«ایکس - شبهه»: اگر چه پیشتر از این مباحث بسیاری در این موضوع ایفاد شده است که با درج «ولایت فقیه» در بخش جستجو قابل دسترسی و مطالعه میباشد، اما نکات ذیل نیز ایفاد میگردد:
الف – ولی فقیه، یک شخصی است که به مدارج مطلوبی از علم و تقوا دست یافته است و عهدهدار مسئولیتی شده است، پس موضوع «ولایت فقه» است و «ولایت فقیه» فرع بر آن است.
«ولایت فقه»، یعنی پذیرش احکام اسلامی در تمامی عرصههای زندگی فردی و اجتماعی، که نظام سیاسی و حکومتی از اهم آن است. همیشه دقت کنیم که اسلام و احکام اسلامی، محدود به احکام شخصی مانند: طهارت، غسل، وضو و ... نیست. و اساساً دینی که در بخشی از مسائل مبتلابه شخص و جامعه دستوراتی داشته باشد و در بخشهای دیگر نداشته باشد، دین نیست و نمیتواند هدایتگر باشد.
ب – مسلمان در انتخاب و استقرار نظام سیاسی و حکومتی خویش نیز تابع احکام الهی است و نه احکام اشخاص یا قدرتهای دیگر. پس، هنگامی که بر اساس امر خدا، حکومت اسلامی مستقر گردید، لازم است احکام الهی در عرصههای متفاوت سیاسی، قضا، اقتصاد، فرهنگ و کلیهی مسائل مبتلابه اجتماعی، جنگ، صلح و ...، تدوین شده و تحقق یابد، که به آن «ولایت فقه» اطلاق میگردد.
ج – بدیهی است که هر حکومتی، نظام سیاسی و حاکمی دارد و در حکومت اسلامی، حاکم و رهبر سیاسی یک ملت، باید حتماً «فقیه» باشد، تا بتواند احکام اسلامی را بشناسد و با ساز و کارهایی که دارد (مجلس، دولت، نهادها و ...)، آنها را به اجرا درآورد. به این رهبری که «فقیه» است، میگویند: «ولی فقیه». لذا ضرورت و وجوب اطاعت از احکام و اوامر الهی (فقه اسلامی)، ضرورت برقراری حکومت اسلامی و بالتبع رهبری «ولی فقیه» را ایجاب میکند و روشن است که ولایت الله، رسول (ص)، امام (ع) و فقیه برای اطاعت در عرصهی عمل است و نه فقط برای بحثهای نظری. چنان چه فرمود:
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ الله ...» (النساء – 64)
ترجمه: و ما هيچ رسولى نفرستاديم، مگر براى اين كه مردم او را به خاطر اينكه از طرف ما است اطاعت كنند (با اجازه و دستور خداوند از او اطاعت کنند) ... .
و نیز فرمود:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً» (النساء - 59)
ترجمه: هان اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را اطاعت كنيد، و رسول و كارداران خود (والیان امر) را فرمان ببريد، و هر گاه در امرى اختلافتان شد براى حل آن به خدا و رسول مراجعه كنيد، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد اين برايتان بهتر، و سرانجامش نيكوتر است.
د – اما اگر کسی خدا، رسول (ص)، قرآن و امام (ع) را قبول ندارد و در جمهوری اسلامی ایران زندگی میکند، باز باید به رأی اکثریت قاطع مردم احترام گذاشته و مطیع امر باشد.
ھ – در خاتمه دقت کنیم که هیچ کس بیولایت نیست و نخواهد ماند. پس، اگر به ولایت الله که مستلزم اطاعت از رسولالله و ائمهی معصومین (ع) و بالتبع ولایت فقیه، گردن ننهد، به ولایت و رهبری طواغیت زمان خود و یا هوای نفس گردن مینهد.
«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ» (البقره - 257)
ترجمه: خدا سرپرست و كارساز كسانى است كه ايمان آورده باشند، ايشان را از ظلمتها به سوى نور هدايت مىكند و كسانى كه (به خدا) كافر شدهاند، سرپرستشان طاغوت است كه از نور به سوى ظلمت سوقشان مىدهد، آنان دوزخيانند و خود در آن بطور ابد خواهند بود.
- تعداد بازدید : 15337
- 7 فروردین 1390
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی