهی و خسران است «إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ / العصر، 2»، مگر آن که هدایت شود. پس نیازی نیست که کسی او را به زور گمراه کند، بلکه اگر هدایت نشد، خود به خود گمراه هست و هر چه در مسیر گمراهی پیش رود، گمراهتر نیز میشود. مثل این است که گفته شود: «انسان به خودی خود، بیسواد و ضعیف است، پس اگر علم نیاموزد و قوی نشود، در همان حال میماند».
خدا یک کار میکند:
اگر به آیات گمراه کردن خدا توجه کنید، بسیار واضح و صریح، "علت" گمراهی را بیان کرده است. یعنی هدایت و گمراهی، اتفاقی و شانسی و بیقانون نمیباشد. مثل آن که بیان شده: خدا را فراموش میکنند، پس گمراه میشوند – دنیا را بیشتر از آخرت باور و دوست دارند، پس گمراه میشوند – ظلم میکنند، پس گمراه میشوند – چشم و گوش را به حق میبندند، پس گمراه میشوند و ... .
پیش از این بیان شد: چنین نیست که خدا با یک کاری، عدهای را هدایت کند و با یک کار دیگری، عدهای را گمراه کند. بلکه فرمود: من یک حقیقت را عرضه میدارم، با همان عدهای هدایت شده و عدهی دیگری به گمراهی میافتند.
دعوت به توحید و معاد - دعوت به باور و اطاعت از رسول الله صلوات الله علیه و آله – قرآن و اسلام، صرفاً اختصاصی به یک عدهای خاص [مانند مؤمنین] ندارد، بلکه همگان را شامل میشود؛ منتهی یک عده این دعوت را میپذیرند و هدایت میشوند، عدهی دیگری نه تنها نمیپذیرد، بلکه عناد و لجاج و دشمنی نیز میکنند و گمراه میشوند.
موفقیتهای کفار و ظالمین در کوتاه مدت یا دراز مدت:
پس از آن که روشن شد اگر گفته شود که خداوند متعال کفار، ظالمان و مشرکان را کمک کرده است، خطا و افترای به خداوند سبحان میباشد، باید دقت کنیم که همین مقدار موفقیت آنها نیز به خاطر ضعف در ایمان مؤمنین، ضعف در شناخت از اسلام و قرآن، ضعف در تبعیت از "ولایت" – ضعف رد تقید و التزام عملی به اسلام – بیبصیرتی ... و خلاصه گرایش کم و بیش به همان کفار و ظالمین میباشد، وگرنه کید شیطان بسیار ضعیف است ( إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا / النساء، 76). مگر خداوند متعال در قرآن کریم خطاب به مؤمنین نفرمود که اگر برای جهاد در راه من و رضایت من حرکت میکنید، پنهانی به دشمنان القای مودت نکنید؟! پس معلوم میشود که مؤمنین نیز به خاطر همان ضعف ایمان و بصیرت، از این کارها میکنند.
* - گمراهتر و به ظاهر قدرتمندتر از "ابلیس" و جنودش از انس و جنّ، که به مجموع آنها "شیطان" گفته میشود، وجود ندارد؛ و خداوند متعال فرمود که "او" هیچ "تسلطی" بر مؤمنین و متوکلین ندارد، مگر بر کسانی که خودشان ولایت و سلطه او را گردن نهند.
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ » (النّحل، 99 و 100)
ترجمه: چرا كه او را بر كسانى كه ايمان آوردهاند، و بر پروردگارشان توكل مىكنند، تسلطى نيست * تسلط او فقط بر كسانى است كه [خودشان] او را به سرپرستى برمىگيرند، و بر كسانى كه آنها به او [خدا] شرك مىورزند.
اما اگر مؤمنین، واقعاً ایمان بیاورند، به خدا توکل کنند، ولایتپذیر باشند و وحدت داشته باشند، شیطان هیچ تسلطی بر آنان نخواهد داشت و "هیچ غلطی نمیتواند بکند."
کلمات کلیدی:
قرآن